معلم زن یا مرد؛ کدام مفیدتر است؟
دانشآموزان به معلم همجنس نیاز دارند
مریم سمائی
خانوادهها همیشه نگران کودکان خود هستند. این نگرانی هنگام ورود کودک به مدرسه بیشتر میشود. بسیاری از خانوادهها از اینکه در دوران دبستان معلمان مرد به فرزندشان آموزش دهند ابراز نگرانی میکنند اما آیا این نگرانیها درست است؟ آیا زن یا مرد بودن معلم تأثیری بر موفقیتهای دانشآموزان دارد یا معلمان زن بهتر میتوانند با دانشآموزان ارتباط بر قرارکنند و آنها را در پیشبرد اهداف آموزشی کمک کنند؟
نتایج یک مطالعه جدید در مرکز مطالعات علوم اجتماعی برلین (WZB) نشان میدهد که جنسیت معلم نقشی در موفقیت تحصیلی دانشآموزان ندارد اما آیا در شکلگیری شخصیت کودکان هم نقشی نخواهد داشت؟ اینها سؤالاتی است که بسیاری از کارشناسان در حال بررسی آنها و یافتن جوابی قانعکننده برای آنها هستند.
زهره موسیزاده که دکتری روانشناسی رشد دارد معتقد است که کودکان هنگام ورود به دبستان در مرحله همانندسازی قرار دارند و بهتر است که معلمهای همجنس خود را داشته باشند.
او به درنگ میگوید: «بیتردید در مهدهای کودک و دوران پیشدبستانی معلمان خانم بهتر با بچهها ارتباط برقرار میکنند و چون کودک به تازگی از محیط خانه فاصله گرفته این فاصله باید با حضور یک خانم پر شود و معمولا خانمها از نظر احساسی بهتر ارتباط برقرار میکنند و موجب رشد عاطفی کودکان میشوند اما در دوران دبستان بچهها وارد مرحله همانندسازی شدهاند و اگر در کنار معلمهای همجنس خود قرار بگیرند رشد بهتری خواهند داشت».
موسیزاده میگوید: «طی تحقیقات انجام شده مشخص شده که وقتی پسرها در دوران ابتدایی در کنار معلم آقا هستند از نظر اقتدار، عزت نفس و انجام تکالیف بهتر از زمانی هستند که معلمشان خانم است. اگر در رفتار دخترها هم دقت کنید میبینید که دخترانی که رابطه خوبی با پدرانشان دارند در آینده افراد موفقتری هستند؛ چرا که عزت نفس و اقتدار بیشتری دارند و این به موفقیت آنها کمک میکند».
او اضافه میکند: «اگر در دورانی که پسرها نیاز دارند اقتدار را بیاموزند از این محیط دور بمانند و در کنار مربی خانم باشند بدون تردید در آینده دچار مشکل میشوند. البته معلمان مرد باید حتما از ویژگیهای عاطفی و هیجانی بچهها آگاه و آموزشدیده باشند تا بتوانند با بچهها ارتباط خوبی برقرار کنند. تحقیقات نشان میدهد که نقش پدرها، نقش بسیار مؤثری در تربیت کودکان است. پدرها همواره از تلاش کردن و جلوراندن حرف میزنند اما مادران بهدلیل تسهیلگری از احتیاط میگویند بنابراین بچهها اقتدار را از پدر میآموزند و ارتباط عاطفیای که پدرها با بچهها برقرار میکنند بسیار مهم است. البته نمیتوانیم به این سمت برویم که معلمان مرد برای دختران درنظر بگیریم زیرا این امر مضرات خود را دارد اما معمولا دخترها از پدرانشان تأثیر میپذیرند.»
موسیزاده همچنین به تفاوتهای محیطهای آموزشی در کشورهای مختلف هم گریزی میزند؛ «همواره این بحث جنجالبرانگیز در آموزشوپرورش وجود داشته است که آیا برای پسرها معلم مرد درنظر بگیرند یا خیر، اما از نظر علمی این امر به اثبات رسیده است که معلم همجنس برای کودک بهتر است. در کشورهایی که دخترها و پسرها در کنار هم آموزش میبینند مربی مرد و زن هر دو حضور دارند و فعالیتهایی که نیاز به ویژگیهای مردانه دارد با مردان و فعالیتهایی که نیاز به ویژگیهای زنانه دارد با معلمان زن آموزش داده میشود. باز پسرها اقتدار را از آموزگاران مرد میآموزند. هماکنون آموزش و پرورش به سمت استفاده از معلمان مرد برای مدارس پسرانه رفته است البته معلمان مرد باید بهطور کامل آموزش ببینند و حتما روحیه این کار را داشته باشند تا بتوانند در کنار ارتباط عاطفی درک بالایی داشته باشند و به بچهها احترام بگذارند».