• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 27 خرداد 1398
کد مطلب : 60044
+
-

مردانی در قضاوت افکار عمومی

یاد‌داشت
مردانی در قضاوت افکار عمومی


محمد بلوری ـ روزنامه‌نگار پیشکسوت

اوایل هر بهار با رسیدن فصل میوه توت، در گذر از کوچه و خیابان، هرگاه به یک درخت توت سیاه می‌رسم راهم را کج می‌کنم تا مبادا شاخه‌ای در باد بلرزد یا با فشار نرم پنجه یک گنجشک، بلرزد و دانه‌ای توت روی لباسم بیفتد؛ چون هر لکه کبودی که برجای می‌گذارد با چند بار شستن هم اثرش از بین نمی‌رود و به‌ناچار باید از خیر پوشیدن یک لباس لکه‌دار بگذری. چند روز پیش در راه رسیدن به روزنامه بودم که با غفلتی دوباره گرفتار چنین حادثه‌ای شدم و با شیطنت چند کودک، بارانی از توت آبدار سیاه بر سرم بارید و لباسم را پرلک و پیس کرد. در راه که درگیر ذهنی برای نوشتن گزارش درباره تراژدی قتل میترا استاد، همسر دوم شهردار سابق بودم، نازک‌خیالی، ذهنم را به این فکر کشاند که مردان سیاست، هنر، ورزش و... که در جامعه به ‌شهرت، مقبولیت و اعتباری اجتماعی رسیده‌اند، در صورت لغزش و خطایی، افکار عمومی نسبت به آنان چه واکنشی نشان خواهد داد. البته اعتبار و شهرت اجتماعی با مقبولیت در جامعه، لباسی نیست که با وارد آمدن لکه‌ای اخلاقی یا سیاسی آن‌ را از تن درآورد و دورش انداخت و پیراهنی نو پوشید. چهره‌های سرشناسی بوده‌اند که پس از عمری خدمت و مقبولیت، با یک لغزش کوچک حتی گاه با بیان جمله‌ای یا نوشتن مطلبی برخلاف باور مورد احترام جامعه، آنچه را که عمری در جلب احترام افکار عمومی به‌دست آورده‌اند یک‌روزه به باد داده‌اند و مورد سرزنش جامعه قرار گرفته‌اند یا نویسندگانی را به‌یاد داریم که به‌خاطر نوشتن مقاله‌ای تملق‌آمیز در گذشته، امروزه در انزوا به‌سر می‌برند. سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) در رژیم گذشته برای لکه‌دار کردن اعتبار و مقبولیت اجتماعی مخالفان رژیم شیوه‌های مختلفی به‌کار می‌برد که یکی از این شیوه‌ها کشاندن آنان به دام هوس بود. ساواک، دختران و زنان جوانی را استخدام می‌کرد که پس از طی یک دوره آموزش و کسب مهارت‌های لازم، برای به‌دام کشاندن چهره‌های سرشناس مخالف، سر راه‌شان قرار می‌گرفتند تا از صحنه‌های غیراخلاقی آنها عکس و فیلم تهیه شود. ساواک ابتدا برای مرعوب کردن چهره‌های سیاسی فریب‌خورده عکس‌هایی از چنین صحنه‌هایی را برای این مردان فریب‌خورده می‌فرستاد و تهدیدشان می‌کرد در صورت ادامه مخالفت، عکس‌های تهیه‌شده را در میان اعضای خانواده و همکارانشان پخش خواهد کرد. یکی دیگر از شیوه‌های ساواک، نوشتن خبرها و حتی مقالات جعلی برای خدشه‌دار کردن چهره‌های مخالف رژیم بود که دستور می‌داد به‌نام این چهره‌های مخالف در روزنامه‌ها منتشر شود. زمانی که دکتر علی شریعتی دستگیر و زندانی شده بود، ساواک سلسله مقالاتی را به‌نام او جعل کرد و دستور داد این نوشته جعلی طی چند روز به‌صورت پاورقی در یکی از صفحات میانی کیهان چاپ شود. هرچند این نوشته دنباله‌دار، خلاف عقاید و نظرات دکتر شریعتی را بازگو می‌کرد و هرچند ابتدا تعجب افکار عمومی را برانگیخت اما خوانندگان پی به جعلی بودن این مقالات بردند و توطئه ساواک برای بدنام کردن دکتر شریعتی نقش برآب شد.

