• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 19 بهمن 1396
کد مطلب : 6574
+
-

اضطراب‌ها و سوءتفاهم‌ها

اول شخص مفرد
اضطراب‌ها و سوءتفاهم‌ها

فریدون جیرانی| نویسنده و کارگردان سینما:

جشنواره فجر تب و تاب بالایی دارد. فیلمسازانی که در جشنواره فیلم داشته‌اند و سال‌هایی را در این فستیوال گذرانده‌اند درواقع با این تب و تاب زندگی کرده‌اند.

امسال من فیلمی در جشنواره ندارم و خیالم راحت است ولی پارسال که با «خفگی» در فجر بودم اوضاع اصلا اینگونه نبود. پر از دلهره و استرس بودم. ذهنیتم به هم ریخته بود،‌ نگران بودم که فیلم با چه بازخوردهایی مواجه می‌شود. اساسا ما فیلمسازان با اضطراب‌های زیادی زندگی می‌کنیم. اضطراب اول شورای پروانه ساخت است. آیا سناریو می‌تواند مجوز تولید دریافت کند؟ اضطراب دوم شورای پروانه نمایش است. اضطراب سوم جشنواره است. آیا در بخش مسابقه پذیرفته می‌شویم یا نه؟ اضطراب چهارم نمایش فیلم در جشنواره است که آیا مورد استقبال قرار می‌گیریم و جایزه می‌بریم یا با بی‌اعتنایی مواجه می‌شویم؟

اضطراب پنجم اکران است. می‌فروشیم یا نمی‌فروشیم؟ اینها چالش‌های فیلمسازان است. ما با این اضطراب‌ها زندگی می‌کنیم، روحیه‌مان تضعیف می‌شود و پیر می‌شویم. اضطراب‌هایی که ما را فرسوده می‌کند. بخشی از این اضطراب‌ها را فیلمسازان خارجی هم در مراسم اسکار و فستیوال کن تجربه می‌کنند ولی فکر نمی کنم دغدغه پروانه ساخت و پروانه نمایش داشته باشند. اساسا فرایند فیلمسازی در ایران پیچیده، فرساینده و پر از استرس و اضطراب است و این اضطراب در جشنواره فجر به اوج می‌رسد؛ جشنواره‌ای که سال‌ها بین دولتی و غیردولتی‌بودن سرگردان بوده و الان به گمانم سال‌هاست تابع سلیقه داوران است و دیگر تابع مدیریت نیست. در دورانی که سید محمد بهشتی دبیر جشنواره بود می‌شد گفت دولت در جشنواره دخالت مستقیم دارد.

در آن دوران مدیریت هم در انتخاب داوران و هم در اهدای جوایز تاثیر خیلی زیادی داشت. این تاثیرگذاری در سال‌های بعد هم ادامه یافت اما پس از اصلاحات، نقش دولت در تعیین جوایز جشنواره کمرنگ شده و داوران تصمیم‌گیر شدند. گاهی وقت ها داوران جشنواره تصمیم‌هایی می‌گیرند که شاید دولت خیلی هم با آن موافق نباشد.

مشخصا از سالی که همه سیمرغ‌ها به فیلم «بوی کافور،‌ عطر یاس» رسید، ما شاهد استقلال داوران بوده‌ایم. البته که بوی کافور... فیلم خوبی بود ولی اینکه همه سیمرغ‌ها به این فیلم برسد به گمانم منطبق با خواست دبیر جشنواره نبود و شاید مدیران وقت ترجیح می‌دادند به فیلم‌های مهم دیگر آن سال هم توجه شود ولی در نهایت به استقلال داوران احترام گذاشته شد.

از آن سال به بعد، یعنی از جشنواره‌ هجدهم تا امروز داوران همه‌کاره بوده‌اند؛ مگر اینکه مثلا دبیر پرقدرتی چون مهدی عسگرپور باشد و بتواند بر جشنواره تاثیر بگذارد یا علیرضا رضاداد حضور داشته و مذاکراتی با داوران داشته باشد. در این سال‌ها اما داوران حرف اصلی را زده‌اند. حرف و حدیث هم البته همیشه هست. مثلا می‌گویند فیلم‌هایی به کمیته انتخاب تحمیل می‌شود.

من یک سال در کمیته انتخاب بودم و دیدم که هیچ فشاری به ما وارد نشد. یا در مورد داوری‌ها گفته می‌شود که برندگان سیمرغ از قبل جشنواره مشخص شده‌اند. 2سال پیش همین حرف‌ها را در مورد «بادیگارد» حاتمی‌کیا زدند ولی دیدیم که فقط جایزه بازیگری را برد و حاتمی‌کیا با وجود شایستگی حتی کاندیدای کارگردانی هم نشد.

واقعیت این است که از قبل خیلی معلوم نیست چه کسانی جایزه می‌برند و این داوران هستند که می‌آیند و با سلیقه‌شان برندگان سیمرغ را تعیین می‌کنند. به‌خصوص در این سال‌ها که دبیران جشنواره خیلی اهل دخالت نبوده‌اند. شاید در مورد جایزه نگاه ملی یا بهترین فیلم حساسیت‌هایی وجود داشته باشد ولی در مورد بقیه قطعا اینطور نیست. اساسا قائل به دخالت دولت در جشنواره و داوری ها نیستم و ریشه این حرف  و حدیث‌ها را سوءتفاهم می‌دانم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید