نباید دنبال قواعد یک جشنواره باشیم
امیرحسین علمالهدی\کارشناس سینما:
سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در حالی طی روزهای آینده برگزار میشود که فقط 22فیلم از مجموع 68فیلم ارائه شده برای بازبینی، مجوز شرکت در تنها بخش این جشنواره را بهدست آوردهاند. بعد از 36 سال که انتظار است هر فعالیتی به بلوغ در تدوین سیاستها و نحوه اجرای آن رسیده باشد، جشنواره فجر بهدلیل رفتارهای صرفا بومی و نه بینالمللی هنوز که هنوز است نتوانسته در سطح مرزهای جغرافیایی خود تأثیرگذار باشد و صحبت در رابطه با تأثیرگذاری در عرصه بینالملل نیز بهدلیل رقابت تولیدات داخلی با هم موضوعی فاقد وجاهت است !
بهنظر میرسد تا اطلاع ثانوی و براساس سیاستهای موجود تغییر رفتار این جشنواره و حرکت به سوی یک جشنواره در حد کلاس جهانی دور از ذهن باشد و با جداسازی بخش بینالملل که برگزاری 2 دوره آن را در اردیبهشتماه سال 95 و 96 شاهد بودیم بعید است که بتواند همچنان در صحنه بینالملل در آینده تأثیرگذار باشد. انتظار این بود که در نخستین جشنواره دولت دوازدهم قدمهایی رو به جلو برداشته شود ولی امسال با کاهش تعداد فیلمهای بخش مسابقه (22فیلم) فقط میتوانیم بگوییم تنها حرکت رو به جلوی این جشنواره از منظر کمیت بوده است و گویا از منظر کیفیت همچنان جشنواره محل بروز چالشهای جدیدی در عرصه سینمای ایران خواهد بود. نگارنده که از موافقان کاهش تعداد فیلمها در جشنواره ملی فیلم فجر است در انتظار نحوه سیاستگذاری و انتخاب فیلمهای تنها بخش این جشنواره بودم که براساس بازخوانی سخنان اعضای محترم هیأت انتخاب گویا اصرار بر حضور «اسامی معروف» در جشنواره امسال بوده است. این رویکرد نشاندهنده فاصله گرفتن از برگزاری یک جشنواره «کیفی» میتواند باشد؛ هرچند باید تا پایان سال 97 به انتظار بنشینیم تا ضمن دیدن 22فیلم جشنواره امسال مابقی فیلمهای متقاضی که مورد پذیرش هیأت انتخاب قرار نگرفتهاند هم به نمایش درآیند تا به ارزیابی دقیق تری برسیم!
متأسفانه در سالیان گذشته عدمعلاقه برخی از فیلمسازان برای حضور در جشنواره فجر به چشم میآمد و امسال نیز این عدمتمایل بیشتر به چشم میآید. دلایل پیشروی این نگاه وابستگی کامل و تام جشنواره به سیاستهای سلبی در برگزاری آن است که هر سال با حضور چند عضو شوراهای نظارتی در هیأت انتخاب (برخلاف سیاستهای رایج سایر جشنوارهها که ترجیح میدهند یا هیأت انتخاب نداشته باشند و یا اینکه از سینماگران دعوت به این انتخابها کنند) بر این نگاه صحه میگذارد که از همان ابتدای جشنواره نگاههای نظارتی بیشتر از نگاههای کیفی تأثیرگذار است و هرچند بدعت انتخاب دبیر محترم جشنواره فیلم فجر امسال در کسوت ریاست شوراهای نظارتی ارشاد این گمانهزنی را در بین صاحبنظران بیشتر میکند که دولت دوازدهم بعد از 36سال از برگزاری این جشنواره ملی از سایر دولتها صادقتر است و گواهی این صداقت، حضور معاون محترم نظارت بر سینمای ایران در رأس برگزاری مهمترین جشنواره سینمایی کشور است !
اما مهمترین نقد وارده به جشنواره امسال را باید کاهش شدید حضور فیلمسازان اول و حذف فیلمسازانی دانست که با پروانه ویدئویی فیلمهای خوبی ساختهاند و بهخاطر نوع پروانه غیرسینماییشان جشنواره بهصورت رسمی حاضر به دیدن فیلمهای این بخش از سینمای ایران نشد (برخلاف سال گذشته که 2فیلم خوب ائو و کوپال توانستند براساس مکانیسم درست به بخش مسابقه راه یابند)! اگر بخواهیم جشنوارهها را محل بروز استعدادها بدانیم امسال نیز جشنواره فیلم فجر نسبت به تجارب موفق سایر کشورها معکوس عمل کرده است و با سیاست کاهش فیلمهای اول (سال گذشته 50درصد از 33 فیلم بخش مسابقه فیلمهای اول بودهاند) و امسال از مجموع 23فیلم بخش مسابقه «بدون احتساب یک فیلم انیمیشن» تنها 3فیلم کارگردان اول در این جشنواره حضور دارند ! بههرحال باید بپذیریم که جشنواره ملی فیلم فجر بهعنوان یک جشنواره با استانداردهای جهانی تا اطلاع ثانوی نمیتواند برگزار شود و تنها دلیل بر این ادعا همین است که نمایش فیلمها در 31 استان کشور شریک کردن همه مردم این سرزمین در تماشای این فیلمها بیشتر براساس قاعده برگزاری یک جشن ملی است و نه جشنواره ! پس لطفا ایرادات نگارنده را در این یادداشت فراموش کنید که برای برگزاری یک جشن نباید دنبال قواعد برگزاری یک جشنواره باشیم و از اساس این یادداشت اشتباهی است !