سعید مروتی|روزنامه نگار:
طرح تازه بنیاد سینمایی فارابی، گامی در جهت شفاف کردن اقتصاد غیرشفاف سینمای ایران است؛ سینمایی که پس از انقلاب با حمایت گسترده دولت شکل گرفت و اساسا بنیاد فارابی در سال62 تأسیس شد تا بازوی حمایتی این سینما باشد.
در طول سالها بسیاری از محصولات سینمای ایران از حمایتهای مالی و تجهیزاتی (دوربین، استودیوی تدوین و...) بهرهمند شد و در دهه60 وامی بهنام تبصره3 وجود داشت که سینماگران از آن بهره میگرفتند و بخش قابلتوجهی از هزینه تولیدشان را از این طریق تأمین میکردند. داستان حمایت دولت از سینما در دهه60 شامل حمایت از تشکیل تعاونیهای فیلمسازی هم شد و به مرور زمان سینمای پس از انقلاب که بر ویرانههای سینمای فارسی بنا شده بود، صاحب دفاتر تولید و تهیهکنندگانی شد که بخش خصوصی سینمای ایران را تشکیل میدادند. نگاهی به آمار فروش فیلمها در ادوار مختلف نشان میدهد که اقبال عمومی از سینما پس از دوران اوج سالهای 64 تا 71، بهمرور رو به کاهش گذاشته و هرچه گذشته، فیلمسازی در ایران به دلایل مختلف و متنوع به عرصهای پرریسک برای سرمایهگذاری تبدیل شده.
مشخصا در یک دهه اخیر بخش قابلتوجهی از هزینه تولیدات سینمایی یا توسط نهادهای دولتی و حکومتی تأمین شده یا به اسم بخش خصوصی و با سرمایههایی با کمترین میزان شفافیت مالی به سینمای ایران تزریق شدهاند. به این ترتیب تهیهکننده حرفهای در این سالها، برخلاف دهههای گذشته، ترجیحش این بوده که سرمایهای را وارد تولید نکند و به جایش یا سراغ نهادهای قدرتمند برود یا سرمایههای سرگردان را جذب کند. اینگونه است که سازمان «اوج» با کمتر از 4سال فعالیت حرفهای سینمایی، عملا تبدیل به قدرتمندترین کارتل سینمای ایران شده و امسال هم با 4فیلم «امپراتور جهنم»، «به وقت شام»، «تنگه ابوقریب» و «سوءتفاهم» پرکارترین مؤسسه فیلمسازی حاضر در جشنواره فجر است و فصل مشترک این فیلمها پرهزینهبودنشان است.
از سوی دیگر نهادی که بخش خصوصی نامیده میشود، محل ترکتازی سرمایهدارانی شده که گاهی در پروژههایی سرمایهگذاری میکنند که فاقد توجیه اقتصادی است. سرمایهگذاری که میداند سرمایه چندمیلیاردیاش از طریق گیشه، حق پخش نمایش خانگی و تلویزیونی و جذب اسپانسر باز نخواهد گشت ولی باز هم اصرار به حضور در عرصه تولید دارد، چرا سرمایهاش را هدر میدهد؟ چرا در سینمایی که به شهادت آمار بالای 70درصد، فیلمهایش سود اقتصادی به همراه نمیآورند، همچنان سرمایهدار تازه وارد میشود؟ چرا سینمایی که روی کاغذ ورشکسته است همچنان در جدول کشورهایی قرار دارد که بیشترین تولید سالانه را دارند؟اگر اقتصاد سینمای ایران شفاف شود، میتوان به این سؤالات پاسخ داد. در شرایط فعلی اما چشمانداز این سینما همچنان مهآلود به نظر میرسد.