مریم سمائی
دهه 90، دهه پرحادثهای برای اقتصاد ایران بود. رکود اقتصاد، امضای برجام، شتاب گرفتن بهای ارز، بلاتکلیفی ناشی از خروج یا عدمخروج آمریکا از برجام، بروز تحریمها و... موجب شد که بازارهای ایران پرتلاطمترین دوران خود را طی کنند. بازار سرمایه هم از این تلاطم دور نماند و شاهد افتوخیزهای فراوانی بود، اما در سال92 بعد از سالها رکود، شاخص کل بورس به 89هزار واحد رسید که یک رکورد به شمار میرفت.
این شاخص طی 4سال در همین نقطه باقی ماند و بازار سرمایه را در رکودی عجیب فروبرد تا اینکه در آذرماه سال96، بعد از امضای برجام و حضور فعالان اقتصادی و خوشبینی آنها به آینده، شاخص بورس بار دیگر رشد پیدا کرد و به 90هزار واحد رسید. در این دوران ما شاهد رشد اقتصادی بودیم.
سال 97، سال پر فراز و نشیبی برای بورس بود. براساس آمارهای موجود، نیمی از شدیدترین رشدها و نیمی از سهمگینترین افتهای روزانه شاخص کل سهام طی ۲۰سال اخیر، در سال۹۷ به وقوع پیوست و همزمان با ورود حجم انبوه نقدینگی، رکورد حجم و ارزش معاملات خرد نیز
درهم شکست.
عبور از مرز 200هزار واحد
در مهرماه سال 97 شاخص کل بورس از مرز 195هزار واحد گذشت و رکوردی کمنظیر را در تاریخ فعالیت بورس برجای گذاشت، اما بعد از این تاریخ مجددا شاهد افتوخیز شاخص بورس بودیم تا اینکه 6ماه بعد از رکوردشکنی پیشین خود، دوباره شاخص کل بورس رونق گرفت و پولهای جدید به بازار وارد شد و رکوردهای جدید دیگری به ثبت رسید. اواخر فروردین و نیمه اول اردیبهشتماه رکورد بیسابقه سال97 هم شکست و شاخص بورس از مرز 200هزار واحد عبور کرد.
سعید اسلامی بیگدلی -یکی از کارشناسان بازار پول و سرمایه- به همشهری درنگ میگوید: در سالهای91 و92 و همچنین 2سال اخیر اگرچه حال اقتصاد چندان خوب نبوده اما بازار سرمایه به لحاظ اسمی در حال رشد بوده است. این رشد معمولا بهصورت واقعی نیست و ما باید حتما بین رشد واقعی و رشد اسمی تفاوت قائل شویم، چرا که این تفاوت بسیار کلیدی است. با نگاهی به رشد بازار سرمایه در سال97 میبینیم که بازار سرمایه به لحاظ رشد نرخ دلار، کاهش ارزش هم داشته است؛ در واقع بخش واقعی رشد نکرده، اما چون تا پیش از سال97 رکود طولانیمدتی داشتیم طبیعتا مجموعه بازار سرمایه هم در بلندمدت تحتتأثیر عدمرشد بخش واقعی اقتصاد بوده است.
او میگوید: اگرچه گفته میشود که بازار سرمایه آینه اقتصاد است، اما باید به این نکته توجه داشت که این جمله عملا مربوط به دوران بلندمدت است و شاید در کوتاهمدت چنین مسئلهای صادق نباشد. بخشی از رشدهایی که صورت میگیرد بهدلیل رساندن بورس به ارزش دلاری آن است. ارزشهای جایگزینی در حال رشد هستند. نرخ دلار هم تثبیت شده، بنابراین بازار هم با لحاظ کردن این موضوع و البته با توجه به ریسکهایی که افزایش پیداکرده است در ارزش برخی از شرکتها تجدیدنظر میکند ودر نتیجه شاهد رشد بورس هستیم.
اسلامی در ادامه میگوید: وقتی حجم بزرگی از نقدینگی در کشور وجود دارد. این حجم از نقدینگی آمادگی دارد که وارد بازاری شود که جذابتر باشد، بنابراین هیجانات و تأثیرات روانی کوتاهمدت هم در این دوران تشدید میشود و ما شاهد خبرهای خوب و بد بسیاری در انواع بازارهای دارایی قابل سرمایهگذاری، بهویژه بازار سهام میشویم. سرمایهگذاری در بازار سهام و ورود و خروج سرمایه از آن به نسبت بازارهایی مانند مسکن و... آسانتر است.
