کارت قرمز سوم
اخراج سرمربی سایپا در حالت عادی خبر چندان مهمی نیست و در فوتبال ایران اخبار خیلی مهمتری برای بولدشدن وجود دارد اما وقتی این سرمربی اخراجی علی دایی باشد ماجرا فرق میکند. کلا وقتی پای علی دایی در میان باشد، اتفاقات خودبهخود پررنگتر میشوند. بعد از مصاحبه تندی که دایی در پایان بازی با ذوبآهن علیه مسئولان باشگاهش داشت، کاملا قابل پیشبینی بود که مسئولان سایپا ساکت نخواهند نشست و این مصاحبه تبعاتی برای شهریار خواهد داشت. مدیران سایپا حتی فرصت ندادند دایی به بازی بعدی تیمش در لیگ برسد و با امضای حکم اخراج، دایی را به یکی از معدود سرمربیهای تاریخ لیگ تبدیل کردند که آخرین نتیجهاش قبل از اخراج، یک برد خوب در زمین یک حریف قدرتمند بوده است. اخراج دایی بعد از بردن ذوبآهن، سومین اخراج او در طول دوران مربیگری بود. اخراجهایی که دایی همه آنها را به مسائل غیرفوتبالی و تصمیم مدیران غیرورزشی ربط داده است؛ یعنی اخراج از تیمملی، پرسپولیس و حالا سایپا.
اخراج اول: پای رئیسجمهور در میان بود
هشتم فروردینماه88. اولین بازی رسمی تیمملی ایران در سال88 در این تاریخ برگزار شد و شکست خانگی مقابل عربستان و اخراج علی دایی بعد از آن باخت تلخ، این تاریخ را به یکی از مهمترین روزهای فوتبال ایران بدل کرد. تیمملی با این شکست از صعود به جامجهانی2010 ناامید شد و در 3بازی باقیماندهاش با افشین قطبی هم راه به جایی نبرد. بازی با عربستان یک تماشاگر ویژه داشت که رئیسجمهور وقت بود و به همراه سایر تماشاگران به تماشای خوشحالی ویژه و تحقیرآمیز سعودیها در ورزشگاه آزادی نشست. دایی که در آن زمان بیشتر از یک سال از شروع کارش بهعنوان مربی نگذشته بود بعد از این شکست از کار برکنار شد و رئیسجمهور و رئیس سازمان ورزش را مسئول مستقیم این برکناری خواند. شهریار تا مدتها به این موضوع معترض بود که حکم اخراجش به دستور شخص احمدینژاد و توسط علیآبادی صادر شده است. دقیقا همان 2نفری که اهالی فوتبال، انتخاب دایی برای نیمکت تیمملی را هم حاصل تصمیم همانها میدانستند.
اخراج دوم: سیاسی نبود اما سیاسی بود
علی دایی دومین اخراجش در دوران سرمربیگری را در باشگاه پرسپولیس تجربه کرد. او بعد از اخراج از تیمملی مدتی به استراحت پرداخت تا اینکه در دوران مدیریت حبیب کاشانی به پرسپولیس رفت و با این تیم به 2قهرمانی جامحذفی رسید اما در لیگبرتر افتخاری بهدست نیاورد. در دومین سال حضور در پرسپولیس، دایی با کاشانی به مشکل خورد و چون برای لیگ یازدهم قراردادی نداشت کاشانی بهراحتی او را کنار گذاشت اما 2سال بعد محمد رویانیان دوباره دایی را به پرسپولیس برگرداند. تیمی که با استیلی، دنیزلی، مانوئل ژوزه و گلمحمدی راه به جایی نبرده بود دوباره به دایی سپرده شد و اینبار تا آستانه قهرمانی هم پیش رفت. تیم دایی برای قهرمانی فقط یک گام کم آورد اما فصل بعدی را با نتایجی که برازنده یک نایبقهرمان باشد آغاز نکرد. بعد از 7هفته، تیم دایی با 3باخت و فقط 8امتیاز تیم نهم جدول بود. در هفته هفتم قرمزها در ورزشگاه آزادی 3گل از تراکتورسازی خوردند و همین شکست تبدیل به آخرین بازی دایی در پرسپولیس شد. در آن روزها رویانیان پرسپولیس را ترک کرده و علیرضا رحیمی مدیرعامل این باشگاه بود که رابطه خوبی هم با شهریار داشت. اما حمیدرضا سیاسی، رئیس هیأتمدیره پرسپولیس در تصمیمی غیرمنتظره دایی و رحیمی را همزمان برکنار کرد! او با حمایت گودرزی، مدیر ورزش وقت توانست دایی را برکنار و حمید درخشان را سرمربی پرسپولیس کند. دایی همیشه گودرزی را عامل دومین اخراجش در دوران سرمربیگری دانسته است.
