![این لیگ «استاندارد» میخواهد](/img/newspaper_pages/1398/02%20ORDIBEHESHT/19/varzeshi/06.jpg)
این لیگ «استاندارد» میخواهد
![این لیگ «استاندارد» میخواهد](/img/newspaper_pages/1398/02%20ORDIBEHESHT/19/varzeshi/06.jpg)
لیلی خرسند| این فصل هم همهچیز مثل فصلهای قبل بود. در جلسهای که قبل از شروع فصل گذاشته بودند همه دستها بالا رفت به نشانه اینکه همه تیم میدهند. لبخند رضایت چهره مدیران فدراسیون را جذابتر کرد، ولی پای عمل که رسید، مثل همیشه چند تیمی کنار کشیدند و با التماس و من بمیرم و تو بمیری، رضایت یکی دو تیم گرفته شد؛ با این حال تعداد دو رقمی نشد. 9تیم، تعداد تیمهای حاضر در لیگ برتر بسکتبال بود؛ لیگی که با قهرمانی نفت آبادان به پایان رسید.
این فصل هم مثل همه فصلهایی که بسکتبال در این چند ساله در لیگ به نمایش گذاشته، جذابیتی وجود نداشت. اگر گرگان و تماشاگرانش را استثنا بگیریم، اگر آبادان و کسانی را که برای جشن قهرمانی سالن این شهر را پر کرده بودند، کنار بگذاریم، شاید اغراق نباشد بگوییم لیگ بسکتبال چندسالی است که دیگر تماشاگر هم ندارد. چند سالی است که دیگر هیجانی ندارد که تماشاگری را به سالن بکشاند. تماشاگر تنها کاستی بسکتبال و لیگ برترش نیست، بسکتبال ایران چند سالی است که فقط به داشتههایی که از قبل برایش مانده متکی است، نه نگاهی به آینده دارد و نه تغییری برای بهتر شدن وضع موجود ایجاد میکند. اگر از کارشناسان چراییاش را بپرسید، میگویند همان مشکل همیشگی؛ اینکه مدیران فقط همان چند روزی را که هستند میبینند و کاری ندارند که فردا چه میشود و به این فکر نمیکنند که کار ماندگاری انجام دهند.
لیگی که استاندارد ندارد
مهمترین کار ماندگاری که از مدیران انتظار میرود انجام بدهند تعریف استانداری برای لیگ برتر است و فراهم کردن شرایطی که تیمها را به ثبات برساند. این مشکل این لیگ و لیگ قبل نیست، هر سال قبل از شروع فصل هر تیمی که برای حضور در لیگ برتر اعلام آمادگی میکند با آغوش باز فدراسیون روبهرو میشود، بدون اینکه بررسی شود این تیم شرایط مناسب برای میزبانی و برگزاری مسابقه را دارد یا نه؟ بودجه و سرمایهای که دارد مناسب لیگ برتر هست؟ کفپوش سالن مناسب این است که بازیکنان ملیپوش بتوانند روی آن بازی کنند ومصدوم و خانهنشین نشوند؟ سالن اسکوربرد دارد؛ یا حتی دستشویی؟ بازیکنانی که 2فصل برای بازی با شهرداری به تبریز رفته بودند موقعی که بین کوارترها دنبال سرویسهای بهداشتی بودند، شوکه شده بودند؛ «دستشویی در حیاط است.» تصور کنید بازیکنی با تن عرق کرده برای اینکه سبکتر به بازی ادامه بدهد باید چند متری را در سرمای پاییز و زمستان تبریز میرفت و... . جالب این است که شهرداری تبریز با همین امکانات قهرمان لیگ شد. تبریزیها که بعد از 40سال از قهرمانی کشور توانسته بودند در مسابقه دیگری قهرمان ایران شوند، امیدوار بودند فصل قبل را هم باشند، اما یکشبه تصمیم گرفته شد که نباشند؛ سرنوشتی که خیلی از قهرمانان لیگ بسکتبال دچارش شدند و میشوند.
سالهاست که کارشناسان میگویند استانداردی برای لیگ برتر تعریف شود و تیمهایی که شرایط لیگ برتر را دارند حتی اگر تعدادشان هم محدود باشد، در این سطح بازی کنند و بقیه تیمها به دستههای پایین بروند. پیشنهاد آنها برای جذاب کردن لیگ هم بالا بردن تعداد بازیهاست؛ کاری که در کشورهای دیگر هم انجام میشود و فدراسیون میتواند از همین الگوهای آماده استفاده کند. اما فدراسیون بسکتبال ایران هرسال مدل جدیدی را برای لیگ و نحوه برگزاری آن تعریف میکند. تعریف جدید را میشد در روزهای پایانی فصل قبل دید؛ جایی که تصمیم گرفته شد برای تیمهایی که در پلیآف به فینال نرسیده بودند سومی مشترک تعریف شود و آنها به بازیها ادامه ندهند.
