فعالیت مجدد سفرای ایران و انگلیس چه دستاوردهایی داشت؟
رابطه با انگلیس داشت عادی میشد
نورا عباسی
سفارتخانههای ایران و انگلیس در ادوار مختلف تاریخ سیاسی دو کشور به سیبل برونریزی مخالفان تبدیل شدهاند. روزگاری مخالفان سیاستهای جمهوری اسلامی، خود را به پشت درهای سفارت ایران در محله پرنسسگیت لندن رساندند و روزی هم سفارت انگلیس در خیابان فردوسی مورد هجوم واقع شد. با مرور روابط ایران و انگلیس میتوان گفت که حمله به سفارتخانههای دو کشور یا تجمع مقابل آنها به یک ابزار اعتراضی در روزهای پرحاشیه تهران و لندن تبدیل شده است.سیدجلال ساداتیان که برای چند سال بهعنوان سفیر از تهران راهی لندن شده بود، با توجه به سابقه دیپلماتیکش، کشانده شدن درگیریها به سطح وزارتخانههای خارجه دو کشور را در پیشینه روابط سیاسی ایران و انگلیس جستوجو میکند. او معتقد است، بازگشایی مجدد سفارت انگلیس در تهران در سال94، زمینههای عادیسازی روابط و گرهگشایی در دوران گفتوگوهای برجامی را مهیا کرد.
آقای ساداتیان! در سال 90 بهدلیل حمله به سفارت انگلیس در تهران روابط ایران و انگلیس تیره و تار شد. بعد از گذر 4سال شاهد بازگشایی مجدد این سفارتخانه بودیم. بهنظر شما آن حمله چه تبعاتی برای سیاستخارجی ما داشت؟
روابط ما با بریتانیا بعد از انقلاب دچار فراز و نشیب شد. در اوایل کار شاهد حمله گروه موسوم به خلق عرب به سفارتخانه ایران در انگلستان بودیم. در دورانی هم که بنده سفیر بودم، گروههایی به سفارتخانه حمله کردند. این درگیریها با محوریت وزارتخانهها در گذر زمان وجود داشت تا اینکه به سال90 و ماجرای حمله به سفارت انگلیس در تهران رسید. میخواهم این را بگویم که اختلافهای ایران و انگلیس دارای پیشینهای است که داستان حمله به سفارت در سال90 در همان راستا قرار میگیرد.
چه مراحلی طی شد تا دوباره سفارت انگلیس کارش را در ایران شروع کرد؟
عمده داستان از طریق مذاکره حل شد. وزارتخارجه ما منفعل نشد و تلاش کرد از طریق مذاکره مشکل را رفع کند، انگلیس هم از خود انعطاف نشان داد و ماجرا حل و فصل شد. الان هم با توجه به اتفاقاتی که افتاده است، آنها خواهان آزادی نازنین زاغری هستند، حتی برخی معتقدند که انگلیسیها، کشتی ما را در جبلالطارق برای آنکه بتوانند با زاغری معامله کنند، توقیف کردهاند.
وقتی تنش در این حد افزایش پیدا میکند، طرفین مجبور هستند که به گفتوگو پناه ببرند. در این میان یک جو داخلی هم وجود دارد که میگویند هیچ اتفاقی رخ نداده است اما از آن سو عقلایی هستند که تلاش میکنند سطح تنش را کاهش دهند تا روابط برقرار بماند.
با توجه به اشاره شما به پیشینه اختلاف ایران و انگلیس و اتفاقاتی که این روزها در حوزه نفتکشهای دریایی رخ داد، گمان میکنید که روابط ما پس از بازگشایی مجدد سفارتخانه توانست در مسیر کاهش تنش پیش برود و فرصتی برای بهبود روابط مهیا کرد؟
پس از بازگشایی مجدد سفارتخانهها روابط ما در حال حرکت در مسیر عادی بود. شاهد بر این قضیه حمایت انگلیسیها از برجام است، یعنی انگلیس در برجام یک طرفی از گروه 1+5 بود که با ایران مذاکره کردند، برجام به نتیجه رسید، اما در گذر زمان آمریکا با اهرم تحریم، روابط ایران با اتحادیه اروپا ازجمله انگلیس را دچار مشکل کرد. این اتفاقات نشان داد که بعد از بازگشایی مجدد سفارت بریتانیا در تهران، روابط به سمت عادی شدن در حال حرکت بود اما تحریمها، روابط را شکرآب کرد و شاهد فصل جدیدی از تنشها میان ایران و انگلیس هستیم. حوادث همیشه در کمین روابط هستند، این دیپلماسی است که باید سریع اقدامات پیشگیرانه خود را آغاز کند تا تنشهای ایجاد شده را از بین ببرد و نگذارد کار به بحران ختم شود.
با توجه به اتفاقاتی که برای نفتکشهای ایران و انگلیس رخ داد، سفارتخانهها چه اقدامی میتوانند انجام دهند؟
انتظار فوقالعادهای از سفارتخانهها نمیتوان داشت، سطح تلاشهای سفارتخانهها محدود است اما این وضعیت را نباید بهمعنای مطلق بیحرکتی دیپلماتها تلقی کرد، آنها باید بتوانند بهمنظور اصلاح در تنشها وارد شوند.
در رابطه با بازگشایی سفارت انگلیس در ایران، یک سؤال وجود دارد که چرا این اتفاق در زمان آقای احمدینژاد آنطور که باید و شاید به نتیجه نرسید؟
برای آنکه در آن سالها دیپلمات قوی مانند آقای ظریف را نداشتیم و از سوی دیگر خود آقای احمدینژاد بهدنبال حمایت از دستگاه دیپلماسیاش نبود. در آن دوران حتی شاهد عزل وزیرخارجه در سفر خارج از کشور بودیم. خب این اتفاقات قطعا نمیتواند منجر به یک دستگاه دیپلماسی قوی و دارای پشتوانه شود.
انتخاب بوریس جانسون در سمت نخستوزیر انگلیس، مسیر روابط ایران و انگلیس را به کدام سو میبرد؟
تمایل جانسون به آمریکا قوی است و اگر انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شود به ناچار به سمت ایالات متحده گرایش بیشتری پیدا میکند. این گرایش موجب هماهنگی بیشتر جانسون با آمریکاییها علیه ایران خواهد شد.