آن روز میلیون‌ها تماشاگر تلویزیونی که محمدعلی نجفی، شهردار سابق را به‌عنوان متهم به قتل در برابر رئیس پلیس آگاهی می‌دیدند بر چهره آرام این مرد باتجربه عرصه فرهنگ و سیاست خیره مانده بودند تا بدانند چرا این‌بار ماجرای همسرکشی در خانه مردی اتفاق افتاده که سالیانی نشسته بر صندلی‌های آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی بر سیاست تعلیم و تربیت 2نسل نظارت داشته و از هر جنجال سیاسی به‌دور بوده است.
میلیون‌ها تماشاگر تلویزیونی، این شهردار مستعفی را می‌دیدند که لباس مخصوص اتهام را همچون ردای بلندی به تنش پوشانده‌اند، ولی از سر احترام شاید، خط‌های آبی لباس زندانیان را از وادی اتهامش حذف کرده‌اند. مرد سیاست‌پیشه باتجربه‌ای که از شورای شهر بر صندلی شهردار تهران نشسته بود آیا در رابطه با دوران کوتاه و پرتنش زناشویی‌اش ناگزیر از شهردار بودن کنار کشیده است؟ او را می‌دیدند با چهره‌ای آرام اما با طوفانی در اعماق درون. می‌دیدند که شانه‌های خمیده‌اش انگار زیر فشار یک دلبستگی پرفریب خمیده است. شیخ صنعانی نبود که از رسوایی عشق دختر ترسایی دست‌افشان و سربلند از شور مستی بی‌اعتنا به سرزنش‌های مردم از کوچه و بازار می‌گذشت اما شاید درد پشیمانی اتللو، آن فرمانده سیاهپوست عاشق در ارتش ونیز را در سینه داشت که به تعبیر شکسپیر خود و دزدمونایش هر دو اغواگرانه، به دستمالی، قربانی توطئه یاگوی پرده‌نشین می‌شوند و اما از چهره افسرده و نگاه بی‌فروغ مرد آرام سیاست می‌خواندی که با همه تجربه و دوراندیشی ساده‌دلانه، کاشانه مهر را به‌روی ماسه‌های ساحلی بنا نهاده بود؛ غافل از اینکه، امواج سربرآورده از اعماق دریایی آرام در ظاهر، بنیانش را فروخواهد ریخت. به هر حال پرونده پرحرف‌وحدیث‌ترین ماجرای جنایی سال‌‌های اخیر در کوتاه‌ترین زمان تکمیل شد تا قضات دادگاه کیفری تهران محمدعلی نجفی را به‌عنوان تنها متهم قتل میترا استاد محاکمه کنند؛ درحالی‌که دادستان تهران باتوجه به اثر انگشت شهردار سابق روی تپانچه‌ای که آلت قتل بوده و اعتراف متهم به شلیک گلوله با همین اسلحه، برای شهردار سابق تقاضای قصاص کرده است. محمدعلی نجفی تا چند روز دیگر برای محاکمه دربرابر دادرسان دادگاه کیفری خواهد ایستاد تا با شرح ماجرای زندگی‌اش از خود دفاع کند. هرچند دادستان براساس کیفرخواست برای او درخواست قصاص کرده است که با صدور حکم قصاص از سوی قضات دادگاه، تنها راه نجات شهردار سابق از اعدام با گذشت خانواده همراه خواهد شد. در این صورت، فرشته عدالت با پارسنگ بخشش و بر ترازوی داوری‌اش بر کیفر او چشم خواهد پوشید اما آیا افکار عمومی، این مرد سیاست و تجربه را به‌خاطر خطایی ساده‌دلانه خواهد بخشید؟

 

این خبر را به اشتراک بگذارید