• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 10 تیر 1398
کد مطلب : 62896
+
-

انهدام 54باند تبهکاری در پایتخت

داخلی
انهدام 54باند تبهکاری در پایتخت


کارآگاهان پلیس آگاهی تهران با اجرای دومین مرحله از طرح کاشف، موفق به دستگیری 247سارق حرفه‌ای و انهدام 54باند تبهکاری در نقاط مختلف تهران شدند.
به گزارش همشهری، مجرمان دستگیر شده در قالب 16باند سرقت به عنف، 16باند سرقت منزل، 14باند سرقت خودرو، 5باند جعل و کلاهبرداری و 3باند سرقت مسلحانه دست به جرایم زیادی در پایتخت زده بودند.  سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت صبح دیروز درباره افراد دستگیر شده گفت: 131نفر از این افراد سابقه‌دار هستند و برای چندمین بار است که دستگیر می‌شوند. حتی برخی از آنها به تازگی و در کمتر از 48ساعت پس از آزادی از زندان باند سرقت تشکیل داده بودند که دستگیر شدند. وی افزود: با دستگیری این افراد از 3سرقت مسلحانه جلوگیری شد و اعضای یکی از باندها که پس از سرقت وانت نیسان، آنها را به سیستان و بلوچستان و شهرستان سرباز برده و به فروش می‌رساندند پس از دستگیری به سرقت بیش از 100نیسان اعتراف کردند.
به گفته رئیس پلیس تهران، زورگیران اسلامشهر و باند دیگری که ریاست آن بر عهده زنی جوان بود و فقط موتورسیکلت‌های گران‌قیمت سرقت می‌کردند از دیگر دستگیرشدگان در این طرح هستند که به اعتراف خودشان روزانه 4تا 5موتور سرقت می‌کردند و تاکنون به بیش از 150فقره سرقت اقرار کرده‌اند. وی باند متجاوزان به عنف را نیز ازجمله باندهای منهدم شده در طرح کاشف عنوان کرد و گفت: اعضای این باند در نقاط غربی تهران و همچنین برخی از شهرهای دیگر اقدام به سرقت و زورگیری به عنف از شهروندان کرده بودند. آنها زنان مسافر را سوار ماشین خود کرده و به جاده تلو می‌کشاندند و سپس در آنجا طعمه‌هایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده و به آنها تجاوز می‌کردند. براساس این گزارش، پرونده مجرمان دستگیر شده برای ادامه تحقیقات در اختیار مراجع قضایی قرار گرفته است.


سرقت از طلافروشی‌ها در نقش خواستگار
مجرم سابقه‌دار، ‌دختران و زنان را در اینستاگرام، تلگرام یا خیابان به دام می‌انداخت و خودش را تاجر، خلبان، دکتر، طلافروش، ‌مدیرعامل و... معرفی می‌کرد تا نقشه شومش را عملی کند. او با سوءاستفاده از طعمه‌هایش به طلافروشی‌ها دستبرد می‌زد و فراری می‌شد.گفت‌وگوی همشهری با این متهم را می‌خوانید.

در پرونده‌ات سوابق زیادی ثبت شده. تا حالا چندبار دستگیر شده‌ای؟
11بار.
از چه کسانی سرقت می‌کردی؟
فقط از زنان. چون از آنها متنفر بودم.
چرا؟
چون همسرم به من خیانت کرد. راستش من مدت‌ها قبل زندان بودم. وقتی آزاد شدم از پسرم شنیدم که همسرم به من خیانت می‌کرده. به سراغ مردی که با او در ارتباط بود رفتم و با چاقو چند ضربه به او زدم. قصدم کشتن او بود اما زنده ماند. 4‌ماه در کما بود و به هوش آمد. بعد از آن فقط از زنان سرقت می‌کردم.
پس ماجرای دستگیری‌ات قبل از اینکه این اتفاق بیفتد و همسرت خیانت کند چه بود؟
من از سال 74به اتهام سرقت دستگیر شده و به زندان رفته‌ام اما پس از آنکه همسرم به من خیانت کرد، سرقت‌هایم بیشتر شد.
همیشه شگردت همین بود؟
بله. در خیابان و در سال‌های اخیر در فضای مجازی مانند اینستاگرام، تلگرام و... با زنان و دختران آشنا می‌شدم. خودم را پولدار جا می‌زدم و کلی دروغ می‌گفتم. بعد با آنها قرار می‌گذاشتم و حتی از آنها خواستگاری می‌کردم. در همان جلسه نخست آنها را به طلافروشی می‌کشاندم و می‌گفتم که قصد دارم برایشان طلا بخرم. وقتی آنها سرگرم انتخاب طلا بودند، من درحالی‌که طلاهای قبلی را برای بررسی در دست داشتم، به این بهانه که در ویترین طلای دیگری دیده‌ام و می‌خواهم نشانش بدهم به بیرون از مغازه می‌رفتم و پا به فرار می‌‌گذاشتم. به‌دلیل اینکه دختران فریب‌خورده در داخل طلافروشی بودند، طلافروش‌ها فکرش را هم نمی‌کردند که من فرار کنم.
با طلای سرقتی چه می‌کردی؟
به مالخر می‌فروختم که او هم طلاها را آب و تبدیل به شمش می‌کرد و می‌فروخت. البته او هم دستگیر شده است.
همیشه در کار سرقت بودی یا اینکه شغل دیگری هم داشتی؟
من مکانیک بنز و بی‌ام‌و هستم و معمولا با همین خودروها به سر قرار می‌رفتم تا اعتماد طعمه‌هایم را جلب کنم.
چطور دستگیر شدی؟
فکر می‌کنم چون سابقه‌دار بودم و شگردم تکراری بود دستگیر شدم. اگرچه سعی کرده بودم چهره‌ام را تغییر بدهم. گریم می‌کردم. ریش و کلاه‌گیس می‌گذاشتم اما با این حال دستگیر شدم.
اگر آزاد شوی باز هم سراغ سرقت می‌روی؟
از زندان رفتن خسته شده‌ام. 11بار به همین اتهام دستگیر شده و به زندان رفته‌ام. فکر می‌کنم جمعا حدود 17سال حبس کشیده‌ام. پسرم حالا 21ساله است و فکر می‌کنم دیگر بس است. من خودم ورزشکارم، بدنسازی کار می‌کنم و سال‌ها قبل مقام قهرمانی را در تهران کسب کردم. می‌خواهم یک زندگی عادی داشته باشم.







