کلبه
رمان «کلبه» که فیلمی دیدنی هم براساس آن به همین نام ساخته شده درباره مقطعی از زندگی یک نفر است که ادعا میکند تمام آخر هفته را با خدا گذرانده است؛ آن هم در یک کلبه.
دکتر چرچیل واگر، نویسنده و منتقد درباره این کتاب گفته است: «رمان کلبه یک شاهکار است! در چشمانم اشک حلقه زده و گلویم را بغض میفشارد. تنها میتوانم به کسانی فکر کنم که احتیاج دارند این کتاب را بخوانند و معتقدم که هر کس آن را بخواند، کسانی را میشناسد که نیاز به خواندن این کتاب دارند.» رمان کلبه داستان زیبایی است از اینکه خداوند چگونه ما را در تلاطم ناراحتیها و از میانِ چنگال ناامیدیها و مغلوب فرضیاتمان پیدا میکند. او هیچگاه ما را آنجا که هستیم رها نمیکند؛ مگر آنکه خودمان بخواهیم. در پشت جلد کتاب آمده است: «زمانی که تخیل یک نویسنده و احساسات یک متخصص الهیات درهم تلفیق میشود، حاصل رمانی میشود چون کلبه. این کتاب پتانسیل آن را دارد که با نسل حاضر همان کاری را بکند که سفر زائر جان بانیان برای نسل خود کرد.
این کتاب تا این حد خوب است.» ویلیام پل یانگ این اثر را با همیاری وین جیکسون و برد کامینگر نوشته و فرشته جاویدحسینی آن را به فارسی برگردانده است. نشر روزگار این رمان 276 صفحهای را با شمارگان هزار نسخه به بهای 52هزار تومان منتشر کرده است.