مصوباتی که به مقصد نمیرسد
کهگیلویه و بویراحمد، طرح آمایش سرزمین یا طرح جامع توسعه ندارد و همین موضوع از مهمترین موانع تحقق مصوبات سفرهای مسئولان ملی است
گاهی برای مردم این سوال پیش میآید که چرا سفرهای مسئولان کشوری دستاورد و خروجی ملموسی برای استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد. در نگاه اول ممکن است چنین به نظر بیاید مسئولان کشوری دست خالی میآیند و حضورشان نمایشی است، اما اگر نگاهی واقعبینانه و فارغ از مفروضات ذهنی به این سفرها، وعدهها و خروجی آنها بیندازیم، بیش از هر موضوعی نوک پیکان کمکاری و در نتیجه محقق نشدن مصوبههای این سفرها به سمت خود استان برمیگردد.
به گزارش ایرنا، به گفته مسئولان کهگیلویه و بویراحمد، این استان طرح آمایش سرزمین و یا طرح جامع توسعه ندارد و همین موضوع یکی از مهمترین موانع تحقق مصوبات سفرهای استانی مسئولان ملی در منطقه است. در طرحهای جامع و آمایش همه داشتهها و نداشتههای استان مشخص میشود و چشمانداز استان مبنی بر اینکه قرار است از کجا به کجا برسد تعریف میشود.
از سوی دیگر، مسئولان کشوری نیز وعده و اعتبارات سفرها را به برنامهها میدهند، نه به حرفها. وقتی در استان دقیقاً داشتهها و نداشتهها مشخص نیست، پس ایدهای هم برای جذب این اعتبارات نیست. نه اینکه طرحی نیست، بلکه طرحهایی ارائه میشود که قبل از اجرا غیرکارشناسی بودن آن اثبات میشود. ایدهها و پروژههایی بدون پشتوانه، دمدستی و بدون آیندهنگری مطرح میشود که یا قابلیت اجرایی ندارند یا اولویت به حساب نمیآیند.
در این فضای بدون چشمانداز، پیشنهاد یک طرح منطقی و معقول چنان زمانبر میشود که در نهایت، آن فرصتی که به واسطه حضور مسئولان کشوری ایجاد شده است هم از دست میرود.
مدیران بیانگیزه
یکی دیگر از عوامل روی زمین ماندن پروژهها مدیران بیانگیزهای است که پیگیر تحقق وعده مسئولان مافوق خود نیستند. در حالی که وظیفه مدیران استانی چنگ زدن به فرصتهاست و وقتی مسئولان کشوری وعدهای میدهند، این وظیفه مدیران استانی است که موانع تحقق این وعدهها را حذف کنند، زیرا در نهایت هر اتفاق خوبی در کارنامه خود آنها نوشته میشود و رضایت مردم را در پی خواهد داشت.
تناقض آماری
برخی مدیران در حضور مدیران کشوری به جای انعکاس واقعیات، تصویری نادرست از حوزه کاری خود و یا استان ارائه میکنند و مسئول کشوری هم مبتنی بر آن قول و وعدهای میدهد؛ وعدههایی که ساعتی کام مردم را شیرین میکند، اما در نهایت وقتی بینتیجه میماند، تبعات منفیای چهبسا بیشتر از قبل پیدا میکند.
ناکامی مدیران در جذب اعتبارات
ناهماهنگی میان سازمان مدیریت و برنامهریزی و مدیران کل هم یکی از موانع تحقق طرحها در استان است. گاهی مسئولان کشوری تخصیص اعتبار به پروژهها را منوط به مشارکت استان در تأمین اعتبارات میکنند. اما از آنجا که در برنامهریزی و بودجهبندی نظر مدیران کل خواسته نمیشود و قول، تفاهم و توافق تعیینشده میان مدیران کل و وزارتخانهها نادیده گرفته میشود، پس بعد از سفر مسئولان کشوری اتفاقی در استان نمیافتد و نتیجهای هم حاصل نمیشود.
عملکردهای جزیرهای
عملکردهای جزیرهای مدیران هم گاهی به این ناکامیها دامن میزند. گاهی مدیران برای آنکه کاری انجام داده باشند پروژهای در حد وسع سازمان خود تعریف میکنند، در حالی که نه باری از روی دوش مردم برداشته میشود و نه کاری اثربخش به حساب میآید، در حالی که همین اعتبارات خردخرد وقتی در یک طرح کلی و جامعنگر بینبخشی دیده شوند، میتوانند اتفاقات بزرگتر و تاثیرگذارتری رقم بزنند.
معارضان محلی
گاهی خود مردم مهمترین مانع اجرای طرحها محسوب میشود. به عنوان مثال، در سفر رئیس جمهوری در سال ۹۵ به استان بیش از هزار میلیارد تومان اعتبار به استان تعلق گرفت؛ اعتباراتی که مهمترین ویژگی آنها تضمین در تخصیص بود؛ اعتباراتی که به گفته خود مسئولان، برای ایجاد پروژههایی کاملاً کارشناسیشده و با پشتوانه مطالعاتی قوی در نظر گرفته شده بود. اما طرحهای عامالمنفعه با سد معارضان روبهرو شد و روی زمین ماند. به عنوان مثال، طرح تأمین آب شرب شهر مادوان از تنگ کبوتری که جمعیت حاشیهای شهر یاسوج را پوشش میدهد، معطل جلب رضایت مردم شد.
احداث تصفیهخانه اضطراری شهر یاسوج در چم گنجشکی از دیگر مصوبات سفر رئیس جمهوری بود که احداث آن 4سال است به دلیل معارضات بین دانشگاه علوم پزشکی و آب و فاضلاب شهری به تأخیر افتاده است.
گاهی معارضان ادعاهایی دارند که دولت آن را حق نمیداند. گاهی هم حق با معارضان است و در برخی موارد هم مسائلی پشت پرده مانع اجرای کار است. با این حال، نتیجه همه موارد یکی است و وعدهها محقق نمیشود که البته این موارد هم قابلحل است، به شرط آنکه انگیزه کافی برای حل آنها وجود داشته باشد و از ابتدا هم درست تعریف شده باشند.
تعارفات میهمان و میزبان
برخی مصوبات سفرهای مسئولان کشوری در حد همان تعارفهای میزبان و مهمان است. گاهی مسئولان کشوری بدون مشورت و نظرخواهی از استان قول و وعدهای میدهند. گاهی هم در همه استانها وعده مشترکی میدهند که ممکن است نیاز یک استان نباشد و همه این موارد باعث میشود در نهایت سفرهای مسئولان کشوری بدون خروجی جلوه کند.
رئیس جمهوری در سال ۹۵ در قالب سفرهای استانی به همراه هیات دولت به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد. در این سفر ۴۶ مصوبه راهگشا برای خروج این استان از محرومیت به تصویب رسید. برای اجرای این طرحها نزدیک به هزار میلیارد تومان اعتبار اختصاص یافت. پس از 3 سال از سفر رئیس جمهوری، برخی از این طرحها به دلیل اختصاص نیافتن اعتبار کافی پیشرفت چندانی ندارند.
«حسین کلانتری» استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در روزهای گذشته از مدیران کل استانی و پیمانکاران پروژههای مصوب سفر رئیس جمهوری به استان شامل تصفیهخانه فاضلاب یاسوج، آبرسانی به شهرهای یاسوج، مادوان و ۴ شهر دهدشت، لنده، سوق و چرام خواست فعالتر عمل کنند و اعتبارات لازم برای اجرای این پروژهها را تخصیص دهند.