احساس بیعدالتی و خشم
محمد حسنیسعدی/ دانشآموخته جامعهشناسی
بی عدالتی اثر بسیار مخربی بر روحیه افراد جامعه میگذارد و احساس بیعدالتی ایجاد میکند که گاهی مطابق با واقعیت موجود در جامعه نیست. نمیتوان منکر وجود بیعدالتی و فساد در نظام اقتصادی کشور شد اما شاید بتوان ادعا کرد احساس بیعدالتی در جامعه ما بسیار بیشتر از بیعدالتی موجود است.
تکرار دائمی اینکه ما کشور ثروتمندی هستیم با ارائه برخی آمارهای غلط و بیمبنا این توهم را برای بسیاری از ما ایجاد کرده که درصورت ازبینرفتن بیعدالتی میتوانیم بدون کارکردن و ایجاد ارزش افزوده تنها با تکیه بر فروش منابع طبیعی زندگی راحتی داشته باشیم. درحالیکه با یک محاسبه سرانگشتی میتوان متوجه شد که این موضوع تنها یک توهم است. بماند آنکه هیچ کشور پیشرفتهای بدون زحمت و تلاش مردمانش به پیشرفت نرسیده است.
تشدید احساس بیعدالتی باعث تخریب روحیه کار و تولید جامعه میشود و در نتیجه هیچکسی کار خود را درست انجام نمیدهد با این توجیه که دستمزد و عایدی او از کار عادلانه نیست و او مجاز است به نسبت دریافت ناعادلانه کار کمتری انجام دهد. از سوی دیگر این حس بسیاری از فسادهای اداری را هم توجیه میکند و فرد خود را مجاز به دستیابی غیرقانونی به آنچه حق خود میپندارد میداند.
احساس بیعدالتی در نهایت باعث ایجاد خشم ناشی از ناکامی در جامعه میشود. شاید یک تحقیق علمی دقیق بتواند اثبات کند که بسیاری از خشمهای مخربی که در جامعه شاهد آن هستیم ناشی از همین احساس بیعدالتی است. از کارمند اداره و مأمور انتظامی گرفته تا پرستار، معلم و راننده تاکسی همه از کار خود و میزان دستمزد خود ناراضی هستند و این نارضایتی بهصورت یک چرخه تولید خشم در کار و زندگی خصوصی آنان منعکس میشود.