زن باردار با کمک کارکنان مترو و اورژانس نوزادش را به دنیا آورد
تولد آیلین کوچولو در ایستگاه مترو
زن جوان که در ماه آخر بارداریاش سوار مترو شده بود در ماجرایی شگفتانگیز درد زایمان در مترو سراغش آمد و مجبور شد با کمک کارکنان مترو و امدادگران اورژانس فرزندش را در ایستگاه مترو به دنیا آورد.
به گزارش همشهری، ساعت7:20 دیروز مسافرانی که در ایستگاه متروی دروازهدولت حضور داشتند با صحنه عجیبی روبهرو شدند. زن جوانی همراه با همسر و پسر خردسالش از قطار پیاده شدند.
زن شرایط خوبی نداشت و ناگهان گوشه سکوی ایستگاه روی زمین نشست. او درد میکشید و بهخودش میپیچید. در این شرایط بود که شوهر او از کارکنان مترو درخواست کمک کرد. هیچکس به درستی از علت درد کشیدن این زن اطلاعی نداشت اما وقتی شوهر او به کارکنان مترو گفت که همسرش باردار است 2 نفر از کارکنان زن سعی کردند به زن باردار کمک کنند.
آنها با احتیاط او را به نمازخانه ایستگاه انتقال دادند و همزمان ماجرا به اورژانس گزارش شد. زن جوان لحظات سختی را پشت سر میگذاشت. آنطور که شوهرش میگفت پزشکان به او گفته بودند که فرزندشان هفته آینده به دنیا خواهد آمد و در این شرایط درد زایمان آنها را غافلگیر کرده بود. لحظاتی بعد گروهی از امدادگران اورژانس خود را به نمازخانه مترو رساندند و با وجود اینکه قصد داشتند زن باردار را به بیمارستان انتقال دهند اما پیش از آن، او وضع حمل کرد و دخترش را به دنیا آورد. وقتی زن جوان و نوزادش به شرایط پایداری رسیدند با آمبولانس به بیمارستان فیروزگر منتقل شدند.
دکتر سهیلا امینیمقدم، متخصص زنان و زایمان بیمارستان فیروزگر درباره وضعیت این مادر و نوزادش به همشهری، گفت: پس از انتقال مادر و نوزاد به بیمارستان اقدامات لازم درخصوص آنها انجام شد. همکارانم واکسنهای مورد نیاز را تزریق کردند و هماکنون هم مادر و هم نوزاد در شرایط سلامت بهسر میبرند.
فکرش را هم نمیکردم در مترو زایمان کنم
ثریا کرمزاده، دقایقی پس از زایمان در مترو به بیمارستان منتقل شد. او که از سلامتی دخترش خوشحال بود، ساعتی بعد در گفتوگو با خبرنگار همشهری جزئیات بیشتری را از به دنیا آمدن فرزندش بازگو کرد. او میگوید اسم دخترش را آیلین گذاشته است.
چند سال دارید و مادر چند فرزند هستید؟
38ساله هستم. یک پسر 14ساله و یک پسر 2ساله دارم و خدا هم حالا به من یک دختر داده است؛ آن هم در مترو.
از ماجرای عجیب به دنیا آمدن دخترتان در مترو صحبت کنید. چطور شد که این اتفاق افتاد؟
آنطور که پزشکان گفته بودند قرار بود دخترم روز پنجم به دنیا بیاید. من هم هیچ دردی احساس نمیکردم. ما از خانهمان در اسلامشهر به سوی یکی از بیمارستانهای تهران راه افتادیم تا پروندهام را نشان بدهم اما وقتی در مترو بودیم ناگهان درد زایمان سراغم آمد.
در آن شرایط سخت چه کار کردید؟
فورا از مترو پیاده شدیم. آنجا ایستگاه دروازهدولت بود. چند نفر از کارکنان خانم مترو وقتی وضعیتم را دیدند مرا به نمازخانه ایستگاه بردند. آنها خیلی برایم زحمت کشیدند. من خیلی ترسیده و نگران بودم. همزمان با اورژانس هم تماس گرفتند و چند دقیقه بعد دخترم در نمازخانه ایستگاه متروی دروازهدولت به دنیا آمد.
هیچوقت فکرش را هم میکردید که روزی فرزندتان در ایستگاه مترو به دنیا بیاید؟
نه واقعا. حتی صبح که از خانهمان بیرون میآمدیم هیچ علائم و دردی نداشتم. اصلا فکرش را هم نمیکردم که این اتفاق بیفتد. اگر کمک کارکنان مترو و اورژانس نبود معلوم نبود چه شرایطی پیدا میکردم. از همهشان که به سلامتی خودم و دخترم کمک کردند، تشکر میکنم.
وقتی در مترو درد زایمان سراغتان آمد، شوهر و پسر کوچکتان چه واکنشی نشان دادند؟
اول شوکه و نگران شدند؛ چون هیچکس فکرش را هم نمیکرد. اما در ادامه شوهرم دلداریام میداد و سعی میکرد به من آرامش بدهد. بعد که به بیمارستان منتقل شدیم و پزشکان گفتند وضعیت دخترم خوب است خیالم راحت شد. جا دارد از پزشکان و مسئولان بیمارستان فیروزگر هم تشکر کنم که زحمات زیادی برایم کشیدند. همینطور مسئولان مترو که بعد از به دنیا آمدن دخترم برایم گل فرستادند.