سرقت‌های پدر‌زن و داماد
تازه داماد وقتی ورشکست شد فکر سرقت به سرش زد و با همدستی پدرزنش نقشه دزدی کشید. آن هم دزدیدن فرش‌های نفیس و گران‌قیمت.

با چه شگردی سرقت می‌کردید؟
خانه‌ای به‌مدت یک‌ماه در نیاوران اجاره کردیم. پس از آن به همراه پدرزنم به مغازه‌های فرش فروشی در شمال تهران می‌رفتیم و فرش گران‌قیمت دستبافت می‌خریدیم به مبلغ 20تا 60میلیون. مقدار کمی بیعانه پرداخت می‌کردیم و مابقی را در قالب یک چک جعلی به فروشنده می‌دادیم. البته چون فرش را در خانه تحویل می‌گرفتیم، فروشنده خانه‌مان را که می‌دید باورش می‌شد که آنجا زندگی می‌کنیم و چک را قبول می‌کرد. از طرفی کت و شلوار می‌پوشیدیم و تیپ می‌زدیم. اینها از نظر روانی باعث می‌شود که کسی به ما شک نکند.
برای این سرقت‌ها چند آپارتمان اجاره کردید؟
یکی. آن را حدود 3هفته نگه ‌داشتیم. در این مدت حدود 20تخته فرش از فرش‌فروشی‌های مختلف ‌خریدیم و بعد آپارتمان را تحویل ‌دادیم و فرش‌ها را به خانه پدرزنم ‌بردیم. مرحله بعد این بود که در سایت دیوار برای فروش فرش‌های سرقتی اقدام می‌کردیم اما بالاخره گیر افتادیم.
سابقه دارید؟
نه. این نخستین باری است که من و پدرزنم دستگیر می‌شویم. زندگی آبرومندانه‌ای داشتیم. من تازه دامادم اما چند وقت پیش شریکم سرم را کلاه گذاشت و یک میلیارد تومان سرمایه‌ام را بالا کشید. در کار پخش مواد غذایی بودم که ورشکست شدم. برای جبران پول‌های از دست رفته‌ام این نقشه به ذهنم رسید و وقتی آن را  با پدرزنم در میان گذاشتم او نیز استقبال کرد تا کمکم کند. حتی همسرم نیز از این ماجرا بی‌خبر بود اما حالا حسابی آبرویمان پیش او رفته است.







زورگیری‌های نگین و دوستانش
نگین دختری جوان بود که در تلگرام با پسری به نام سامان آشنا شد و همین آشنایی دردسربزرگی را برایش رقم زد. سامان چند وقت پس از این آشنایی به نگین پیشنهاد سرقت داد و دختر جوان به‌خاطر هیجان وارد این بازی شد اما پایانی جز دستگیری و آبروریزی نداشت. سامان و رضا در میان متهمان طرح پلیس آگاهی بودند که خبرنگار همشهری به گفت‌وگو با سامان پرداخت.

چه شد که در این سن و سال کم، فکر سرقت به سرتان زد؟
من و رضا به‌خاطر پول، نقشه دزدی کشیدیم اما نگین به‌خاطر هیجان.
با چه ترفندی سرقت می‌کردید؟
سوار پراید رضا می‌شدیم. نگین در صندلی جلو می‌نشست و من در صندلی عقب. نقش مسافر را بازی می‌کردیم و در مناطق مختلف تهران افراد مختلف را به‌عنوان مسافر سوار می‌کردیم. من نیز با تهدید چاقو اموال طعمه‌هایمان و کارت‌های عابربانک‌شان به همراه رمزشان را می‌گرفتم. پس از آن به طلافروشی یا صرافی می‌رفتیم و نگین با کارت این افراد سکه می‌خرید.
طعمه‌هایتان مرد بودند یا زن؟
فقط مرد.
از چند نفر سرقت کردید؟
حدود 50نفر.
کسی هم زخمی شد؟
نه فقط با چاقو تهدید می‌کردم و اگر کسی در حسابش پول نداشت او را چند ساعتی گروگان گرفته و مجبورش می‌کردیم تا خانواده‌اش به‌حساب او پول بریزند و بعد حسابش را خالی می‌کردیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید