• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
سه شنبه 10 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 54136
+
-

چرا ایرانی‌ها روی نام خلیج‌فارس حساسند؟

ایرانی بودن، نیاز درون ماست

با کمک‌های مالی متمولین و دولت به مراکز مطالعاتی می‌توانیم نام جعلی را ریشه‌کن کنیم

سیدعباس مجتهدی / پژوهشگر مرکز مطالعات خلیج‌فارس 

مردم در برهه‌های حساس تاریخی ثابت کرده‌اند که تا پای جان برای دفاع از میهن‌شان می‌ایستند و حواس‌شان هست تا دیگر گرفتار تفرقه و پراکندگی و تجزیه نشود. یک روزی نرسد که کرد بگوید می‌خواهم کشور داشته باشم، بلوچ بگوید، ترک بگوید و عرب بگوید. این ایرانی بودن، روح و نیازِ دوران ماست.

اگر خون مردم ما امروز از خلیج‌فارس، این دریای مهم در جهان به جوش می‌آید و رویش متعصب می‌شوند و حساسیت نشان می‌دهند، نه فقط از باب اقتصادی، امنیتی و سیاسی است بلکه تاریخی و تمدنی است که هویت ایرانی‌شان را از آن وام دارند. ما همیشه در طول تاریخ در برابر خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز، حالت دفاعی داشته‌ و برای آزادی این آبراه تلاش کرده‌ و کشته داده‌ایم. در برهه‌هایی نیز به دلایل استراتژیک این واکنش‌ها بیشتر شده. در واقع زنده نگه داشتن نام خلیج‌فارس برای ایرانیان یادآور و تداعی‌کننده شکوه و جلال گذشته این مرز و بوم است. ایرانی‌ها به خوبی آگاهند که نام خلیج‌فارس فقط یک نام نیست و اگر عرب‌ها در تلاش برای تغییر نام به خلیج‌عربی هستند به‌دنبال منافع‌شان در این منطقه‌اند. اینجا دریایی است ورای 5هزار سال جنگ و ستیز و ‌100سال کشمکش اما در تمام طول این سال‌ها نامش تغییری نیافته، حتی آنهایی که به شیطنت یا به نادانی یا به غرض سعی کرده‌اند نام این دریا را تغییر بدهند، از سوی تاریخ و زمانه خود، تودهنی خورده‌اند.

منافع ملی
این را هم یادمان نرود که خلیج‌فارس یعنی نفت. تا نفت داریم این مجادلات نیز هست. قضیه نفت، قضیه‌های دیگری به‌دنبال دارد؛ پای سیاست در میان می‌آید، پای منافع کشورهایی که می‌خواهند از این نفت به نفع خودشان بهره‌برداری کنند. پای دول اروپایی، آمریکایی و روسی به میان می‌آید. هدف یک چیز است، سیاست استعماری. این همان استعماری است که شنیده‌اید همیشه می‌خواهد نفوذ کند و کجا بهتر از خلیج‌فارس. نفوذ آنها برابر است با نبود امنیت و وقتی که امنیت نباشد، می‌توانند برای صادرات و واردات کالا از چین و هند برنامه بریزند بدون ایران. در چنین شرایطی قطعا حساسیت‌های مردمی نیز برای حفظ منافع ملی و امنیت‌شان صدچندان می‌شود و واکنش نشان می‌دهند و پا به میدان می‌گذارند؛ چرا که به خوبی می‌دانند هیچ نقطه‌ای از کشور به اندازه خلیج‌فارس دارای اهمیت نیست. ضمن اینکه ایران از لحاظ نظامی قدرت برتر خلیج‌فارس نیز هست و باید برای حفظ این اقتدار تلاش کرد. اگر نگاهی به مرزهای خلیج‌فارس هم بیندازید به لحاظ استراتژیک 51 به 49 به نفع ایران است؛ چرا که تنگه هرمز، جزیره تنب و ابوموسی در دست ایران است. از همین روست که هر ایرانی متصور است اگر ذره‌ای از مسئله نام خلیج‌فارس کوتاه بیاید به این مرز و بوم خیانت کرده.

هویتی که جعل شدنی نیست

به‌عنوان مثال شاید بگویید در جاهای دیگر دنیا مناطقی وجود دارد که دو اسمه شده‌اند اما مردم آن واکنش‌ها و حساسیت‌هایی مانند ایرا نی‌ها از خود نشان نداده‌اند؛ مثلا دریای بین کره و ژاپن. در تحقیقاتی که من در این زمینه انجام داده‌ام متوجه شده‌ام که اسناد موجود برای اثبات مالکیت در این منطقه 60 به 40 است. به این معنا که هر دو کشور با اندکی اختلاف اسنادی برابر دارند یا در مورد کانال مانش که بین انگلستان و فرانسه وجود دارد اسناد موجود 50 به 50 است. اما چیزی که غیرت ایرانی‌ها را به جوش می‌آورد این است که مدعیان عرب هیچ اسنادی مبنی بر اثبات خلیج عرب بودن ندارند و شرایط 99 در برابر یک است. البته یک درصد هم نه به‌خاطر اینکه آنها اسنادی دارند، فقط به‌خاطر وجود اسناد جغرافیایی اشتباهی که در دستشان است.

هدایت سرمایه‌ها در مسیر درست

مردم باید به مسائل غیرتخصصی توجهی نداشته باشند. شرکت در نظرسنجی‌های اینترنتی که در برهه‌ای انجام شد کاملا غیرکارشناسانه و اشتباه بود. درست است که این حرکت‌های مردمی ناشی از اوج احساسات بود و برای حفظ منافع ملی صورت می‌گرفت اما مانند این است که اسم ثبت شده در شناسنامه یک فرد را به رای‌گیری بگذاریم. خلیج‌فارس هم یک چیز اثبات شده است و نیازی به رای‌گیری ندارد. در واقع چنین مسائلی باید به شیوه علمی و تخصصی مورد پیگیری قرار گیرد و مردم نباید احساساتی شوند.

همچنین برخی از واکنش‌های ایرانیان نیز که بر سر دعوای عرب و عجم است که البته در این زمینه نسبت به واکنش‌های این چنینی اعراب باید بی‌تفاوت بود. چون آنها از سرلج چنین کارهایی انجام می‌دهند و به هیچ عنوان نباید انرژی ما صرف این مسائل شود. باید تلاش کنیم دنیا بداند و درست نام خلیج‌فارس را بر زبان بیاورد مانند سازمان ملل متحد.

ترکیه نیز در این مورد کشور مهمی است چون کشور غیرعربی و هم مرز ایران است.

باید سرمایه‌های ملی را در مسیر درست هدایت کنیم تا مثمرثمر واقع شود.

متمولین می‌توانند به مراکز مطالعاتی کمک‌های مالی کنند. اعراب، مبالغ هنگفتی را در این زمینه خرج می‌کنند و با هوش و ذکاوتی که دارند خوب می‌دانند که نام جعلی خلیج عرب را در چه جهتی هدایت کنند.

 در مجموع لازمه تحقق این جریان و رویداد، حمایت‌های مادی و معنوی دیپلماسی در سطوح کلان نظام و دولت است تا بتوان جلوی اقدامات برخی کشورهای عربی در حاشیه جنوبی خلیج‌فارس که برای تحریف این نام تاریخی با صرف هزینه‌های کلان موفق به اعمال امیال غیرواقع خود به برخی از اطلس‌های جغرافیایی سیاسی بین‌المللی مطرح شده‌اند، گرفت.

به بیان ساده‌تر باید گفت، ما در داخل کشورمان که درخصوص نام خلیج‌فارس و حقانیت آن مشکلی نداریم، مشکل ما در بیرون مرزهاست. ما باید فعالیت‌هایمان را بین‌المللی کنیم و روی جوامع انگلیسی زبان و عرب زبان بیشتر کار کنیم.

دانشگاه‌ها باید پژوهش‌های خود را در این زمینه بیشتر کنند تا پژوهش‌های تاریخی مدون و منتشر شود؛ زیرا که گفتمان علمی و پژوهشی تأثیرگذاری بیشتری در اقشار مختلف و به‌ویژه محافل آکادمیک و علمی خواهد داشت و در این مسیر باید از فرصت فضای مجازی به بهترین شکل ممکن بهره جست.

این خبر را به اشتراک بگذارید