برخورد قهری آقای وزیر و شکاف نسلی
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
واکنش وزیر آموزش و پرورش به کلیپهای آوازخوانی و شادی جمعی دانشآموزان که از 2 روز گذشته در فضای مجازی دست بهدست میشود، یکبار دیگر توجه ویژه و حساسیت او را به اتفاقات شبکههای اجتماعی نشان داد. سیدمحمد بطحایی دیروز در جلسه شورایعالی نماز، در واکنش به انتشار این کلیپ، ضمن مشکوک دانستن انتشار وسیع آنها، اعلام کرده، متخصصانی در آموزش و پرورش مأمور شدهاند تا ریشه تولید این کلیپها را پیدا کنند. او پلیس فتا را هم به استمداد طلبیده و گفته حراست و بازرسی آموزش و پرورش این مسئله را پیگیری خواهند کرد. این سخنرانی البته نخستین واکنش بطحایی به انتشار کلیپها نبود، او پیشتر هم در توییتر، با انتشار یک توییت کوتاه و مبهم - به سبک حسامالدین آشنا- با اطلاق دو واژه «فریب» و «نفوذ» سعی کرد منشأ تولید و انتشار کلیپهای جنجالی اخیر را به خارج از وزارتخانه منتسب کند. در این میان البته چند مسئله شایسته تامل و توجه است.
1ـ دو سه هفته پیش بود که خبر مصرف دستهجمعی موادمخدر روانگردان در یکی از مدارس دخترانه پایتخت منتشر شد. این مسئله به دنبال توجه کاربران شبکههای اجتماعی، در این شبکهها برجسته و در پی آن، موضوع اعتیاد در مدارس، به یکی از موضوعات داغ افکار عمومی تبدیل شد. با وجود این شاهد واکنش درخوری از سوی شخص وزیر آموزش و پرورش نبودیم. نه توییتی منتشر شد و نه کسی برای بررسی ریشههای مسئله، ماموریت پیدا کرد. اگر هم تدبیر، دستور یا واکنشی از شخص وزیر سر زده، رسانهای نشد و همین مسئله گویای کم اهمیت بودن آن در نگاه مسئولان آموزش و پرورش است. سؤالی که پیش میآید این است؛ اگر آنطور که وزیر اشاره کرده، بحث نگرانی خانوادهها مطرح است، کدام موضوع نگرانکنندهتر است؟ فیلم آواز خواندن دانشآموزان یا اعتیاد آنها؟ پاسخ روشن این سؤال اما چاره دیگری برایمان باقی نمیگذارد جز اینکه فرض کنیم آقای وزیر، بیش از «حرف» به «گوینده» اهمیت میدهد و چون در مسئله اخیر، منتقدان متعلق یا نزدیک به یک طیف سیاسی خاص بودهاند و انتقادهای تند و تیزی را مطرح کردهاند، ترجیح داده واکنشی سریع و ضربتی نشان دهد.
2ـ کلیدواژه «نشاط» محور برنامههای بطحایی از زمان تصدیگری در آموزش و پرورش بوده است. او به هر بهانه و در هر نشستی به ضرورت نشاط و شادابی دانشآموزان اشاره کرده و این مسئله پشتوانه بسیاری از تصمیمات، دستورالعملها و بخشنامههای وزارتی در دوران مدیریت او بوده است. مسئله نشاط و دور شدن دانشآموزان از استرس و اضطراب اینقدر برای وزیر اهمیت داشته که در مقطعی تصمیم گرفت با حذف آزمون در دوره ابتدایی، قید مدارس مهم سمپاد را بزند. او حتی برای ارتقای نشاط مورد نظرش، در اقدامی نادر و مثبت، برای پخش زنده مسابقه فوتبال فینال باشگاههای آسیا در مدارس توصیهنامه صادر کرد. توجه به این سوابق و مواضع و اقدامات بطحایی، واکنش اخیر او به انتشار کلیپهای جنجالی را تناقضآمیز جلوه میدهد. او که امروز با کمک پلیس فتا بهدنبال برخورد با تولیدکنندگان کلیپهای پایکوبی و آوازخوانی در مدارس است، لابد فردا بساط ورزش موزیکال صبحگاهی را از مدارس جمع میکند و پسفردا هم از هر آنچه درباره لزوم نشاط و شادابی و سرزندگی دانشآموزان گفته، تبری میجوید؛ فارغ از محتوای کلیپهای منتشر شده اخیر، مسئله مهم دندهعقبهای پی در پی وزیر با فشارهای جریانهای سیاسی مختلف است. آیا این روش خوبی برای اداره وزارتخانه مهم آموزش و پرورش است؟
3ـ بپذیریم یا نپذیریم، شکاف نسلی یک واقعیت ملموس در جامعه امروز ماست. این شکاف که نتیجه سیاستگذاری فرهنگی معیوب و ناکارآمدی همه دستگاههای عریض و طویل بودجهبگیر فرهنگی در طول 40سال گذشته است در مدارس بیش از همه جا مشهود است. واقعیت اینکه بخش بزرگی از نسل نوجوانان امروز، چه بپسندیم و چه نپسندیم، موسیقی مطلوبش را در آثار اصفهانی، عصار ، شجریان و... جستوجو نمیکند و سلیقهاش همان چیزهایی است که در آن کلیپها به گوش میرسد. موسیقی البته فقط یکی از وجوه این شکاف نسلی است. کافیست کمی به آنها نزدیک شوید تا میزان تفاوتها میخکوبتان کند. برخورد پلیسی با عوامل تولید و انتشار کلیپهای بزنوبکوب دانشآموزان در مدارس، شاید روند انتشار این دست کلیپها را در مقطعی کوتاه در فضای مجازی متوقف کند اما در سلایق، سبکزندگی و ایدهآلهای ذهنی نوجوانان تغییری ایجاد نمیکند. زیر پوست مدارس و زندگی نسل جدید کشور اتفاقات مهمتری از آنچه در کلیپها دیده میشود، در جریان است. مدیران آموزش و پرورش و فراتر از آن سیاستگذاران فرهنگی کشور به جای برخوردهای سلبی و قهری، پیش از همهچیز به ابزارهایی برای شناخت این نسل نیاز دارند. شناختی که بیتردید با تخطئه و سرکوب و انکار حاصل نخواهد شد.