چهرههای خبرساز آغاز سال: پرویز پرستویی
اول بیل بزن
پرویز پرستویی غرق در اینستاگرام را چقدر دوست دارید؟
خدیجه نوروزی
بحران سیل امسال در نقاط کشور تنها خوبیای که داشت این بود که شور و هیجان بیاندازهای در فضای اینستاگرامی ایجاد کرد تا هر کسی بتواند به بهانه همدردی با سیلزدگان تور ماهیگیریاش را در دریا بیندازد و تا میتواند فالوئر جمع کند. در چنین فضایی مهم نبود چهکسی راست میگوید و چهکسی حق بهجانب است. فقط پستها و فیلمها بود که دست بهدست میشد تا خبرساز شود و در این بین سلبریتیها نیز بینصیب نماندند. یکی از داغترین و پربازدیدترین فیلمهایی که در صفحات اینستاگرامی چرخید و حاشیه ساز شد فیلمی با هشتگ اول- بیل - بزن- بعدا- حرف - بزن بود. در این فیلم چند روحانی مشغول بیلزدن و خدمت به مردم در مناطق سیلزده هستند و یک روحانی که در حال فیلمبرداری است از پرویز پرستویی، تهمینه میلانی و دکتر زیباکلام و تاجزاده دعوت میکند تا به جای در خانه نشستن و حرفزدن، به مناطق سیلزده بروند و بیل بزنند؛ پستی که واکنش پرویز پرستویی، هنرپیشه صاحبنام را برانگیخت تا در صفحه شخصیاش به آن واکنش نشان دهد و این روحانی را مورد خطاب قرار دهد تا بیلزدنهایش را به رخ نکشد.
مدتهاست که حضور پررنگ پرویز پرستویی در فضای مجازی و نشر مطالب مختلف از سوی او باعث شده تا صفحه شخصیاش و مسیری که طی کرده بیش از گذشته مورد توجه کاربران اینستاگرامی قرار گیرد و بالطبع واکنشهای عمومی تند و جانبگیرانهای را نیز در برداشته باشد.
اما پستهای وی در ارتباط با سیل اخیر کشور بیش از گذشته واکنش عدهای را به این هنرمند پیشکسوت تندتر کرد و بسیاری حتی شوخیهای تلخی هم در ارتباط با حضور او در فضای مجازی مطرح کردند؛ ازجمله اینکه «کاش کسی برای پرویز پرستویی صفحه اینستاگرام درست نمیکرد!» یا «کاش اوقات فراغت پرستویی کمتر بود!».
خوب یا بد
پرستویی مدتهاست که صفحه اینستاگرامیاش را به دردهای مردم اختصاص داده. بیش از 90درصد از پستهای پرستویی در بازنشر دردهای جامعه و کمبود و مشکلات مردم، از درد خانوادههای آسیبدیده و کودکان بیمار گرفته تا مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور که به نوعی مردم را با خود درگیر کرده و بلاهای طبیعی که جان انسانها را میگیرد، است. او از این طریق با مردم سخن میگوید تا مرهمی بر زخمهایشان باشد، تا مسئولان بیشتر این افراد جامعه را ببینند و کمکشان کنند؛ پستهایی گاه تأثیرگذار و آموزنده که تلنگری است برای بسیاری از بیمسئولیتها. البته در برههای توجه بیش از اندازه به حواشی موجب شد تا عکسهایی را در پستهایش بگذارد که براساس اطلاعات اشتباه از منابع در دسترساش بود و واکنشهای تند برخی کاربران وی را وادار کرد تا آنها را از صفحه اینستاگرامیاش حذف کند. اما هر چه هست صفحه پرویز پرستویی با داشتن بیش از 4میلیون و 900دنبالکننده توانسته در به راه افتادن بسیاری از حرکتهای اجتماعی، ازجمله راه انداختن برخی کمپینها مانند تحریم چهارشنبهسوزی یا حمایت از تیم ملی ایران تأثیرگذار باشد. شاید چیزی که پرستویی به آن بیتوجه بوده این است که همیشه شیب تند انتقادات مؤثر نیست و خود عاملی میشود برای تخریب؛ بهعنوان مثال وی در راهاندازی کمپین تحریم صداوسیما در حمایت از عادل فردوسیپور چندان نتوانست به توفیق زیادی دست پیدا کند و حتی با واکنشها و پاسخهای متضادی از سوی هنرمندانی چون امین حیایی مواجه شد که اعلام کردند برای ایجاد همدلی و اتحاد مردم در تلویزیون حضور یافتند. پرویز پرستویی از هنرمندانی است که چند نسل با وی خاطره دارند و جزو میراث فرهنگی ما به شمار میرود. ما همانطور که موظف به نگهداری از میراث فرهنگیمان هستیم درباره هنرمندان نیز میبایست احترام آنها را نگه داریم و دلشان را نشکنیم. البته نخستین کسانی که موظف به نگهداری از این میراث هستند خود هنرمندان هستند. مراقبت از اینکه سطحی جلوه نکنند و دمدستی بهنظر نرسند، چرا که آرمانها و اعتقادات چند نسل در طول زمان به نقشآفرینی این عزیزان گره خورده و امروز و در جایگاهی که قرار دارند باید وامدار آن باشند؛ بهویژه کسانی چون پرستویی که طرفداران زیادی از اقشار مختلف جامعه دارند. مردم پرویز پرستویی غرق در اینستاگرام را دوست ندارند؛ البته این بهمعنای آن نیست که ظرفیت شنیدن اعتراض هایش را ندارند، نه بلکه پرویز پرستویی محبوبشان را میخواهند که همیشه آوانگارد در کمک به مردم و دستگیری از مستضعفان بود نه صرفا یک منتقد سطحی فضای مجازی.