
اعتماد اجتماعی و منافع جمعی

شهلا کاظمیپور ـ جامعهشناس
همواره میان میزان اعتماد اجتماعی و تمایل به حفظ منافع جمعی در جامعه رابطه مستقیم وجود دارد. به همین ترتیب این رابطه درباره تمایل به حفظ و کسب منافع فردی معکوس است؛ یعنی در جوامعی با سطح بالای اعتماد اجتماعی سودجویی و تکروی کمتری مشاهده میشود. دلیل روشن وجود چنین رابطهای ذهنیت مثبت افراد در جوامع برخوردار از اعتماد اجتماعی است. درواقع در چنین جوامعی منافع جمعی همسو با منافع فردی تلقی میشود. به این ترتیب با وجود سطح بالایی از اعتماد اجتماعی در هر جامعهای بدون نیازمندی به کارهای فرهنگی، آموزشی و تبلیغاتی، رفتارهای فردی به گونهای است که حافظ و حامی منافع جمعی است و افراد جامعه با علم و اطمینان از اینکه هر رفتاری که به سود جامعه باشد به سود آنها نیز هست و هر کاری که زیانی به جامعه برساند به آنها هم ضرر میزند، رفتار خود را کنترل و اصلاح میکنند. اما در نبود چنین سرمایهای یعنی در غیاب اعتماد اجتماعی، همواره باید در حال مواجهه و مقابله با این تفکر بود که منافع فردی و جمعی جدا از هم تعریف میشوند و در مواردی نهتنها همسو نیستند، بلکه با هم تقابل و تعارض نیز دارند. پیداست که این تفکر پیشزمینههای تربیتی و خانوادگی نیز میتواند داشته باشد اما مهمترین عوامل پیدایش آن اجتماعی است و میتوان چنین دلایلی را در رفتارهای مؤثر بر جامعه جست و یافت. از این رو همواره در همه جوامع و در آرا و نظرات همه صاحبنظران، اعتماد اجتماعی پیشزمینه توسعه، رفاه و ارتقای اجتماعی معرفی میشود؛ پیشزمینهای که بدون آن بسیاری از تلاشها بیثمر میمانند و با وجود آن موفقیتهای فراوانی کسب میشود. در جامعهای که از میزان بالای اعتماد اجتماعی برخوردار باشد، منافع جمعی کمتر خدشه میبیند.