بهروز رسایلی| اگرچه فدراسیون فوتبال نهایت تلاشش را برای مخفیکاری در مورد سرمربی بعدی تیم ملی بهکار گرفته، اما رسانههای آنطرف آبی فاش کردهاند که مارک ویلموتس در آستانه نشستن روی نیمکت ایران قرار گرفته است. نکته مهم اینجاست که این خبر در ساعات اولیه انتشار با واکنش چندان مثبت مخاطبان ایرانی مواجه نشده و آنها با زیرسؤالبردن کارنامه مربی بلژیکی، او را گزینهای نامناسب برای تیم ملی به شمار آوردهاند. ویلموتس تنها در 2تیم باشگاهی و 2تیم ملی سرمربی بوده که تقریبا در همه موارد هم از کارش اخراج شده است. حالا همین مسئله دستمایه انتقادات از گزینه هدایت تیم ملی ایران شده؛ اما آیا واقعا لازم است همینقدر بدبین باشیم؟
کیروش و قضاوتهای اولیه
مطلب حاضر اصلا ادعا نمیکند ویلموتس بهترین گزینه برای نیمکت تیم ملی است و یا حتی یک مربی خوب و موفق بوده، اما بد نیست کسانی که الان مربی بلژیکی را در سطحی بسیار پایینتر از کارلوس کیروش بهحساب میآورند، برخی از قضاوتهای 8سال پیش در مورد مربی پرتغالی را به یاد بیاورند. اگرچه کیروش در مجموع از نظر فنی در ایران موفق بود و این مسئله باعث شد تصویر یک مربی توانمند از او به جا بماند، اما روزهای اول اصلا چنین فضایی وجود نداشت. وقتی کیروش آمد، خیلیها ایراد گرفتند که این مربی در تیمملی پرتغال ناکام بوده و قبل از آن هم از همهجا اخراج شده؛ از رئال مادرید و امارات تا ناگویا گرامپوس ژاپن! حتی تجربه همکاری کارلوس با تیم ملی آفریقای جنوبی هم طوری بود که با وجود هدایت آن تیم به جامجهانی 2002، به کیروش اجازه داده نشد در مرحله نهایی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. اگر الان یادتان رفته، خوب است آرشیو رسانهها در بهمن و اسفند 89 را مرور کنید و بعضی مطالب و کامنتها را ببینید. کیروش اما آمد و با وجود همه بدخلقیها، تأثیر مطلوبش را روی فوتبال ایران گذاشت. الان هم ممکن است ویلموتس همین شرایط را داشته باشد. مهمترین فراز کارنامه او، حضور طولانیمدت و 7ساله روی نیمکت تیم ملی بلژیک، بهعنوان مربی و سرمربی بوده که با ساختهشدن یک نسل مهم در فوتبال این کشور مقارن شد؛ شبیه کاری که کارلوس کیروش در تیم ملی زیر 20سال پرتغال کرده بود. پس آنقدرها هم مطمئن نباشید که ویلموتس بهکار ایران نمیآید.
یک استدلال غلط دیگر
ویلموتس در مقطعی دستیار جورج لیکنز بوده و حالا برخی عقیده دارند چون خود لیکنز در تراکتورسازی موفق نبوده، پس دستیارش قطعا نمیتواند گلی به سر فوتبال ملی ایران بزند. این هم یک استدلال سراپا غلط است. اول اینکه به لیکنز در تبریز فرصت کافی داده نشده است، دوم اینکه همه میدانند تراکتور آنقدر حاشیه و مسائل فرعی دارد که نقش توانایی فنی سرمربی در آن گم است، سوم هم اینکه گاهی یک سرمربی به درد یک تیم نمیخورد، اما دستیارش میتواند کار را در بیاورد. مثلا میروسلاو بلاژویچ در تیم ملی ایران عملکرد مناسبی نداشت، اما وقتی برانکو جای او را گرفت آمار بسیار خوبی به جا گذاشت. حالا بماند که ویلموتس از مدتها پیش سرمربی شده و دیگر هویت او بهعنوان دستیار به یاد آورده نمیشود.
اعتماد کنید
در مجموع یکی از رازهای موفقیت مربیان خارجی در ایران، اعتماد و بردباری حداکثری در قبال آنهاست؛ آنچه غالبا از مربیان ایرانی دریغ میشود. حالا هم اگر ویلموتس سرمربی تیم ملی شد، میتوان همین مجال را به او داد و شرایطی فراهم کرد که اگر هنری دارد، آن را ارائه بدهد. کاش همهچیز را با پیشداوریهای عجولانه خراب نکنیم.
قاتلان عجول
در همینه زمینه :