اخراج سوم: بهخاطر قیمت پراید!
و بالاخره در آخرین روز هفته گذشته علی دایی برای سومینبار در دوران مربیگریاش برکنار شد. او که مربیگری را در سایپا آغاز کرده بود بعد از 10سال دوباره به این تیم برگشت و فصل گذشته بهترین رتبه سایپا را در این سالها به دست آورد و سهمیه آسیا گرفت. امسال هم نتایج دایی با سایپا بد نبود و او که ترابی و قلیزاده ستارههای فصل گذشتهاش را از دست داده با تکیه بر نیروهای جوانش تا پایان هفته27 در رتبه هفتم قرار گرفته است. اما از زمان تغییرات مدیریتی و رفتن رضا درویش از سایپا، ارتباط شهریار با مدیران جدیدش ارتباط چندان خوبی نبود و هر روز هم بدتر شد. دایی بارها به بهانه مسائل مالی و پرداختنشدن حقوق خودش و بازیکنان تیم، علیه مدیران موضع گرفت و بالاخره بعد از بازی با ذوبآهن این اعتراضات را به اوج رساند و گفت: چرا وقتی قیمت پراید از 10 میلیون به 50 میلیون رسیده، دستمزد بازیکنان او را به موقع پرداخت نمیکنند. مدیران سایپا هم بالاخره حکم به اخراج دایی دادند تا اینبار برخلاف 2اخراج قبلی برکناری دایی در روزهایی رقم بخورد که از نظر فنی نتایج بدی با تیمش نگرفته است.
در حاشیه: آنها که خجالت نکشیدند
برکناری دایی همیشه کار سخت و پر از حاشیهای برای مدیران بالادستی او بوده است. نه اخراج او از تیمملی و نه 2اخراج بعدیاش از پرسپولیس و سایپا هرگز بدون حرف و حدیث و حاشیه نبود. اسم سنگین علی دایی و جایگاه او در فوتبال ایران باعث شده اخراج کردن او هرگز با اخراج دیگر مربیان قابلمقایسه نباشد. حتی در دوران بازیگری هم اخراج شهریار کار آسانی برای داوران نبود و با آن جثه و آن سابقه و آن کاریزمای تأثیرگذارش بهسختی میشد از زمین بیرون فرستاد! از دوران حضور دایی در میادین فقط 3بازی را به یاد میآوریم که کارت قرمز داوران مقابل چشمان او به نمایش درآمده که از این 3داور هم 2نفر خارجی بودند.
خردادماه78 در جریان دیدار تیمملی ایران با گواتمالا، علی دایی از کوین تری -داور آمریکایی- کارت قرمز گرفت. جالب اینکه ایران با نتیجه 2 بر یک از حریفش عقب بود اما بعد از اخراج دایی در دقیقه86 ایران در 4دقیقه باقیمانده با گل هاشمیان بازی را 2-2مساوی کرد. در اسفندماه1380هم علی دایی از داور بازی ایران و ونزوئلا کارت قرمز گرفت تا در طول 149بازی ملیاش جمعا 2بار اخراج شده باشد. اما در لیگبرتر ایران فقط جلال مرادی بود که به دایی کارت قرمز نشان داد و شهریار که در آن بازی کاپیتان پرسپولیس بود در یک دیالوگ جالب به داور کرمانشاهی گفته بود: «خجالت نمیکشی به من کارت میدهی؟!» مرور اخراجهای داییِ بازیکن در مطلبی که به داییِ مربی میپردازد صرفا جنبه فان داشت اما یادآوری آن روز و آن دیالوگ تاریخی شاید پایانبندی بدی هم برای این موضوع نباشد. میتوان گفت داییِ مربی هم همواره در تقابل با مدیرانش همان موضعی را دارد که داییِ بازیکن در تقابل با جلال مرادی داشت... خجالت نمیکشید مرا اخراج میکنید؟