نمیشود درهای ورزشگاه را به روی 50 هزار زن باز کنیم
لیلی خرسند
انتقادات از لیلا صوفیزاده زیاد است. هر روز یکی در نقد نایبرئیس فدراسیون فوتبال مینویسد. ایرادها هم تقریبا یکی است؛ اینکه چرا پاداش قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا پرداخت نشده، چرا تیم ملی برنامه بلندمدتی ندارد، چرا در هر سفری که یکی از تیمهای زنان دارد، صوفیزاده هم جزو مسافران است و مهمتر اینکه چرا او قدرت اجرایی ندارد و... .
صوفیزاده در گفتوگو با همشهری از خودش و کاری که کرده، دفاع کرده است؛ هرچند صحبت او خیلی طولانی نبود: «پایم شکسته و حال خوشی ندارم و در استراحت پزشکی هستم.» صحبتها درباره تیم ملی و وضعیت تیم ملی نیمهتمام ماند اما جواب بقیه نقدها را داد.
نقدهایی را که از شما میشود، خواندهاید؟
بله میخوانم. همه کسانی که از فوتبال زنان مینویسند برای من عزیز هستند ولی نقدها از روی بیانصافی است. آنها نه فقط فعالیتهایی که من انجام دادهام بلکه فعالیت دوستان در کمیته زنان را هم نادیده گرفتهاند. آنها در این 8ماه از زندگیشان گذشتند و شبانهروز کار کردند و حقشان نبود که اینطور نقد شوند.
اما بیشتر نقدها از شما بود.
بله ولی موضوع این است که کسانی که نقد میکنند، دانش بالایی هم ندارند و باید اطلاعاتشان را بالا ببرند.
مثلا؟
مثلا اینکه نوشتهاند من برای جام ملتهای آسیا به امارات رفته بودم، درحالیکه این مسابقات در قطر بود نه امارات. یا اینکه برای جامجهانی فرانسه به پاریس رفته بودم. این سفرها کاری بوده ولی میگویند من دروغ میگویم.
شما که پاریس بودید؟
بله بودم ولی برای کنگره یکروزه به فیفا رفته بودم.
بازیها را ندیدید؟
چرا بازی افتتاحیه بین فرانسه و کرهجنوبی را دیدم. برای ادامه بازیها نماندم. من هم برای کنگره دعوت داشتم و هم برای افتتاحیه جامجهانی.
قطر را چطور؟ رفته بودید؟
من نه در جامجهانی مردان در روسیه بودم و نه در جامملتهای آسیا در قطر.
یکی از ایراداتی هم که به شما گرفته میشود، مسئله تماشاگران زن است؛ اینکه وعده داده میشود ولی به جایی نمیرسد. البته مشخص است که حل شدن این موضوع نه دست شماست و نه دست فدراسیون. حتی وزارت ورزش هم نمیتواند کار ویژهای انجام دهد.
من خودم را نمیگویم، فدراسیون تا جایی که توانسته برای حل این مشکل تلاش کرده است. در بازی پرسپولیس و کاشیما در فینال لیگ قهرمانان آسیا فدراسیون برای زنان مجوز گرفت. اما به هر حال این مسئلهای است که حلش دست من نیست.
شاید زنانی که از شما انتقاد میکنند، از این ناراحت هستند که شما در بازی ایران و ازبکستان، همان بازیای که ایران صعودش به جامجهانی را جشن گرفت، تنها زن حاضر در استادیوم آزادی بودید. به هر حال خیلی از آنها تلاش میکنند که به ورزشگاه بروند و نمیتوانند.
من همه اینها را درک میکنم. من هم تابع قوانین هستم. همگام و همراه همه زنان بودهام، جدا از آنها نبودهام. من هم همه مسیرها را که آنها رفتهاند، دیدهام. من اگردر بازی با ازبکستان رفتم، برای این نبود که بگویم تابوشکنم، خواستم بگویم بهعنوان یک زن علاقهمند هستم که از نزدیک بازی را ببینم. من هم دوست دارم دست دخترم را بگیرم و بازیها را کنار هموطنانم ببینم. اما الان شرایط جوری نیست که بگوییم در را باز کنید و 50هزار زن وارد ورزشگاه شوند.
بودجه زنان هم مسئله است ...
