• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53835
+
-

جهان بدون روانشناس‌ها چه کم داشت؟

اکسیری برای روان

کورش ساسانی| روان‌درمانگر

پیش از آنکه رشته‌ای به نام روانشناسی شکل بگیرد، نگاه به انسان در زمینه اختلالات و بیماری‌ها محدود به جسم افراد بود؛ به‌عبارت دیگر، تمام یافته‌ها و تلاش‌های موجود در دنیای طبابت و پزشکی، پیرامون مسائل جسمی و بدنی انسان‌ها خلاصه می‌شد و در برخی موارد محدود شاهد توجه به یکسری مشکلات خلقی و رفتاری بودیم. در واقع باید گفت تا پیش از ظهور رشته روانشناسی، علمی با نگاه خاص به زمینه‌های رفتاری، احساسی و روانی انسان‌ها وجود نداشت. از زمانی که رشته روانشناسی به‌وجود آمد، بشر یک امکان و فرصت تازه را برای خود مهیا کرد تا با جدیت به مسائل روانشناختی، احساسی، هیجانی و رفتاری‌اش بپردازد و برای اصلاحش دست به اقدام بزند.

رشته روانشناسی همچون دیگر داشته‌های جهان امروز در گذر زمان دچار تغییر شده و بازیگران عرصه روانشناسی تلاش کردند تا در گذر زمان دست به پیرایش و ویرایش این رشته بزنند. علم روانشناسی امروزه در قامت درمان‌های مبتنی بر گفت‌وگو یا راهکارهای ارتباطی به انسان‌ها کمک می‌کند تا با انتخاب رفتارهای صحیح‌تر، احساس بهتری نسبت به زندگی داشته باشند و با برخورد درست روانی به سراغ واقعیت موجود زندگی‌شان بروند.

به جرأت می‌توان گفت که اگر علم روانشناسی را از جامعه حذف کنیم و این داشته ارزشمند را از انسان‌ها بگیریم، امکان و فرصت پرداختن جامعه به مسائلی که زندگی را آسان‌تر می‌کند، از بین می‌رود و انسان‌ها با سختی بیشتری در دنیا گام برمی‌دارند. در واقع باید دانست که نبود علم روانشناسی می‌توانست سرمنشأ تشدید مشکلات عاطفی و هیجانی و افزایش مسائل رفتاری و روانشناختی در جامعه باشد.

باید گفت که بسیاری از رویکردهای روان‌درمانی تمرکزشان بر رابطه انسانی خلاصه می‌شود و درصورت نبود رشته روانشناسی، باید منتظر چالش‌های جدی در مسائل رابطه‌ای می‌ماندیم.

همچنین می‌توان گفت علم روانشناسی از دریچه روان در مورد انسان، سؤال‌های جدید و تازه‌ای مطرح می‌کند. همانطور که در فلسفه به یکسری سؤالات هستی‌شناختی انسانی پرداخته می‌شود، در علم روانشناسی هم از یک دریچه دیگر به اسم دریچه روانشناختی به افکار، احساسات و رفتارهای انسان نگریسته می‌شود. این مسیر جدید به‌خودی خود، سؤالات بسیاری را درباره انسان طرح می‌کند. از آنجا که انسان تا زمانی که سؤالاتی را در ذهنش پرورش می‌دهد، در حال زندگی‌کردن است بنابراین می‌توان گفت هر علمی که توان ایجاد سؤال داشته باشد، بر قناع زندگی ما اضافه می‌کند و روانشناسی هم از این قاعده مستثنی نیست.

ما با مجموعه‌ای از رشته‌ها به نام علوم انسانی روبه‌رو هستیم که هر کدام از زاویه‌ای به موضوع انسان می‌پردازند تا از این طریق هم انسان به شناخت بهتری از خود دست پیدا کند و هم جهان غنی‌تر و مناسب‌تری را بسازد. می‌توان روانشناسی را یکی از ابعاد نجات‌بخش جامعه معرفی کرد، چراکه رشته‌های مختلفی در قامت منجی برای انسان‌ها قد علم کرده‌اند. هر یک از رشته‌های روانشناسی، ‌جامعه‌شناسی و... به شیوه خود به موضوعات مرتبط با انسان‌ها می‌پردازند. نکته قابل توجه این است که هر یک از زیرشاخه‌های روانشناسی، رویکردهای مختلفی دارند. بنابراین شاید نتوان با قطعیت روانشناسی را به‌عنوان تنها منجی انسان‌ها معرفی کرد اما روانشناسی را باید یکی از ابعاد مهم برای شناساندن مسیر برون‌رفت انسان از مشکلات جهان پیرامونش ذکر کرد که زندگی انسان‌ها بدون آن حتما می‌توانست دچار نقص و کمبود باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید