اول شخص مفرد
جای خالی ادبیات داستانی در رسانه ملی
کامران محمدی | رماننویس و روزنامهنگار:
دهه فجر که میشود، داغ اهالی ادبیات تازه میشود. دهه فجر، روزهای جشن همه حوزههای فرهنگی و هنری است اما بهخصوص سینما، تئاتر و موسیقی، به موضوع پرتکرار رسانهها تبدیل میشوند و برنامههای مختلف تلویزیونی در اینباره ساخته و پخش میشود. سینما با تخم دوزرده جشنواره فیلم فجر، عملا همهچیز را تحت الشعاع خود قرار میدهد و شبکههای مختلف رسانه ملی، تا میتوانند سیمرغ بازی میکنند! نوش جان اهالی سینما.
واقعا هم حوزه مهمتری است، تنها به این دلیل ساده که چرخه اقتصادی بزرگتری دارد. بنابراین زیاد هم عجیب نیست که هر کدام از شبکههای تلویزیونی با اسمهای مختلف سینمادو و سینمایک و سینما 4، 7، 8، 70 و 80، آنتن را به این هنر پرزرق و برق اختصاص دهند. اما دنیای ادبیات داستانی که در همهجای دنیا، دنیای عموم مردم است و دغدغه بزرگ مسئولان فرهنگی، کجای رسانه ملی ماست؟ پرداختن به ادبیات داستانی برای رسانه ملی از آن جهت که رسانه «ملی» است، حتی بیش از سینما و تئاتر و موسیقی، ضرورت دارد؛ نه چون پرطرفدار و پرپول و چهرهساز است، بلکه دقیقا برعکس، به این علت که بسیار ضعیف، رو به نابودی کامل و به سختی نیازمند کمک است؛ بهویژه در این روزگار، در زمستان شبکههای مجازی که سرما سخت سوزان است و سرها همگی در گوشیهاست... با این همه، 40سال است که از همه نورافشانیهای فجر، حتی یک ترقه هم به ادبیات داستانی نمیرسد. برنامههای تلویزیونی سرد و بینمک و کشکولی، بدون کمترین جذابیت و البته عموما بهصورت تولیدی، هر از چند گاهی پخش میشوند تا شاید برای دادن آمار و ارقام، دست مدیران کاملا هم خالی نباشد. این برنامهها البته هیچ ارتباطی به ادبیات داستانی ندارند. بلکه کتاب بهطور کلی مورد توجهشان است و طبیعی است که دقیقا به همین علت، بههیچوجه تأثیرگذار نمیشوند.
این درست مثل آن است که برنامه نود، به جای پرداختن به فوتبال داخلی، به همه ورزشها، از پاتیناژ تا تنیس روی میز بپردازد. به این مورد حیاتی، باید نداشتن تداوم، نداشتن ساعت پخش مناسب، نداشتن مجری متخصص، نداشتن سازندگان اهل فن، نداشتن زمان کافی، نداشتن صورت بندی جذاب در اجرا و ریتم مناسب، نداشتن تناسب با موضوعات و جریانات روز، نداشتن ارتباط با چهرههای ادبیات مطرح و... را نیز اضافه کرد؛ درحالیکه تنها یک برنامه با الگوی هفت، نود، مجله تئاتر و امثالهم، در یک زمان مناسب از یک شبکه مناسب و البته بهطور مداوم در طول سال، همه نیاز ادبیات داستانی ایران را در تلویزیون برطرف خواهد کرد. امید که دردهه فجر سال97 این نیاز مرتفع شده باشد.