آن روی سکه حفاظت از بافت تاریخی شیراز
کارشناس نگهداری از بافتهای تاریخی: نگاه به مقوله ایمنسازی محلههای تاریخی شیراز، سرمایهای نیست
امیر عفاف|شیراز- خبرنگار
بافت تاریخی شیراز این روزها به یکی از مهمترین مراکز گردشگری و تفریحی شهر تبدیل شده و با انواع کافیشاپ، رستوران و اقامتگاه پذیرای میهمانان و شهروندان است. یکی از بنیانگذاران دانش حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی کشور و از کارشناسان برجسته علم مقاومسازی ایران که سالها در شهرداری شیراز مسئولیتهای متعددی بر عهده داشته است، به تغییر کاربری ساختمانهای بافت تاریخی شهر نظر دیگری دارد. دکتر «علی جهانگیری» باززندهسازی این بافت را نیازمند ارزیابیهای علمی و رعایت اصول استحکامبخشی میداند و از خطرات جانی، مالی و معنوی حرف میزند.
وی از سال 74 فعالیت ویژهای در زمینه نگهداری از آثار تاریخی داشته و در همان سال نخستین، ساختمان تاریخی مربوط به دیوانخانه زندیه را از طریق مدلسازی و شبیهسازی ارزیابی کرده است. گفتوگوی «همشهری» را با جهانگیری در خصوص نگهداری از بافتهای تاریخی و فرسوده در ادامه میخوانید.
پرسش اصلی از شما به موضوع نگهداری از بافتهای تاریخی برمیگردد. به نظر شما، پس از طی سالهای متوالی اکنون شهرداریها در مسیر درست باززندهسازی بافتهای تاریخی کشور قرار دارند؟
با توجه به فقدان شناخت سازمانهای متولی و توجیه نبودن آنها، سالهای طلایی و حساسی صرفا برای معرفی روشهای شبیهسازی و مدلسازی ساختمانهای مهم تاریخی طی شد و ما متاسفانه فاجعه هولناک زمینلرزه بم و کرمانشاه را با انبوه آسیبهای انسانی و مالی و معنوی پشت سر گذاشتیم. البته هنوز هم نقش مهم استفاده از ابزارهای مهندسی برای برآورد سطح خطر و کاهش آسیب به بافتهای تاریخی و ساختمانهای ارزشمند به عنوان سرمایه ملی و جهانی جدی گرفته نمیشود.
نهادهای متولی مانند شهرداریها و سازمان میراث فرهنگی نیز عزم ملی و دستور مشخص برای مداخله در بافتهای تاریخی را ندارند و آثار شتابزدگی با نگاه محافظهکارانه در سیاستها و روشها به چشم میخورد. همچنان فرصتهای طلایی برای بهبود شرایط زندگی و امنیت جانی مردم به هدر میرود.
منظور از هدر رفتن فرصتهای طلایی کمبود برنامههای مشخص و راهبردی است یا موضوع دیگری بافت تاریخی شیراز را تهدید میکند؟
اجازه بدهید در مورد ضرورت تمایز بین شیوههای مداخله در بافت تاریخی در مناطق فرسوده شهر به دلیل بدیهی بودن آن توضیحی ارائه نکنم، چراکه این ضرورت به عنوان یک برنامه ملی برای نگهداری و صیانت از بافتهای ارزشمند وجود دارد. هماکنون تلاشهای زیادی انجام میشود، اما به دلیل نبودن انسجام کافی بین سطح برنامهریزی مدیران کلان و مدیران تصمیمگیر در سطوح عملیاتی اتفاقاتی افتاده که شهروندان را در سردرگمی فروبرده است.
منظور شما کدام تهدید یا اتفاق است؟
تهدید از دست دادن فرصت برای حفظ دانشمحور بافتها در زمینلرزه است، اگرچه سایر پدیدههای اقتصادی و اجتماعی نیز در معرض آسیب شدید قرار دارند. دستاندرکاران صرفا با تغییر کاربری، ابزارهای مالی و مشوقهای کماهمیت سعی در نوسازی بافتهای فرسوده و نگهداری از بافتهای تاریخی دارند که این ابزارهای موضعی و محلی، امکان مداخله موثر، هدفمند و درازمدت را فراهم نمیکند. به عبارت دیگر، تهدید فراروی که در زمان نامشخص در کمین این بافتها قرار دارد، منتظر تصمیم مدیران نمیماند.
رویکرد دانشمحوری در شهرداری و به طور کلی سازمانهای حافظ بافت تاریخی شیراز وجود دارد؟
به هیچ وجه. در حقیقت، این سازمانها با شعارهای حفظ و صیانت از بافت تاریخی سعی در فروش کاربری، تعریض نامناسب و غیرهدفمند معابر و ارائه برخی خدمات شهری موقت و ناکارآمد دارند. شهرداری اغلب با تغییر کاربری اماکن تاریخی و ساختمانهای ناایمن به هتل و رستوران بدون مطالعات و استحکامبخشی و مقاومسازی جان مردم را به خطر میاندازد و علیرغم وجود ضوابط و مقررات ملی ساختمان اقدامات عجولانهای مرتکب میشود که علاوه بر تبعات سنگین اجتماعی و فرهنگی ناشی از متوازن بودن سطح درآمد ساکنان با بهرهبرداران از این طرحها، امکان اقدامات هدفمند علمی و مهندسی را از ساختمانهای تاریخی میگیرد.
