سرمایهگذاری برای تولید نارضایتی!
محسن هاشمیرفسنجانی/ رئیس شورایشهرتهران
چهارشنبه گذشته قرار بود برای شرکت در نشست مشورتی روسای شورای کلانشهرها و مراکز استان، به شهر رشت سفرکنیم. با توجه به افتتاح راهآهن تهران - رشت در اواخر سال گذشته، تصمیم گرفتم که با استفاده از قطار، این سفر را انجام دهم و به همراه آقایان میرلوحی و اعطا و تعدادی از همکاران شورای شهر، از ساعت7:45 سفر را آغاز کردیم.
کل مسیر ریلی تهران - رشت، حدود 364کیلومتر است و با احتساب سرعت قطارهای مسافربری که 160کیلومتر در ساعت مسیر را طی میکنند انتظار این بود که زمان سفر با احتساب توقفهای ایستگاهی 2.5 تا 3ساعت بهدرازا بینجامد.
قطار که به حرکت درآمد در مسیر تهران - کرج که چندخطه و استاندارد ساخته شده است، قطار بهجای 160کیلومتر با سرعت 60کیلومتر حرکت میکرد، در مسیر کرج - قزوین و قزوین - رشت هم سرعت قطار به 100کیلومتر نمیرسید و با احتساب توقفهای زیاد، مسیری که انتظار میرفت کمتر از 3ساعت طی شود، 5.5ساعت یعنی دوبرابر این زمان بهدرازا انجامید. در طول مسیر فرصتی ایجاد شد تا با حضور در اتاق راهبری قطار با عزیزان راهبر و لوکوموتیوران گفتوگویی داشته باشم. جالب اینجا بود که این دوستان در پاسخ به سؤالم درباره علت سرعت کم قطار، اظهار داشتند که با توجه به مشکلات خط، مقرر شده که ما حین سفر، این مشکلات را ثبت کنیم و پس از انجام فرایند اداری به پیمانکار برای برطرف کردن آن ابلاغ شود و پیمانکار درصورت تامین بودجه آن را برطرف کند تا امکان سفر با سرعت 160کیلومتر فراهم گردد که دوستان راهبر مدت زمان انجام این پروسه را احتمالا 5سال توصیف کردند!
از قطار که پیاده شدیم، برگزاری مراسم استقبال، مردم را متوجه حضور ما کرده بود. هموطنان پس از ابراز لطف، ضمن قدردانی از احداث خطآهن ریلی تهران -رشت، از سرعت پایین قطار، کهنه بودن واگنها و عدم وجود قطار در ساعتهای مختلف ابراز نارضایتی کردند و البته خالی بودن دوسوم قطار آن هم در پایان هفته و فصل مسافرت نشان از این عدم استقبال و نارضایتی داشت.
در بین راه، زمانی که به این موضوع فکر کردم که چرا خط آهنی مانند تهران - رشت که فقط برای قطعه قزوین - رشت، یعنی حدود نیمی از مسیر آن، 80پل به طول 13هزار متر و 52تونل به طول 22هزار متر ساخته شده و هزاران میلیارد تومان اعتبار هزینه گردیده است، بهدلیل برخی مشکلات جزیی نمیتواند کارایی لازم را داشته باشد و به جای رضایت در مردم تولید نارضایتی میکند، مشاهده کردم که وضعیت حملونقل مدیریت شهری تهران نیز چندان از وضعیت حملونقل ریلی کشور بهتر نیست و ما نیز با احداث خطوط طولانی و پرهزینه 6 و 7 مترو که میتوانست نقش مؤثری در افزایش سهم حملونقل عمومی در تهران، کاهش آلودگی هوا و ترافیک و افزایش رضایت شهروندان داشته باشد، کارنامه مشابهی داشتهایم و امروزه بهدلیل عدمتامین تجهیزات و واگنهای این خطوط از قطارهای سایر خطوط مترو برای ارائه سرویس در این 2خط استفاده میشود و این موضوع موجب کاهش ظرفیت و آمار مسافر سایر خطوط مترو گردیده و در این خطوط تازه نیز افزایش چشمگیری ملاحظه نمیشود.
درحالیکه با پیگیری و حمایت لازم در شهرداری تهران، دولت و سیستم بانکی میتوانستیم یک جهش در افزایش ظرفیت مترو ایجاد کنیم و هنوز هم دیر نشده است. نتیجه اینگونه عملکرد، فرصتسوزی، تبدیل فرصتها به تهدید و تولید نارضایتی به جای افزایش رضایتمندی در شهروندان است درحالیکه منابع عمومی و سرمایه کشور نیز در پروژهها هزینه شده که صد البته تصمیم درست و مفیدی بوده است، اما بهدلیل عدمپشتیبانی و پیگیری لازم به ظرفیت اسمی نرسیده و بهخاطر نواقص آن، به بهبود عملکرد منجر نگردیده است. شاید بهتر باشد اکنون که شرایط سخت اقتصادی، تحریمها و رکود موجب کاهش منابع کشور شده است، قدری در این عملکرد تأمل کرده و نسبت به تعهدات و انتظارات مردم، مسئولانهتر برخورد کنیم.