مسعود میر| خبرنگار:
پرونده جشنواره به بایگانی سپرده شد. هرچند سال جدید سینمای ایران تازه آغاز شده اما جشنواره با همه برندهها و بازندههایش حالا یک خبر کهنه است تا سال بعد. در روزهای پایانی جشنواره دو فیلم البته بیش از بقیه لااقل در سینمای اصحاب رسانه توانستند سالن را پر کنند؛ دارکوب و زنانی با گوشوارههای باروتی.
دارکوب شاید برای بهروز شعیبی یک عقبگرد محسوب شود و اگر نام کارگردان فیلم کسی جز او بود میشد با اغماض از کنار ضعفهای فیلم گذشت. بزرگترین ضعف شاید بیمبالاتی عجیب در انتخاب و البته هدایت بازیگر نقش اول زن است. با اینکه بعضیها بازی سارا بهرامی در نقش یک مادر معتاد را دوست داشتند اما باید اعتراف کرد که نحوه ادای کلمات و بیان دیالوگها توسط او برای هر کسی که تا به حال یکی ازاین معتادها را از نزدیک دیده باشد موجب شگفتی میشود.بهرامی و شعیبی ترجیح دادهاند با حس یک زن که احتمالا دچار لکنت کلامی است به نقش معتاد جان ببخشند و نتیجه این شده که بهرامی با زبانی که انگار به عمد در دهانش جا نمیشود و مدام بیرون میافتد دیالوگهایش را بگوید. به جز این اما دارکوب یک ضعف دیگر هم دارد و آنهم اینکه انگار شعیبی همواره در فتح خاکریز اول دست خالی است. وقتی سیانور را ساخت خیلی زود با ماجرای نیمروز مقایسه شد و حالا هم وقتی به زندگی حاشیهنشینهایی میپردازد که فرزندشان را برای خرج یومیه و اعتیاد میفروشند که کارگردان مغزهای کوچک زنگ زده در بالاترین سطح ممکن از این آدمهای در حاشیه رونمایی کرده است.
زنانی با گوشوارههای باروتی بیاغراق مدیون کشف نورالحلی است. نور همان خبرنگاری است که رضا فرهمند در عراق و برخلاف تصور ذهنیاش از یافتن یک فعال رسانهای عراقی برای بازی در فیلمش او را میبیند و همین دیدار سلسله جنبان ساخت مستندی میشود که بیتردید تأثیرگذار و دیدنی است.فرهمند در نشست فیلمش اعلام کرد که اتفاقی با نور در عراق آشنا شده و تا قبل از آن فکر میکرده که احتمالا با همراهی یک خبرنگار مرد عراقی مستندش را خواهد ساخت. نکته دیگر اینکه بعضی مخاطبان فیلم انتقادهایی داشتند درباره بازسازی بودن برخی پلانها و فاصله گرفتن مستند از دنیای واقعیت که ذکر یک نکته درباره این نگاه ضروری است. در تقسیمبندیهای مستندهای پستمدرن دو زیر مجموعه مستند انعکاسی و مستند پرفورماتیو وجود دارد. زنانی با گوشوارههای باروتی شاید در بخشهای بازتاب زندگی و خشم و نفرت حواشی خانواده داعشیها زیر مجموعه مستند انعکاسی تعریف شود و در بخشهای تلفیق خصیصههای فیلم داستانی با مستند مانند پلان توزیع شکلات توسط نور بین بچهها و هجوم آنها در زیر شاخه مستند پرفورماتیو معنا مییابد.باید پذیرفت که سینمای مستند امروز قرار نیست پیرو راه مستندهای کلاسیک باشد.