تعاملی که نیست
اما چرا هر سال اسم تیمهای حاضر در لیگ برتر بسکتبال تغییر میکند؟ چرا تیمهایی که به قهرمانی میرسند با انگیزه میآیند و ستارهها را جذب میکنند، بازیکن خارجی میخرند و... و بعد از یک فصل، از تیمداری در این رشته پشیمان میشوند؟ این رفتوآمدها همیشه در لیگ بسکتبال بوده، اما از سال 1386به بعد که مشکلات اقتصادی خودش را بیشتر نشان داده، بیثباتی در بسکتبال هم کمرنگتر شده و از اوایل دهه 90 هم آشفتگی حتی جای بیثباتی را گرفته. اما میشود فقط بحرانهای اقتصادی را دلیل این اتفاق دانست؟ پتروشیمی که هماکنون گفته میشود همه درآمدش دلار و یورو است یا مهرام که هنوز چرخ کارخانهاش با قدرت میچرخد و یا ذوبآهنی که یکی از منابع درآمدی کشور است و خیلیهای دیگری که هستند و نیستند، برای هزینه، نهایت 3-2میلیارد تومانی در سال دچار بحران میشوند؟ جواب کارشناسان به این سؤال منفی است. افشین رضاپور میگوید: «یونان و اسپانیا هم بحرانهای اقتصادی داشتند اما باشگاههای ورزشی این کشور به کارشان ادامه دادند». بهنظر میرسید متوسل شدن به بحران اقتصادی توجیهی است که فدراسیون برای ضعف خودش میآورد. بهنظر میرسد اگر فدراسیون و بخش خصوصی و هر سازمانی که قصد سرمایهگذاری و تیمداری در بسکتبال را دارد، تعامل داشته باشد، این مشکلات بهوجود نمیآید. اما به گفته رضاپور چیزی که درحال حاضر بین این 2بخش دیده میشود شکاف عمیق است؛ «فدراسیون میتواند اهداف را مشخص کند و کمک کند تا سرمایهای که تیمها آوردهاند حفظ و بیشتر شود و شرایطی را فراهم کند که انگیزه ماندن داشته باشند اما این را نمیبینیم.» مهرام نمونه بارزی از تیمهایی بود که انگیزهای برای ماندن نداشت. تیمی که بارها قهرمان لیگ شد و مشکل مالی هم نداشت، چرا نباید به تیمداری ادامه میداد؟ میشود مهمترین دلیل را نبود تعامل بین فدراسیون و باشگاهها دانست.
فدراسیون حتی در متقاعد کردن مدیران رادیو و تلویزیون در پخش مستقیم مسابقات، متقاعد کردن مدیران در حفظ تیمها و حتی در متقاعد کردن مدیران ورزشی و شهری برای در اختیار گذاشتن امکانات و تسهیلات شهر برای تیمها هم ناموفق بوده. رضاپور میگوید: «بخش خصوصی تیم میدهد. یک میلیارد سرمایه میرود، ولی در شهری که هست هیچ جایی حاضر نمیشود یک سالن در اختیار او بگذارد. این تیم به نام آن شهر بازی میکند و حق دارد از امکانات آن شهر استفاده کند و یک میلیارد دیگر به هزینههایش اضافه نشود».
بدون تماشاگر
یکی از معضلاتی هم که در این چندساله گریبانگیر لیگ شده، نبود تماشاگر است. هرچند در سالهای اوج بسکتبال هم همه تیمها این امتیاز را نداشتند، اما مدتهاست که بیشتر بازیها تماشاگر چندانی ندارند. اما نه خود فدراسیون و نه خود باشگاهها برنامه چندانی برای پر کردن جای خالی آنها ندارند. رضاپور میگوید: «فقط میگویند تماشاگر نداریم و تمام. کاری کنید. موسیقی پخش کنید، برایشان مسابقه بگذارید، بچهها را درگیر کنید و...».
نگران فصل بعد
فصل آینده چه میشود؟ با این وضعیت اقتصادی کسی جرأت تیمداری دارد؟ بازیکن خارجی میشود آورد؟ نفت آبادان قهرمان یا تیمهای دیگر میمانند؟ جواب دادن به این سؤالات سخت است و بستگی به روزهای آینده و تصمیم مدیران دارد. اما از همین حالا میشود زمزمههای نماندن و رفتن و بهخصوص کمکردن هزینهها را شنید. از همین حالا مدیرعامل جدید پتروشیمی به بسکتبالیها اعلام کرده که سال آینده خبری از بازیکن خارجی نیست، بومیها جذب شوند و اگر پولی بود یکی دو بازیکن غیربومی هم به تیم اضافه شود. نفت آبادان هم منتظر تصمیم بالادستیهاست. ذوبآهن هم شرایطش بسته به شرایط تیم فوتبال باشگاه است و اینکه چقدر بخواهند برای سال آینده فوتبال هزینه کنند و چقدر ته جیب برای بسکتبال میماند. از حالا فدراسیون چانهزنیها را مثل سالهای قبل شروع میکند تا فصل دیگری را مثل همه فصلهای قبل و احتمالا ضعیفتر برگزار کند. شاید فصل دیگر تعداد تیمهایی مثل پدافند دزفول که فقط یک برد در طول فصل داشتند، کم نباشد؛ تیمهایی که بودنشان فقط هزینه بود.