یکسونگری در کلاسهای قصهنویسی
محمدرضا شمس ـ نویسنده داستانهای کودک و نوجوان
کلاسهای قصهنویسی همواره میتوانند اطلاعات خوبی را در اختیار علاقهمندان قرار دهند. پس به خودی خود برپایی چنین کلاسهایی نهتنها مضر نیست بلکه مفید است. اما صحبت بر سر کافی بودن یا نبودن و همچنین لازم بودن آنهاست. آموزش قصهنویسی تنها زمانی میتواند وجوه مختلف را در این زمینه لحاظ کند که سیستماتیک و براساس آموزههای اساسی باشد. ازاینرو همواره مطالعات دانشگاهی در اینباره بهترین گزینه است؛ بهویژه که در سالهای اخیر رشته ادبیات کودک و نوجوان رشتهای دانشگاهی است که تا سطح کارشناسیارشد تدریس میشود.
چیزی که آموزشهای دانشگاهی دارد و آموزشهای آموزشگاهی ندارد، ارائه شناخت روشن از مخاطبان قصههاست؛ بنابراین با برخورداری از این آموزشها نیازهای ذهنی و روانی کودکان و نوجوانان برای نویسنده مشخص میشود. نکته دیگر در اینباره این است که در کلاسهای قصهنویسی، مربی تجارب و دستاوردهای خود را در حوزه داستان در اختیار شاگردان قرار میدهد. تصور کنید استادی که میانهای با داستانهای پستمدرنیستی ندارد و از فضاهای فانتزی خوشش نمیآید، چطور میتواند براساس علایق و سلایق خودش در این زمینه آموزش مفیدی ارائه بدهد. آموزشهای دانشگاهی و آکادمیک دنیایی پیش روی دانشجو میآفرینند که در آن همه ژانرهای داستانی وجود دارد و او بسته به استعداد و علاقهاش میتواند انتخابی درست داشته باشد، اما کلاسهای داستاننویسی غالبا درباره یکی از سبکها و بسته به ذائقه مربی به آموزش میپردازند؛ بنابراین گرچه میتوانند مفید باشند اما برای آموزش همه آنچه مربوط به قصهنویسی است، کافی نیستند.