• جمعه 28 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 9 ذی القعده 1445
  • 2024 May 17
یکشنبه 9 تیر 1398
کد مطلب : 62679
+
-

حکایت سعدی

قصه‌های کهن
حکایت سعدی


بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در واسط[شهری در عراق]، هر روز مطالبت کردی و سخنانِ با خشونت گفتی. اصحاب از تعّنت وی [بدگویی او] خسته خاطر همی بودند و از تحمل چاره نبود. صاحبدلی در آن میان گفت: نفس را وعده دادن به طعام آسان‌ترست که بقال را به‌درم.

ترکِ احسانِ خواجه اولی‌تر
کاحتمالِ جفایِ بواّبان
به تمنایِ گوشت، مردن به
که تقاضایِ زشتِ قصابان

این خبر را به اشتراک بگذارید