تهرانیها فرصت شادبودن را میربایند
بررسی میزان شادمانی مردم تهران در گپوگفت با اعظم آهنگر
الهام مصدقیراد:
مقایسه میزان شادمانی مردم کشورهای مختلف، به دلیل تفاوتهای فرهنگی آنها اقدام درستی نیست اما اعظم آهنگر ـ جامعهشناس و عضو مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ـ میگوید که تهرانیها از هر فرصتی برای شادیکردن استفاده میکنند و البته باید یاد بگیرند که این نگاه شادمانه را گسترش دهند. با او در مورد شادمانی مردم و اقداماتی که مسئولان باید برای فراگیرشدن شادمانی انجام دهند گفتوگو کردهایم.
مردم تهران چقدر شادند؟
آنچه مشاهده میکنیم این است که مردم از هر فرصتی برای شادمانی استفاده میکنند. مشکلات و سختیها زیاد است اما مردم از هر فرصتی برای تخلیه انرژیشان استفاده میکنند.
اینکه مردم تهران در هر موقعیت و مناسبتی جشنهای خیابانی برگزار میکنند، میتواند نشانه خوشحالبودن آنها باشد؟
بله، حتما. سازوکار تخلیه انرژی در ایران مثل کشورهای دیگر نیست. دیگر کشورها مکانهایی برای تخلیه انرژی دارند که شادمانیهایشان به صورت روزمره آنجا اتفاق میافتد. ما چون در ایران این مسائل را نداریم مردم خودشان به صورت خودکار، سازوکارش را پیدا میکنند که یکی از آنها حضور در خیابانها در مواقع شاد مثل بارش برف، برندهشدن تیم ورزشی و... است.
این انتظار درستیاست که در شهر خودمان سازوکار منسجمتری برای شادی و خوشحالی داشته باشیم؟
شهرداری چند سال قبل سامانههای نشاط برگزار میکرد که خوب بود اما وسیع نبود که همه بتوانند شرکت کنند. در کیش هم اینگونه جشنها زیاد برگزار میشود که مردم استقبال زیادی میکنند. البته سازوکار شادی را مردم به صورت غیررسمی تعیین میکنند؛ درست مثل سازوکار عروسی که خود مردم آن را تعیین میکنند. اما در کشورهای دیگر مکانهای مشخصی برای بروز شادی وجود دارد.
وجود یکسری مراکز و آیینها میتواند به این موضوع کمک کند که مردم فرصت بیشتری برای بروز این خوشحالی داشته باشند؟
از این فرصتها زیاد داریم. اعیاد مذهبی، اعیاد ملی، شب یلدا، نوروز و سیزدهبهدر، روز مادر و... مواردی هستند که مردم برای شادیکردن در نظر گرفتهاند. اتفاقات دیگری هم رخ میدهد که برای مردم خوشایند است؛ مثل بارش برف اخیر که مردم به کوچهها و خیابانها آمدند و خوشحالی کردند. بعد از اتفاقات ناگوار، هر بهانه کوچکی میتواند برای شادبودن مردم مفید باشد و این خوب است.
شکل کلی زندگی در شهر تهران که با ازدحام جمعیت، سرعت در انجام کارها و... همراه است چقدر در میزان خوشحالبودن مردم تأثیر میگذارد؟
سرعت کار و روزمرگی موجب میشود که مردم به صورت معمول خیلی درگیر باشند و واقعیت این است که اینها در شادی مردم تأثیر میگذارد. بعضی افراد، در تعطیلات آخر هفته هم مشغول کارند و فرصت لازم را برای شادبودن و گذران اوقات فراغت ندارند؛ علاوه بر اینکه مکانهای خاصی هم برای این موضوع نداریم. جایی برای شادبودن، خندیدن و لذتبردن از شادی یکدیگر نداریم. بخش زیادی از شادبودن، مسریاست و در جمع بروز میکند.
وجود مراکزی مثل شهربازیها در شهر تهران که به بروز شادی و هیجانات کمک میکند چقدر میتواند مفید باشد؟
به این مراکز نیاز داریم اما از طرفی رفتن به شهربازی برای همه مردم امکانپذیر نیست. خانوادهای که ماهی 500هزار تا یکونیم میلیون تومان درآمد ماهانه دارد و زیر خط فقر زندگی میکند قطعا رفتن زیر بارش برف و برفبازی در خیابان برایش لذتبخشتر است تا اینکه بخواهد از جایی مثل شهربازی استفاده کند. نمیتواند هزینه کند! باید بپذیریم که بخش زیادی از مردم ما درآمد کمی دارند.
بنابراین باید مراکزی برای شادمانی و تفریح ایجاد شود که همه اقشار جامعه بتوانند از آن استفاده کنند؟
قطعا. برنامهای مثل سامانههای نشاط که چند ساعت شهروندان را در پارکها سرگرم میکرد برای خانوادهها و کودکان خوب بود اما فراگیر نبود؛ اگر ادامه پیدا میکرد به طور حتم نتایج خوبی به دنبال داشت.
جز مسائل اقتصادی، چه عوامل دیگری در خوشحالی مردم یک شهر تأثیرگذارند؟
جز وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد، باید فرهنگ استفاده از فرصتهای کوچک برای شادیکردن وجود داشته باشد. روش شادیکردن و آموزش اینکه زندگی را به شادی بگذرانیم موضوعیاست که در روند جامعهپذیری افراد اتفاق میافتد و آدمها آن را یاد میگیرند. تصور کنید آدمها در خانوادهای بزرگ شده باشند که فقط به فکر غم و غصه باشد. خیلی از پدر و مادرها و مادربزرگها فقط دنبال بهانهای میگردند که غصه بخورند. از آنطرف خانوادهای را تصور کنید که همیشه دنبال بهانهای برای دورهمبودن و شادبودن باشد؛ کودکان در این خانواده به همین ترتیب آموزش میبینند و آن را به نسلهای بعد منتقل میکنند. ما نیاز داریم که این موضوعات را از یکدیگر یاد بگیریم.
اشاره کردید که مردم از هر فرصتی برای خوشحالیکردن استفاده میکنند اما عامه مردم همیشه گله دارند که همشهریانشان شاد نیستند و عصبی و خستهاند. بهعنوان یک شهروند ساکن تهران چقدر شادی را بین مردم تهران حس میکنید؟
ببینید! مردم ما بیحوصله و عصبی میشوند چون همهچیز در روابط اجتماعی شکل میگیرد. شما در سختیهای رفتوآمد شهری اعصابی برایتان نمیماند؛ در این شکی نیست. اما واقعیت این است که همه ما شادیکردن را دوست داریم و دلمان میخواهد از هر فرصتی که ایجاد میشود استفاده کنیم. وقتی تعطیلات کوچکی حتی بدون برنامهریزی رخ میدهد جادههای ما شلوغ میشود. این موضوع نشان میدهد که مردم ما از هر فرصتی برای شادبودن استفاده میکنند. مردم سعی دارند شاد باشند اما محیط هم تأثیرگذار است.