بله گفتهاند که چرا من حق پخش تلویزیونی را نمیگیرم. این نقد بیانصافی است. حق پخش تلویزیون بحث فراملی است؛ بحثی در حد مجلس و دولت و مشکلی نیست که من بتوانم حل کنم. این موضوع رسالههای دکتری بوده، استادان دانشگاهی دربارهاش صحبت کردهاند و متفقالقول هستند که اگر حق پخش تلویزیونی به فوتبال داده نشود، رشد این رشته به سختی اتفاق میافتد. این موضوع چه ارتباطی به من و جایگاه من دارد؟
این بحث دیگری است.چند سال است که فدراسیون درگیر آن است اما ایراد است که چرا بودجه مشخصی برای فوتبال زنان درنظر گرفته نمیشود. تیم فوتسال قهرمان آسیا شد ولی هنوز بعد از یک سال این پاداش را نگرفته.
ما بودجه مستقلی نداریم. اگر بودجه ما مستقل بود، اولویت من پرداخت این پاداش میشد. نه به این تیم بلکه به همه تیمهایی که قهرمان شدهاند، پاداش میدادم. اما این امور مالی و فدراسیون هستند که باید این مبلغ را پرداخت کنند.
از شما بهعنوان نایبرئیس فدراسیون انتظار میرفت که پرداخت این پاداش را پیگیری میکردید.
پیگیری کردهام میگویند نداریم.
اما پاداش تیم ملی فوتبال مردان به موقع پرداخت شد.
آن را از پولهایی که قبلا بوده پرداخت کردند. به هر حال تیم ملی ویترین اصلی است، بهترین مربیان را برایش میآورند و درآمدهای خودش را دارد. برای فوتبال زنان هم باید همین کارها را انجام بدهند. پاداش زنان را هم باید حداکثر بعد دو، سه ماه پرداخت میکردند. اما به هر حال بهخاطر تحریمها شرایطی پیش آمد که نشد. این را هم بگویم که منتقدان گفتهاند بعد از 2 سال و 2 ماه این پاداشها پرداخت نشده، درحالیکه تیم سال پیش قهرمان شد.
برگردیم به بحث سفرها، قبول دارید که شما زیاد سفر میروید. هر تیمی از زنان در تورنمنت خارج از خانه شرکت میکند، شما هم همراه تیم هستید.
تصویب هیأت رئیسه فدراسیون است که من کجا بروم. من در مصاحبههای قبلیام هم گفتهام، خیلی از سفرها بوده که نرفتهام. به هر حال من نایبرئیس یک فدراسیون هستم و در همه دنیا رسم است که در لیست اول دعوتیها باشم. اینکه نقد میکنند چرا من دعوت میشوم و میروم، توهین است، نه رفتن من.
فکر میکنید چرا این همه هجمه علیه شماست؟
من نمیدانم شما بگویید.
من هم نمیدانم اما بهنظر میرسد منتقدان از عملکرد شما راضی نیستند و نظرشان این است که شما از فدراسیون بروید؟
من وقتی این مسئولیت را قبول کردم، توانایی و روحیه مبارزه کردن را در خودم دیدم. همه تلاشم را هم کردم. هیچکسی نمیتواند بگوید من تلاش نکردهام. اگر دستاوردی نداشتم، این حق را داشتند که نقد کنند. الان هم حق دارند انتقاد کنند اگر بخواهند من را تغییر بدهند، مشکلی ندارم. هر روزی که بخواهند میگویم خداحافظ، حتی نمیپرسم چرا. اصراری هم به ماندن ندارم. همانطور که موقع ورود اصراری به آمدن نداشتم. از من دعوت شد و برای این پست انتخاب شدم.
شما مدرک مربیگری سطح یک فوتسال آسیا را سال قبل گرفتهاید. لازمه گرفتن این مدرک داشتن مدرک مربیگری سطح یک ایران است که شما ندارید.
یا باید این مدرک را داشته باشی یا اینکه مدرک لیسانس تربیت بدنی داشته باشی. من هم لیسانس، هم فوقلیسانس و هم دکتری تربیت بدنی دارم. البته این قانون امسال تغییر کرده است.
اصلیترین نقد به وضعیت تیم ملی و مربیانش است و این تیم است که عملکرد شما را نشان میدهد.
تیم مگر رها بوده؟ قبلا اردوهای تیم ملی 2ماه قبل از مسابقات تشکیل میشد، از زمانی که صوفیزاده آمده اردوها ساماندهی شده. ما 30 بازی تدارکاتی بینالمللی برای تیمهای جوانان، امید و ملی داشتیم.
تیم ملی مدتها بود که اردو نداشت؟
فقط 4 ماه ما برای ارزیابی تیم نداشتیم.
مدت طولانیتر نبود؟
اجازه بدهید من باید استراحت کنم.