امروزه مقاومسازی و استحکامبخشی بناهای تاریخی و محلات دانشی بهروز است و بدون شبیهسازی عددی و مدلهای کامپیوتری امکان قضاوت در مورد شیوههای بهینه مقاوم و ایمن کردن ساختمانهای تاریخی وجود ندارد.
برای برونرفت از چالشهای فراروی و سرمایههای مادی و معنوی بافت تاریخی شیراز چه باید کرد؟
نخستین و سریعترین رویکرد مدیران ارشد باید تحریک جامعه مهندسی به مقوله بافت تاریخی باشد. یکی از انتقادهای اصلی به سازمانهای نظام مهندسی و میراث فرهنگی برمیگردد که تاکنون به صورت جدی ورود نکردهاند. البته دانشگاه هم وظیفه ذاتی خود در تربیت نسلی برای حفظ و نگهداری دانشمحور و هدفمند از بافت تاریخی را درست انجام نداده است. فقر شدید جامعه مهندسی برای این نوع مدلسازی بهوضوح مشاهده میشود. متولی اصلی این بافت یعنی سازمان میراث فرهنگی در موضعی انفعالی، کمترین تحرک را داشته و به عنصری درجه دوم تبدیل شده است.
امیدی به ایمنسازی و نگهداری علمی و هوشمند از بافت تاریخی شیراز به عنوان یک سرمایه عظیم ملی وجود دارد؟
اگر سیر تحولات اجتماعی و اقتصادی جامعه و متناسب با آن دیدگاههای راهبردی مدیران شهری به سمت رویکردهای دانشمحور و استفاده از تجربیات جهانی برود، چنین امکانی در میانمدت وجود خواهد داشت. در این مورد، جامعه مهندسی امروز شیراز به شیوههای اجرایی و نظاممند روشهای محاسباتی و نظارتی گرایشی ندارد. در بهترین وضعیت طی سالهای آینده ما شاهد یک بافت سردرگم با کاربریهای متنوع رستوران، کافیشاپ و مسافرخانههای ارزانقیمت خواهیم بود که در اوج ناایمن بودن و عدم تناسب، تخریب و تهدید را دوچندان میکنند.
آثار فرهنگی ناشی از این تغییرات کاربری در آینده نه چندان دور، گریبان شهرداری و متولیان را خواهد گرفت و مشکلات اجتماعی و تبعات فرهنگی آن سازمانهای خفته را مجبور به واکنش خواهد کرد. شاید مهمترین مشکل شهرداری و سازمانهای مرتبط این باشد که نگاه آنها به مقوله نگهداری و ایمنسازی محلات تاریخی دیدگاهی سرمایهای نیست و این دست اندرکاران به عنوان یک دارایی، سهمی برای بافت تاریخی شهر قائل نیستند.
یادداشت
استحکام بناهای بافت و دلواپسی بیهوده
محسن عامری| مدرس دانشگاه
بافت تاریخی شیراز که در روزگاری نه چندان دور، سرافکنده فقر ساکنان و ازدحام معتادان متجاهر بود، حالا پوست انداخته است و حال و احوال مناسبی دارد. تحولات این بافت ارزشمند شهری در سالهای اخیر چشمگیر و قابلتامل بوده است، اما تا جایگاه ایدهآل هنوز فاصله دارد. بافت تاریخی شیراز حالا منطقهای بیارزش و لایق تخریب نیست و مسئولان، ساکنان و شهروندان با نگاه مساعدی به آن مینگرند. این بافت ظرفیتهای فراوانی برای جذب گردشگر دارد و سرمایهگذاران با خاطرجمع از آن سراغ میگیرند.
یادمان مانده است که وقتی هتل نیایش راهاندازی و پذیرای میهمانان شد، مورد انتقاد قرار گرفت و سنتشکنی برای سرمایهگذاری در این بافت، آن روزها به چشم نیامد. یا روزی که درهای موزه فرش به روی علاقهمندان باز شد کمتر کسی گمان میکرد که در این منطقه سالخورده موزهای پا بگیرد و مخاطب داشته باشد. حالا چراغ بافت روشن و نگرش همگان پاکیزه است، اما عدهای از جامعه مهندسی به استحکام بناها ایراد میگیرند و با ذرهبین بدبینی، سرمایهگذاران را دچار تردید میکنند، در حالی که اداره میراث فرهنگی و گردشگری فارس مجوز استحکام بناها را هنگام بازسازی تایید و صادر میکند و به هیچ وجه جای نگرانی وجود ندارد.
بناهایی نیز که فاقد پلاک تاریخی هستند صاف و با اصول مقررات ملی ساختمان دوباره برپا میشوند. کافیشاپها و رستورانها از نظر شرایط فنی زیر نظر صنف فعالیت میکنند و حجم پذیرش میهمان در اقامتگاهها نیز به حدی نیست که مایه دلواپسی باشد. قسمت عمدهای از رونق بافت تاریخی به وجود کافیشاپها، رستورانها و اقامتگاهها وابسته است و دین دارد. اشتغالزایی نیز در این بافت مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از جوانان محله درآمدشان را از همین کوچههای سرشار از هویت و زیبایی کسب میکنند. بنابراین بهتر است به جای اشکالتراشی برای آبادی و رونق بیشتر دست به دست هم دهیم.