سمیرا رحیمی
کتاب شاهنامه، بزرگترین و طولانیترین سروده حماسی جهان از افسانهها و تاریخ ایران، در دوران خودش در احیا و پایداری موقعیت زبانپارسی تأثیری حیاتی بهجا گذاشت. اما این تأثیر به درون مرزهای ایران منتهی نشد و نخواهدشد. آثار ادبی بزرگی با الهام از این شاهکار جاودان در جهان خلق شدهاند و افراد زیادی شاهنامه را به زبانهای مختلف برگرداندهاند. این اثر که از نظر حجم، 2برابر منظومه ایلیاد و ادیسه هومر است، 4سلسله پادشاهی ایران را پوشش داده است؛ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان.
شاهنامه تاکنون به بیش از 30زبان مختلف در جهان، ازجمله عربی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ارمنی ترجمه شدهاست. بیشتر این ترجمهها از بخشهایی از کتاب و تعدادی دیگر از کل کتاب انجام گرفتهاند. نخستین ترجمه عربی شاهنامه در سال 601 شمسی توسط مورخ و مترجم ایرانی- اصفهانی بنداری - به زبان عربی ترجمه شد که به سرعت به فراموشی سپرده شد اما بار دیگر در سال1932 توسط تاریخدانی به نام عبدالوهاب عزام در مصر چاپ شد.
گفته میشود شاهنامه فردوسی در قرن هفدهم میلادی توسط ویلیام جونز - شرقشناس اروپایی - برای اولینبار به زبان انگلیسی ترجمه شد. جونز حتی نمایشنامهای با محوریت داستان رستم و سهراب نوشت که در سال1804 به اجرا درآمد. جیمز اتکینسون نیز در سال1832 ترجمه انگلیسی دیگری از شاهنامه منتشر کرد و در سالهای 1905 تا 1925، برادران وارنر ترجمهای 9جلدی از این اثر را منتشر ساختند. از دیگر مترجمان انگلیسی این اثر میتوان به روبن لووی، دیک دیویس و احمد صدری اشاره کرد.
ایتالیایی، دیگر زبانی است که شاهنامه به آن برگردانده شدهاست. ایتالو پیزی این اثر را در سال1886 به ایتالیایی برگرداند. آکادمی علوم اتحادیه شوروی نیز ترجمه روسی کل شاهنامه را از سال1955 آغاز کرد و جلد اول آن در سال1975 چاپ شد. قدیمیترین ترجمه شاهنامه به زبان گرجی کمی پس از درگذشت فردوسی انجام گرفت که امروز اثری از این نسخه ترجمهشده در دست نیست.
علاوه بر آنچه نقل شد، در آلمان شاهنامه بهصورت جزئی یا کلی بارها ترجمه شدهاست که یکی از شناختهشدهترین این ترجمهها که بخشهایی از شاهنامه را در بر میگیرد، توسط فردریش روکرت -شاعر و مترجم آلمانی- در سال1819 انجام شد. این اثر پس از روکرت در سال1890 منتشر شد.
ترجمههای متفاوت و متنوع از شاهنامه باعث شد بزرگان ادبیات جهان، افرادی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن الهام بگیرند. گوته در دیوان غربی- شرقی خود فردوسی و شاهنامه را ستوده است. همچنین بسیاری از محققان براین باورند که ویکتور هوگو در زمان نگارش کتاب «شرقیها»ی خود از شاعرانی مانند بایرون، گوته، سعدی، حافظ، مولانا و فردوسی الهام گرفتهاست. در شعری به نام «هرگز فردوسی را ندیدهام» ، هوگو 2بار بهصورت خیالی با فردوسی ملاقات میکند که در این ملاقاتها یکبار فردوسی لباسی سرخ به تن دارد و بار دوم لباسی سیاه. از دیگر آثاری که با الهام از بخشهایی از شاهنامه خلق شدهاند میتوان به رمان مشهور «بادبادک باز » اثر خالد حسینی اشاره کرد که در آن ارجاعات فراوانی به شاهنامه، بهویژه به داستان رستم و سهراب شده است.
همچنین علاوه بر ایران در هندوستان، تاجیکستان و بنگلادش بخشهایی از شاهنامه به فیلمهای سینمایی تبدیل شدهاند.
جدیدترین اثری که بخشی از شاهنامه را با هنری جدید تلفیق کرده و موفقیتی جهانی بهدست آوردهاست، کتاب سهبعدی «ضحاک: افسانه پادشاه ماردوش» است که بخش طراحی و هنری آن با حمید رحمانیان و بخش مهندسی کاغذ آن با سایمون آریزپه بوده است. این کتاب در سال2018 توانست جایزه بهترین کتاب سهبعدی جهان را از رقابت مگندورفر بهدست آورد. روزنامه لوموند این کتاب سهبعدی را یک تئاتر کاغذی تمام وکمال، با شخصیتهایی زنده و جزئیات درخشان توصیف کردهاست.
آنهایی که شاهنامه را برگزیدند
شاهنامه به 30 زبان مختلف ترجمه شده است
در همینه زمینه :