• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
چهار شنبه 26 تیر 1398
کد مطلب : 66643
+
-

خواندن در «سرای محبت»

یک خانواده مشهدی بخشی از خانه‌شان را به یک کتابخانه رایگان برای استفاده عموم مردم تبدیل کرده ‌است

فرهنگی
خواندن در «سرای محبت»

  «امیر مظلومی» کتابخوان خوش‌ذوقی است که به همراه همسر و فرزندانش دغدغه‌های بزرگی در سر دارند و بخشی از خانه‌شان را به کتابخانه رایگان تبدیل کرده‌اند. به گزارش ایبنا، اهالی شهر هم داوطلبانه کتاب‌هایشان را برای استفاده دیگران به کتابخانه آقای مظلومی می‌آورند و یا کتابی با خود می‌برند. بر اساس قانون این کتابخانه، هر کس کتابی برداشت، بعد از خواندن باید آن را به فرد دیگری هدیه بدهد و این است که کتاب‌های این کتابخانه حتی از کانادا هم سر درآورده است. مظلومی، نجار، کوهنورد و عکاس است و علاوه بر ترویج فرهنگ مطالعه، دغدغه‌هایی همچون حفظ محیط زیست، ایجاد فرهنگ گفتمان و تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان و جوانان دارد؛ به همین علت در کنار کتابخانه، فضایی برای گپ‌و‌گفت و اجرای برنامه‌های فرهنگی، نقاشی و بازی کودکان و رسیدگی به حیوانات هم دارد؛ مجموعه‌ای به نام «سرای محبت» که در حاشیه بلوار شهید فکوری مشهد و در جایی نسبتا پرتردد قرار دارد. 

در کنار ساختمان‌های سر به فلک کشیده در این راسته، ناگهان در پیاده‌رو با تصاویر خاص و متمایزی مواجه می‌شوید؛ سردر ورودی آن به خطی زیبا نوشته شده است: «فقر و بیماری دردناک‌ترین چیز نیست بلکه از همه بدتر بی‌رحمی مردم نسبت به یکدیگر است». با او درباره سرای محبت، ایده کتابخانه و سایر برنامه‌هایش گفت‌و‌گو کردیم. کسی که این‌قدر دغدغه مطالعه و تفکر دارد، حتما یک کتابخوان حرفه‌ای است و تعداد زیادی کتاب مطالعه کرده است. این‌طور نیست؟اگر منظور از کتابخوان بودن، زیاد کتاب خواندن باشد، من کتابخوان نیستم. درد بزرگ کتابخوان‌های ما این است که کتاب‌های زیادی را می‌خوانند تا تنها به کلکسیون مغزشان کتابی را اضافه کنند و بگویند این کتاب را هم خوانده‌اند؛ کتاب باید در سبک زندگی و نوع تفکر انسان‌ها تغییر ایجاد کند؛ وقتی کتاب را می‌بندید، باید زندگی‌تان متحول شده باشد. به همین جهت بیشتر کتاب‌های خاص و انتخاب شده را می‌خوانم و روی تک‌تک جملات و حتی کلمات فکر می‌کنم و سعی می‌کنم احساس نویسنده را درک کنم. با این تعریفی که از نوع کتاب خواندن داشتید، جا دارد این سوال را بپرسم که چه کتابی بیشترین تاثیر را در زندگی شما داشته است؟ 


 «کوری» اثر ژوزه ساراماگو. 

 شما عقیده دارید که زیاد کتاب خواندن مهم نیست بلکه تفکرِ پشت هر کتاب و تاثیر آن در زندگی اهمیت دارد. با توزیع کتاب چگونه به این مهم دست می‌یابید؟ 

کار ما در «سرای محبت» سمبلیک است. ما این‌جا ادای کتاب خواندن را درمی‌آوریم. کتاب توزیع کرده و سر و صدا می‌کنیم تا مردم کتاب بخوانند و باز کتاب را میان دیگران توزیع کنند؛ در واقع کتاب سوژه‌ای است برای تفکر. اگر تفکری پشت کتاب خواندن نباشد، هیچ فایده‌ای ندارد، بسیاری از آدم‌های درست و حسابی دنیا نه از کتاب خواندن بلکه از تفکر به جایی رسیده‌اند. 

انگیزه و هدف شما از اختصاص بخشی از خانه‌تان به کتابخانه رایگان و ایجاد پاتوقی برای بازی و سرگرمی کودکان چه بوده است؟ 

هنگامی که با دوچرخه به گرجستان می‌رفتم و در روستاها با مردم حرف می‌زدم، حس و حالم این بود که کجا و به چه کسانی می‌توانم خدمت کنم؛ آن‌جا به این نتیجه رسیدم. تمیز کردن خاک پای کودکان در «سرای محبت» می‌تواند بهترین کار زندگی من باشد. از طرفی من خواهان مبارزه با جهل و دعوت به تفکر در تمام دنیا هستم و بستر تفکر در مکان‌هایی مثل این‌جا به وجود می‌آید، چراکه تنها هنگامی که توسط کتاب با آدم‌های بزرگ در ارتباط هستید، می‌توانید عمق تفکرشان را لمس کنید. 

