مسافرکشان ماشینخواب؛ راننده شده در شهر
همشهری مشکلات اجتماعی بروز پدیده مسافرکشان ماشین خواب را بررسی کرده و از کارشناسان راه حل خواسته است
فهیمه طباطبایی/خبرنگار
«غم غربت و دوری از شهر و خانه بزرگترین مشکل ماست»، «بچههایمان چندینماه پدر بالای سرشان نیست، از آنها چه چیز قرار است دربیاید؟»، « امنیت نداریم، آرامش نداریم، شبها خوابمان نمیبرد، دلتنگی و غربت اذیتمان میکند.» اینها بخشی از درددل مهاجران جویای کار در تهران است که گوشه و کنار این شهر با مسافرکشی در شرکتهای تاکسی اینترنتی و غیراینترنتی روز را شب میکنند و شبها کنار همان خیابان غذا میخورند، لباسشان را میشویند و روی پیکنیک غذا درست میکنند و توی ماشینشان میخوابند. ماجرای مسافرکشان اینترنتی مهاجر فقط به یک پاتوق خیابانی ختم نمیشود. داستان آنها زنگ خطری است که شاید صدایش در انبوه هیاهوی تهران گم شده باشد، ولی میتواند خیلی زود به چالش اجتماعی بزرگی تبدیل شود که حل آن سخت و حتی دیگر امکانپذیر نباشد؛ چالشی که از تنهایی همسر و فرزند در شهرستانی کوچک شروع میشود و تا زندگی مردان زحمتکش زیر پای برجهای گران و خانههای لوکس تهران ادامه مییابد؛ اتفاقی که درون خودش انواع آسیبهای اجتماعی همچون استمرار مهاجرت از سایر روستاها و شهرستانها، شکاف طبقاتی و قومیتی، خشونت ناشی از فقر و مقایسه با طبقات بالاتر و.... را به همراه دارد.
راه حل مشکلات رانندگان ماشینخواب چیست؟
اولین زنگ خطر رسمی و جدی در اینباره را معاون حملونقل ترافیک به صدا درآورد و از اتفاقی ناگوار در شبهای تهران خبر داد. سپس گزارش «مسافرکشهای خانه بهدوش» که روز یکشنبه در روزنامه همشهری منتشر شد، بازتاب فراوان و متنوعی در افکار عمومی پیدا کرد. افراد زیادی از وضعیت بغرنج و ناراحتکننده مهاجرانی که مجبورند بهخاطر کسب نان حلال، کیلومترها از شهر و خانه خود دور شوند، انتقاد کردند و گفتند که چرا آمایش سرزمینی دقیقی وجود ندارد که سرمایهگذاری اقتصادی منطقی در شهرهای مختلف صورت بگیرد و مانع از مهاجرت شود؟ چرا این مهاجران از کمترین امکانات اولیه همچون مسکن محرومند؟ و در نهایت همه این انتقادات به یک سؤال برمیگردد؛ حالا راهحل چیست؟ چه اقدامی میتوان برای این افراد انجام داد؟ چگونه میتوان وضعیت نابسامان زندگی آنها را بهبود بخشید؟ در اینباره سراغ کارشناسان اجتماعی و نمایندگان مجلس رفتیم و خواستیم که آنها در اینباره بگویند.
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران معتقد است که این موضوع دووجهی است و نمیتوان صفر و صدی به آن نگاه کرد. « نه میشود دغدغهها و مشکلات افرادی که در شهر خود شغلی ندارند و از بیکاری دچار فقر شدید شدند را نادیده گرفت و نه میتوان نسبت به دغدغه مدیران شهری که نگران مهاجرت روزافزون به تهران هستند، بیتوجه بود.» او سپس در گفتوگو با خبرنگار همشهری، توضیح داد: «اگر بخواهیم از نگاه مدیریت شهری به این مهاجران که به مشاغلی همچون کارگری ساختمان، مسافرکشی، کارگری در رستورانها و...روی آوردهاند، بپردازیم، نباید طوری سیاستگذاری شود که جذابیت برای مهاجرت قطعی در بین سایر افراد ایجاد کنیم. چون تهران و کلانشهرها به اندازه کافی دچار چالشهای جدی ناشی از مهاجرت در دهههای گذشته شدهاند و دیگر تاب افزایش جمعیت را ندارند.»
موسویچلک ادامه داد: «اما وقتی بهعنوان یک شهروند به این افراد نگاه میکنیم، آنها را انسانهایی سالم میبینیم که به جای دزدی، فروش موادمخدر، قاچاق سوخت و... مهاجرت سخت و بدون خانواده را به جان خریدهاند تا نان حلالی برای خود و خانوادهشان کسب کنند؛ افرادی با کرامت انسانی بالا که سختیهای زیادی را در این راه به دوش میکشند. آنها محصول جبر و تبعیضی هستند که مدیریت کلان کشور باعث آن شده است وگرنه به گفته خودشان اگر شغلی در شهرشان بود چرا کیلومترها دورتر از خانه و کاشانه به کاری پردردسر و خستهکننده روی بیاورند؟»
موسویچلک با بیان اینکه تصمیم درباره مهاجرانی که در شرکتهای مسافربری مشغول بهکار هستند، دشوار و همچون دو لبه یک تیغ است، اظهار داشت: «نه میتوان راحت از کنار بیخانمانی و بلاتکلیفی این افراد گذشت و نه میتوان قاطعانه گفت که باید برای آنها مسکن و تسهیلاتی فراهم شود. بهترین راه این است که آنها را مانند کارگران فصلی ساماندهی کرد تا این فقر ناشی از شرایط اقتصادی وخیم بهبود پیدا کند.»
بعضیها از هوای آلوده تهران خوششان می آید
اما عجیب ترین اظهار نظر در این باره به عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس و نماینده مردم خراسان شمالی (شیروان) برمیگردد. با او تماس گرفتیم تا ببینیم چه راهحلی میتوان برای اشتغال مردانی که از آن استان به تهران آمده و با مشکلات فراوانی مثل بیخانمانی در مسافربری اینترنتی کار میکنند، یافت؟ او با تعجب از مهاجرت این افراد برای مسافرکشی و ماشین خوابی در تهران، تعدادی از کارخانههای استان مانند قند شیروان، نیروگاه سیکل ترکیبی شیروان، پتروشیمی، آلومینیوم جاجرم را نام می برد و می گوید:« بالاخره بعضیها از هوای آلوده تهران خوششان می آید.»
او می گوید که زمینه های اشتغال در استان وجود دارد و اگر کسی بخواهد وام بگیرد و اشتغال ایجاد کند هیچ مشکلی نیست. « الان هرکس با هر شرایطی مراجعه کند به بانک، به میزانی که احتیاج دارد به او وام می دهند.» عزیزی بعد هم اینطور به صحبتهایش درباره مشکل بیکاری و مهاجرت جوانان خراسان شمالی ادامه داد: «رفته بودم فاروج در استان خراسان شمالی آنجا خانمی را دیدیم که قبلا تحت پوشش کمیته امداد بود، گفت من هیچی نداشتم، یک گاو گرفتم و کار را شروع کردم و حالا 30 گاو داشت و چند ماشین و چند نیسان و باغ و خانهای خریده بود. خانمی که 145 سانت قد داشت و اصلا هم سواد نداشت. یعنی یک خانم که سواد هم ندارد می تواند کارآفرینی کند ولی آقایان با 120 کیلوگرم وزن و دومتر قد نمی توانند این کار را بکنند؟»
ماشینخوابی سیمای وضعیت نابسامان اشتغال است
اما ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران نظری متفاوت درباره این معضل دارد و به خبرنگار همشهری میگوید که برخوردهای فوری و سلبی با این پدیده نهتنها راهحل نیست، بلکه میتواند مشکلات را هم افزایش دهد؛ «متأسفانه ما کشوری هستیم که «برخورد» هم جزو مطالباتمان هست و هم جزو برنامهریزی و سیاستگذاریهایمان؛ یعنی قبل از اینکه پدیدهای اتفاق بیفتد، خیلی روی آن فکر نمیکنیم و میگذاریم وقتی تبدیل به معضل شد، میرویم بهدنبال برخورد و متأسفانه خود حاکمیت هم این روش را میپسندد. ما این پدیده برخورد را هم در حجاب، هم در مهاجرت و.. .داریم. بهعبارتی این بیماری وقتی فراگیر شد میرویم دنبال راهحل. در واقع مدیران ما در پیشگیری بهخصوص در حوزه اجتماعی ضعف دارند و متأسفانه تفکرشان این است که میشود مشکلات را با بخشنامه و دستورالعمل حل کرد.»
