افسون مرگ
حسین درخشان
مدیر مرکز کنترل عملیات امداد و نجات هلالاحمر
صدها مصدوم و افزون بر 430جانباخته تنها در 3ماهه نخست امسال؛ با یک حساب سرانگشتی این آمار یعنی در هر روز نزدیک به 15نفر جانباخته. اما میتوانید حدس بزنید که این آمارها مربوط به کدام دسته از حوادث هستند؟ زلزله، سیل، بیماریهای اپیدمی؟ شاید باورش برایتان سخت باشد که بشنوید این آمارها مربوط به جانباختگان «افسون آب» یا همان حوادث غرقشدگی است. همه این قربانیان تنها برای یک لحظه این هشدار مهم را نادیده گرفتهاند که آب «مایه حیات» است اما وقتی بیش از حد به آن نزدیک شوی آن وقت تو را میبلعد و یک قربانی دیگر به آمارغرقشدگان اضافه میشود.
هرساله بهار و تابستان که میشود ناگهان این آمارهای تلخ، پرواز میکنند مثل فنرکشیده شدهای که ناگهان باز میشود؛ البته برخلاف تصور عمومی که گفته میشود بیشتر غرقشدگان، مغلوب امواج دریا میشوند، بررسی پروندههای روزانه گزارش شده به امدادگران هلالاحمر بیانگر آن است که درصد بالایی از قربانیان در حاشیه سدها، در کناره رودخانهها، در داخل استخرها یا حوضچههای طبیعی و... جان میبازند؛ بهعنوان مثال در همین پنجشنبه و جمعه گذشته درحالیکه در حوادث ساحلی گزارش شده در استانهای شمالی کشور، اکثر افراد غرقشده توسط تیمهای امدادی، نجات پیدا کرده و زنده ماندهاند، تنها در 3حادثه در استانهای البرز، چهارمحال و بختیاری و خوزستان 4نفر جانباخته و 2نفر مصدوم شدهاند.
بهعنوان فردی که سالهاست در حوزه امداد و نجات هلالاحمر فعالیت دارم، میتوانم با جرأت بگویم که جلوگیری از حوادث مربوط به غرقشدگی در مقایسه با سایر حوادث، سادهترین و کمهزینهترین راهحلها را دارد؛ بهعنوان مثال اگر جلوگیری از حوادث جادهای یا حتی مقابله با بلایای طبیعی نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین در زمینههای زیربنایی و آموزشی و... دارد، جلوگیری از حوادث غرقشدگی تنها یک نکته کلیدی و بسیار ساده دارد و آن اینکه «همه ما باور کنیم و آن را خصوصا به نوجوانان و کودکان خانواده هم آموزش بدهیم که هیولای رودخانه همیشه در کمین است.»
البته این «هیولا» یک استعاره است از جذابیت و زیبایی آب که انسانها را افسون میکند و وقتی که نزدیک آن میروی میتواند ببلعدت. بیایید امسال در نخستین روزهای تابستان، پویشی همگانی را آغاز کنیم و به افراد جامعه، به دوستان و به افراد خانوادهمان درباره نزدیک شدن به محدوده رودخانهها، سدها، استخرها و... هشدار بدهیم و به آنها بگوییم که این افسون میتواند آنها را به دیار نیستی بکشاند و تلاش کنیم تا همه اقوام و آشنایانمان را توجیه کنیم که کناره آبهای خروشان، محل بازی کودکان نیست و اگر میخواهیم آنها با طبیعت خو بگیرند باید جای امنتری را برایشان بیابیم و باید به آنها حفظ فاصله 10 متری تا آب را آموزش بدهیم. باور کنیم که اگر ما بخواهیم، میتوانیم این پیام را به همه برسانیم که رودخانهها، سدها، کانالهای آب و استخرهای کشاورزی، جای شنا کردن نیست. در چنین مکانهایی حتی قهرمانان شنا هم ممکن است دچار حادثه شوند و این واقعیتی است که من بارها به اقتضای کارم با آن روبهرو شدهام و تصور میکنم که لازم است درباره آن اطلاعرسانی صحیحی صورت گیرد. بهطور قطع میتوان گفت که آگاهسازی جامعه حتی بیشتر از امکانات سختافزاری برای کاهش آمار جانباختگان چنین حوادثی اهمیت دارد. تکتک افراد جامعه لازم است به این باور برسند که حریم رودخانهها و سدها را باید مانند حریم زندگی انسانها محترم دانست و به آن داخل نشد.