ارسن ولز جهان پایین
به بهانه انتشار کتاب «راجر کورمن؛ مظهر فیلمسازی مستقل در هالیوود»
محمدناصر احدی ـ روزنامهنگار
«سیر فیلمسازی من در هالیوود خلاف قاعده بوده است. من را که کارگردانی بیش از 50 فیلم مستقل کمهزینه و تولید و توزیع 250فیلم دیگر را در کمپانیهای شخصیام- نیووُرلد پیکچرز و کنکورد/ نیو هورایزنز- برعهده داشتهام، با عناوین مختلفی، از سلطان فیلمسازان گرفته تا پاپ سینمای پاپ، نامیدهاند. طبق سنت هالیوود هیچکس با هر میزان فروش در گیشه رنگ سود را نمیبیند اما من در تقریبا 280فیلم از 300 فیلمام منفعت کردهام...»؛ کتاب «راجر کورمن؛ مظهر فیلمسازی مستقل در هالیوود»، با این سطور جذاب شروع میشود و تا صفحه 355 که به آخر میرسد، همینطور یکسره و بیتوقف پرشور و اشتیاقبرانگیز و مفرح است؛ گویی همان انرژی و هیجان و اصالت بکری که در بهترین فیلمهای کورمن مشاهده میشود، در این کتاب نیز قابل تشخیص است.
این کتاب صرفا شرح ماجراهایی که کورمن برای ساخت فیلمهایش از سر گذرانده یا نوع بدهبستان او با همکارانش نیست بلکه روایتی است از تاریخ سینمای آمریکا و نحوه برآمدن نسلی از کارگردانان و بازیگران مستعد به رهبری این کارگردان مستقل که حتی برای کسانی که به سینمای کورمن علاقه ندارند نیز جالب است. کورمن که در دهههای 50 و 60 فیلمساز بسیار پرکاری بود، خیلی زود فهمید انعطاف لازم برای کار در سیستم استودیویی را ندارد و از همین رو شیوه خودش را برای فیلمسازی و اکران فیلمهایش ابداع کرد. بهرغم شیوههای نوینش در فیلمسازی، او نگاه سنتیای به سینما داشت و معتقد بود سینما بیش از اینکه هنر باشد، سرگرمی است.
یکی از بخشهای جالب این کتاب صحبتهای همکاران کورمن درباره نحوه آشنایی یا همکاریشان با اوست. کاپولا، اسکورسیزی، جک نیکلسون، پیتر فاندا، ران هاوارد، ویلیام شتنر و کلی آدم دیگر به اظهارنظر درباره کورمن و جایگاه او در تاریخ سینمای آمریکا پرداختهاند.
چیزی که احتمالا خیلیها درباره کورمن نمیدانند این است که او در کمپانی نیووُرلد پیکچرز پخش فیلمهایی نظیر «فریادها و نجواها»ی برگمن، «داستان آدله» و «تغییر کوچک» تروفو، «ماشینهایی که پاریس را خوردند» پیتر ویر، «آمارکورد» فلینی، «زن انگلیسی رمانتیک» جوزف لوزی، «درسو اوزالا» کوروساوا و انیمیشن متفاوت «Fantastic Planet» را در آمریکا بر عهده داشته است.
این کتاب در سال1385 با عنوان اصلی آن، یعنی «چگونه 100 فیلم در هالیوود ساختم و پشیزی از دست ندادم»، در نشر «میعاد شکوفهها» با ترجمه مریم امینی منتشر شده بود و بهتازگی با ویرایش تازه توسط نشر «واحه» راهی بازار شده است. مسلما تغییر عنوان اصلی کتاب ممکن است عدهای را به این اشتباه بیندازد که با کتاب جدیدی درباره کورمن طرف هستند و اگر پیش از مطالعه یادداشت مترجم به خریدِ کتاب اقدام کنند، تا زمانی که شروع به مطالعه کتاب نکنند، به اشتباه خود پی نخواهند برد.
ویرایش تازه این کتاب این حُسن را دارد که برخلاف چاپ قبلی دارای فهرست اعلام است و از آنجا که اسامی فیلمها و افراد زیادی در کتاب آمده، جستوجو در مطالب کتاب راحت شده است.
کورمن معتقد بود در فیلم ترسناک برای نمایش رؤیا یا یک وضعیت روانشناختی میتوان از هر تکنیک سینماییای استفاده کرد و تنها عوامل محدودکننده خلاقیت، زمان و بودجه است. این کتاب نحوه سروکله زدن کورمن با بودجه و زمان و پیدا کردن راههایی برای نشان دادن خلاقیتش را روایت میکند.