معضل خشکسالی، بیکاری و نبود جایگاه مناسب برای فارغالتحصیلان دانشگاهی علل دیگری است که بهنظر خدا کرمی به مهاجرتها دامن میزند: «همه این مشکلات به دولت برمیگردد که بسیار بزرگ و سنگین شده و بهعلت حجم بیرویه استخدامها در 12سال گذشته نتوانسته صنعت و عمران کشور را بهبود بخشد. از سوی دیگر تحریمها نیز به این معضل اضافه شده و کار دولت را در حوزه اشتغال و کارآفرینی سخت کرده است.»
خداکرمی تعطیلی کارخانهها و کارگاههای تولیدی کوچک، از بین بردن منابع طبیعی و تبدیل آن به مراکز خرید و دلالی در این مراکز را نیز یکی دیگر از علل بیکاری و فقر در سراسر کشور دانست و گفت: «بهطور کلی میتوان گفت که مشکل مهاجرت و بیخانمانی بسیاری از مردان این کشور که حالا در قامت ماشینخوابی درآمده، سیمای وضعیت نابسامان اشتغال و حیف و میل کردن منابع اقتصادی کشور است که در آینده خود را به شکلهای دیگر هم نشان خواهد داد.»
2 راه برای حل مشکل رانندگان ماشینخواب
او 2 راهحل برای مواجهه با پدیده ماشینخوابی پیشنهاد کرد: «اول اینکه سازمان بهزیستی، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و وزارت کشور بهعنوان ارگانهای اجتماعی که در این زمینه تکلیف قانونی دارند، وارد شوند و در کنار شهرداری تهران و شورای شهر، کمیتهای برای حل مشکل این افراد و ساماندهی آنها تشکیل دهند؛ چون قطعا یک دستگاه خاص نمیتواند به تنهایی با این پدیده روبهرو شود و برای حل آن اقدام کند. به صراحت باید بگویم در پس این پدیده دهها آسیب اجتماعی همچون مصرف الکل و موادمخدر و خشم ناشی از مقایسه مستمر با طبقات بالای جامعه وجود دارد که اگر دیر به آن بپردازیم ابعاد تازهای پیدا میکند. در راهحل درازمدت نیز باید برای فقرزدایی، کارآفرینی و اشتغال در شهرهای مرزی و محروم همت کرد و هرچه سریعتر چرخهای صنعت و تولید را در آنها به راه انداخت. واقعا وقتی این حجم از محاکمه از افراد سودجو در فعالیتهای اقتصادی که در تمام زمینهها وجود دارد و از دلالی گوشت سهمیهای تا پولشویی در نظام بانکی را میبینیم، تنها به این نتیجه میرسیم که اگر این پولها در کارآفرینی هزینه شده بود، آن وقت ما نباید با پدیدهای همچون ماشینخوابی مواجه میشدیم.»
حرف و حدیث پیرامون پدیده ماشینخوابی رانندگان مسافربری اینترنتی بسیار زیاد است. مسئولان و نمایندگانی همچون عزیزی، نماینده خراسان شمالی (شیروان) و قنادان، رئیس سازمان تاکسیرانی به طعنه و کنایه در مورد این افراد صحبت میکنند یا همچون خداکرمی معتقدند که دولتها نسبت به ایجاد اشتغال در شهرهای کوچک کوتاهی کردهاند؛ خلاصه اینکه هر کسی از ظن خود با این پدیده روبهرو میشود و کسی راهحلی قطعی برای مشکلات این افراد ارائه نمیدهد.
روز یکشنبه 6 مرداد روزنامه همشهری
در گزارشی ویژه که عکس یک روزنامه را به خود اختصاص داد به قصه مسافرکشانی پرداخت که کیلومترها دورتر از شهرشان
در پایتخت کار میکنند و شبها را در ماشین به صبح میرسانند.