درمان ریزگردها بودجه نمیخواهد
حسین آخانی/ استاد دانشگاه تهران
سالهاست که ریزگردها پدیده غیرقابل بازگشت سرزمین ما شدهاند. 2 استان خوزستان و سیستانوبلوچستان(در حوضه دریاچه هامون) بیشتر از هر نقطه دیگر در معرض مستقیم ریزگردها هستند. ریشه ریزگردهای این دو منطقه یکسان است. وسعت زیادی از هر دو استان در گذشته تالابی بود.
تالابها بهعنوان مراکز دریافتکننده رسوبات دانه ریز، وقتی خشک میشوند به کانون تولید گردوغبار تبدیل میشوند. هر دو منطقه دارای آبوهوای بهشدت گرم هستند که تابستانهای داغ دارند. در سیستان بهدلیل آنکه تابستانها بادهای موسمی میوزد، شرایط تولید ریزگرد زندگی مردم را در اوج گرمای تابستان بهشدت مختل میکند.
عادت دولت این است که به محض اینکه ریزگردها اوج میگیرند، بودجههایی به سازمانهای مسئول اختصاص میدهد. این اتفاق در خوزستان بارها تکرار شده است. این بودجهها از چند 10میلیارد تا حتی بالای هزار میلیارد تومان متفاوت است. وقتی این بودجهها داده میشود، بلافاصله سازمان جنگلها و مراتع و دیگر نهادهای درگیر اقدام به کشتوکار میکند. پیمانکاران به راه میافتند و تلاش میکنند بهدلیل ماهیت سالانه بودجه، آن پول را در همان سالی که اختصاص داده میشود، خرج کنند.
هزینهکرد بودجه در خوزستان به 2 شکل اتفاق افتاد. در بخش تالابی حدود 22هزار هکتار را زیرکشت گیاه مهاجم کهور آمریکایی بردند که اخیرا توسط مدیر کارگروه ملی مقابله با گردوغبار خبر خشک شدن 7هزار هکتار آن داده شد. از طرف دیگر با مالچپاشی به جان تپههای ماسهای افتادند که هیچ گناهی در جریان ریزگردها نداشتند. شواهد و مدارک نشان میدهد برای آنکه بودجه خرج شود، در نقاطی مالچپاشی کردند که دارای پوشش گیاهی انبوه طبیعی بود.
نگارنده بیش از 3دهه است که در مورد گیاهان بیابانی و تالابهای شور تحقیق میکند. با توجه به شواهد علمی دقیق میگویم که ما هیچ مشکلی با گیاه چه در خوزستان و چه در هامون نداریم. هر دو این مناطق دارای گیاهان بومی و سازگار هستند. بستر هامون که زمانی مملو از گیاه نی بود، امروز نهتنها بهدلیل خشک شدن نیزارها، که بهدلیل رفتوآمد خودروهای قاچاق سوخت بهشدت ناپایدار و منشا ریزگرد شده است. اگر بتوانند جلوی حرکت خودروهای قاچاقچیان را بگیرند و منطقه بیرون آمده از آب را حفاظت کنند، پوششهای طبیعی مقاوم بعد از چند سال باعث تثبیت منطقه میشود.
نکته مهم دیگر توجه به رساندن آب مداوم به مناطق متاثر از خشکی است. دخالتهای گسترده در نظام هیدرولوژیک کشور، چه بهصورت سدسازی و چه چاهنیمهها و یا برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، دسترسی گیاهان به منبع آبی مداوم را محدود کرده است. تالابهای ما گاهی در اثر سیلابهای بهاری و زمستانی، آب کافی دریافت میکنند. ولی در فصل خشک بهدلیل مهار آبها، دیگر سهمی از آب به آنها نمیرسد. لذا قبل از اختصاص بودجه برای مقابله با ریزگرد، بایستی منطقه به دقت توسط تیمهای پژوهشی مستقل و نه شرکتهای مشاورهای ذینفع در پروژههای کشت و کار، مطالعه شود. اگر 2 تا 3 سال کار پژوهشی دقیق در مناطق درگیر ریزگرد انجام شود، بهتر از آن است که هر سال بودجهای اختصاص یابد و با آزمون و خطا، گاه برای آراستن مو، مژه و ابرو را خراب کنند.
ریزگرد حاصل ناپایداری خاک است و پول در ایران، متأسفانه عامل تشدید ناپایداری است. چون تا بیل و کلنگی نباشد نمیتوان سندهای مالی صادر کرد. گاه ممکن است به راحتی با ممنوع کردن چرا و عبورومرور خودروها، ممنوع کردن کشاورزی یا رساندن مقداری آب مداوم به یک منطقه، چندین برابر هر عملیاتی، ریزگردها را تثبیت کرد. در این صورت میتوانند بودجهها را که به کشتوکار مخرب اختصاص دادهاند به جوامع محلی بدهند تا در تغییر الگوی معیشت به آنها کمک شود.