او در پاسخ به این پرسش که بورس قرار است تا کجا رشد کند، میگوید: باید دید که چه مقدار از این رشد در بلندمدت باقی میماند. اگر پایههای بنیادی داشته باشد باقی خواهد ماند. بازار سرمایه هر لحظه این آمادگی را دارد که آن بخش از رشد را که ناشی از هیجانات و تأثیرات روانی بوده و سرمایههای فرار و سیال را بهخودش جذب کرده، تخلیه کند. البته ما فکر میکنیم که بازار کمی دیگر رشد میکند، ولی بخش بزرگی از رشدی که بازار پیشبینی میکرد در این یکماهونیم اخیر جذب شده است و اگر ریسک بینالمللی جدیتری به اقتصاد ایران تحمیل نشود یک رشد معقول در سطح تورم در بازار سهام خواهیم داشت. این کارشناس بازار سرمایه معتقد است که در کوتاهمدت ممکن است که بازار در مراحل اصلاحی قرار گیرد. در واقع بخش بزرگی از رشدی که فکر میکردیم در سال98 رخ میدهد در 2ماه اول سال جبران شد، بنابراین در پایان سال رشد چندانی نخواهیم داشت و در سطح تورم خواهد بود؛ البته پیشبینی مسائل اقتصادی ایران در کوتاهمدت کار پیچیدهای است چون بخش بزرگی از اقتصاد دست نهادهای دولتی و حاکمیتی است و سیاستگذاری روی نرخ بهره یا تغییر میزان تزریق نرخ ارز ممکن است بر بازار کوتاهمدت تأثیر بگذارد ولی در بلندمدت متاثر از بازار واقعی حرکت خواهد کرد.
کاهش بهره بانکی و رشد بورس
مصطفی صفاری -استاد دانشگاه و کارشناس بازار پول و سرمایه- هم معتقد است که بازار پول و سرمایه 2کفه ترازو هستند که تعادل یکی در گرو تعادل دیگری است و بازار سرمایه را نمیتوان بدون بازار پول تصور کرد. نرخ بهره هم همیشه تعیینکننده محل سرمایهگذاری است؛ بهعبارتی مردم با توجه به نرخ بهره تصمیم میگیرند که پول خود را کجا سرمایهگذاری کنند. در 3سال گذشته که نرخ بهره بسیار بالا بود پول مردم به سمت سرمایهگذاری در بازار سرمایه نمیآمد، اما هماکنون با کاهش نرخ بهره شاهد رونق بازار سرمایه هستیم.
او به همشهری درنگ میگوید: هرقدر آزادسازی قیمتها صورت بگیرد ارزش کالاهایی که شرکت بورس تولید میکند منطقیتر میشود و طبیعی است که سودآوری آن نیز بیشتر میشود؛ بهعبارتی، کسی که در بازار سرمایه پول میگذارد از تورم مصون است. دلار و سکه صعود 179درصدی را تجربه کردند، اما بورس 85درصد و مسکن 100درصد رشد داشت که الان وقت آن است بورس خودش را جبران کند؛ در واقع علت رشد بورس تورمی است که در اقتصاد اتفاق افتاده است.
او در پاسخ به این پرسش که رشد بورس تا کجا ادامه پیدا میکند هم میگوید: بعضی از سهامها مانند پتروشیمی و شرکتهای صادراتی خودشان را تطبیق دادهاند، اما بعضی از سهامها مانند سهام دارویی، سیمانی و ساختمانی سرکوب شدهاند. هماکنون هرکدام از شرکتها که از رشد جاماندهاند در حال تطبیق دادن خود با دلار جدید هستند. ارزش جایگزین شرکتها و ارزش روز شرکتها در بورس قابل مقایسه است. وقتی هزینه تمامشده شرکت بالاست سهم آن خریداری میشود و این ربطی به فروش سودآوری ندارد، بلکه مربوط به ارزش جایگزینی است. بنابراین شرکتهایی که جامانده بودند الان در حال رشد هستند. جالب است بدانید که تقریبا تمامی سهامهای داخل بورس نسبت به ارزش جایگزینی قیمت پایینتری دارند و باید به قیمت واقعی برسند و همین امر دلیل رشد بورس است. صفاری آینده بورس را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: فصل مجامع و تقسیم سود روی قیمتها اثرگذار است و معمولا بازار در خرداد و تیر اوج میگیرد. بهطور کلی ارزیابی من از بازار سرمایه مثبت است و بازار خوبی را در آینده شاهد
خواهیم بود.
شاخص بورس تا کجا پیش میرود؟
دنیای رکوردها
تحلیلگران بازار سرمایه از شرایط بورس و آینده آن میگویند
در همینه زمینه :