فکر می‌کنید چقدر در تحقق هدفتان موفق بوده‌اید و انعکاس صدای شما تا کجا شنیده شده است؟ 

احساس می‌کنم خیلی موفق بوده‌ام. در طی یک سال و نیمی که از تاسیس این‌جا می‌گذرد با توجه به این‌که روی هر کتابی که مردم از این‌جا می‌برند، مُهری می‌زنم که روی آن نوشته «این کتاب را بعد از مطالعه به فرد دیگری روی کره زمین بدهید»، روزانه تعداد زیادی کتاب در سطح کره زمین توزیع می‌کنم و از بازخوردی که می‌بینم، متوجه می‌شوم موفق بوده‌ام. سرداری از خوزستان با من تماس گرفت و گفت چه انگیزه خوبی به او برای ایجاد چنین مکانی در خوزستان داده‌ام. کتاب‌های من علاوه بر کشور، به خارج از کشور هم رفته، حتی کانادا و از مکان‌های مختلف دنیا با من تماس گرفته‌اند و تشکر کرده‌اند. 

مخاطبان شما در سرای محبت را بیشتر چه افرادی تشکیل می‌دهند؟ 

بیشتر مخاطبان ما در این‌جا کودکان هستند، چراکه در این محیط می‌توانند آزادانه کتاب مورد علاقه‌شان را انتخاب کرده، نقاشی بکشند و بازی کنند. حتی بچه‌های خودم هم در این‌جا نسبت به خانه خودمان راحت‌تر هستند. در واقع سعی کردیم در این مکان فضایی را ایجاد کنیم که احساس اعتماد به نفس کودکان بالا رفته و خوشحال از این‌جا بروند.  

 در ابتدا برای تاسیس و اکنون برای اداره «سرای محبت» چه از نظر تامین کتاب و چه امکانات دیگری که در اختیار مردم قرار می‌دهید، هزینه زیادی پرداخت کرده‌اید و می‌کنید. این موضوع برای شما مشکل‌ساز نبوده است؟ 

به‌جز هزینه اولیه که برای تاسیس و زیباسازی این‌جا متحمل شدم، تاکنون هیچ هزینه دیگری پرداخت نکرده‌ام و تمام مخارج این‌جا را از کتاب‌هایی که در قفسه‌ها موجود است، تا چای و بیسکوییتی که می‌دهیم، مردم می‌دهند. حتی قبض برق را هم بیرون می‌زنم تا شخصی پیدا شده و پرداخت کند. این‌جا برای مردم است و خود مردم هم آن را اداره می‌کنند. من هیچ مجوزی برای تاسیس این‌جا از هیچ نهادی ندارم. این‌جا بخشی از خانه من است که آن را به روی مردم گشوده‌ام تا به ‌اندازه و سهم خودم قدم کوچکی در جهت از بین بردن فقر فرهنگی ناشی از غفلت در سطح کره زمین انجام بردارم. 

 در کنار ترویج فرهنگ مطالعه، چه برنامه‌ها و فعالیت‌های دیگری در «سرای محبت» برگزار می‌شود؟ 

علاوه بر بحث ترویج کتابخوانی برنامه‌های مختلفی در این‌جا برگزار می‌شود. از جمله حافظ‌خوانی و مثنوی‌خوانی که با حضور اساتید ادبیات و شاعران جوان و ادب‌دوستان برگزار می‌شود. شاعران جوان شعرهایشان را می‌خوانند و تشویق می‌شوند که این باعث افزایش اعتماد به نفس و کیفیت کار آنها می‌شود. از طرفی به خاطر نیاز جامعه به گفت‌وگو و آموزش زبان انگلیسی، جلسات مکالمه زبان انگلیسی هم داریم. 

 از جانب خانواده یا افرادی که در جریان برنامه شما برای تاسیس «سرای محبت» بودند، مخالفتی نشد؟ 

خانواده‌ام (همسر و 2 پسرم) در این مسیر همیشه با من همراه بوده‌اند. اما خُب طبیعی است که در ابتدا مثل تمام افرادی که قصد شروع کاری دارند و مسخره می‌شوند، من هم از این کار نهی شوم. 

چه برنامه‌ای برای آینده سرای محبت و توسعه آن دارید؟ 

امیدوارم بتوانم این‌جا را وسعت بدهم. البته اگر نشد باز هم وظیفه خود را انجام داده‌ام، من احساس‌ خیلی خوبی را این‌جا تجربه کردم. از شنیدن صدای خنده کودکان و احساس خوشحالی و راحتی که این‌جا دارند، لذت می‌برم. محبت کردن به مردم را دوست دارم و مطمئن هستم حال کره زمین هم این‌گونه بهتر می‌شود. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید