• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
شنبه 7 بهمن 1396
کد مطلب : 5313
+
-

دوبله در حال جان کندن است

چند برش از یک گفت‌وگو با منوچهر اسماعیلی که مراسم بزرگداشت وی در جشنواره سی وششم برگزار خواهد شد

سینما
دوبله در حال جان کندن است

 

مسعود میر/ خبرنگار:

 

پایان هفته که از راه برسد از مرد هزار صدای دوبله ایران تجلیل می‌شود. بهانه، بزرگداشت مردی است که صدایش به اندازه‌شهرت محبوب‌ترین سوپراستارهای ادوار مختلف سینما، مشهور است و وقتی لب به سخن می‌گشاید هزار نقش پیش چشم مجسم می‌شود. منوچهر اسماعیلی بی‌حاشیه زیسته و آنقدر از دیده‌شدن پرهیز دارد که نمی‌خواست به برگزاری بزرگداشت خود در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر رضایت دهد. او به اصرار خانواده و پافشاری دست‌اندرکاران جشنواره راضی شده تا یکی از سه چهره آیین تجلیل از بزرگان سینما در این دوره جشنواره باشد. هفته گذشته وقتی با پیگیری‌های فراوان حاضر به گفت‌وگو با همشهری شد مصرانه تأکید کرد که فقط به منوچهر اسماعیلی بسنده نکنیم و حواسمان به حرفه رو به مرگ دوبله و وضعیت نابسامان همکارانش هم باشد و در روزنامه همشهری که روزنامه مردم است از گرفتاری‌های هم‌صنف‌هایش بنویسیم.

اسماعیلی صدای جاودانه سینمای ایران است. صدایی که حالا واگویه یک حرفه رو به زوال است. برش‌هایی از گفت‌وگو با او پیش چشم شماست، تفصیل این گفت‌وگو بماند برای ویژه‌نامه جشنواره.

 

 

مرگ صدا

 

منوچهر اسماعیلی در 78سالگی بیش از هر چیز نگران به فراموشی سپرده شدن حرفه دوبله است: «دوبله در حال جان کندن است. به آن بها نمی‌دهند و ارزشی برایش قائل نیستند. بی‌در و پیکر شده این حرفه. مثلا تلویزیون اعلام می‌کند جوانانی که علاقه‌مند هستند وارد این کار شوند، بعد من از مسئولان سؤال می‌کنم شما چه گلی به سر کسانی که الان مشغول هستند زده‌اید که می‌خواهید این‌همه نیروی جوان و طبعا بی‌تجربه را وارد عرصه کنید؟ با این دستمزد شرم‌آوری که به آنها می‌دهید می‌خواهید به استقبال جوان‌ترها هم بروید؟ به هر حال آن فرد جوان است و استعداد دارد و می‌خواهد آینده‌اش را با این کار بنا کند، چطور می‌تواند زندگی کند؟ گو اینکه کارها سرعت پیدا کرده. سابقا کارها در طول 10یا 15روز انجام می‌شد ولی امروزه دوبله فیلم را در یک روز می‌گویند و می‌روند، اما به هر حال این جوان‌ها هم هزینه دارند. هزینه رفت‌وآمد، ایاب و ذهاب و خورد و خوراک دارد و آنهایی که بالادستی هستند و رتبه بالاتری دارند، دستمزدشان واقعا بسیار ناچیز است؛ چه برسد به کسانی که در سطح پایین‌تری قرار دارند. به هر ترتیب جوان‌ها تشویق به آمدن می‌شوند ولی عرصه برای کار خالی است.»

 

 

بزرگداشت با اصرار

 

او آنقدر درباره وضعیت بد دوبله در ایران و نبود فضای کاری گلایه‌مند است که اعتراف می‌کند اصلا تصمیم نداشته موضوع بزرگداشت در جشنواره فیلم را بپذیرد: «این بزرگداشتی هم که گذاشتند من به اصرار همسر و دخترم پذیرفتم. البته همان‌جا هم با مسئولان جشنواره شرط کردم چون بار اصلی کار هم‌صنفی‌های من دوبله فیلم خارجی بوده من تمایل دارم درباره فیلم‌های غیرایرانی حرف بزنم و از حرف زدن درباره دوبله فیلم‌های ایرانی امتناع دارم، چون نه آنها راضی هستند و نه من که بگویم جای چه‌کسی صحبت کردم یا چه کردم، موفق بودم یا نبودم، ولی می‌توانم در مورد محفل اصلی رشد هنر دوبله در ایران که وابسته به ورود فیلم‌های خارجی بوده و هست صحبت کنم.»

 

 

آماده کار اما بیکار

 

«ماجرای کار نکردن من و امثال من در واقع یک بازنشستگی خودخواسته خودخواهانه و تحمیلی است. من خدا را شکر هنوز از کار نیفتاده‌ام و هنوز می‌توانم کار کنم. ولی شوق و دلخوشی‌ای ندارم که من را طرف این کار بکشد. من زیاد اهل پول نیستم ولی به هر حال آن موضوع هم خودش یک محرک است. وقتی در موضوع دستمزد به انسان اهانت شود بقیه موارد معلوم است چه می‌شود. بالاخره باید فیلم‌های خارجی اکران شوند و روی پرده بیایند تا دوبله دوباره جان بگیرد. بالاخره مدیران تلویزیون باید به این نتیجه برسند که واحد دوبلاژ باید از یک واحد تشریفاتی تنها برای گروهی خاص بدل شود به جایی برای ظهور و بروز استعدادها و البته درخشش پیشکسوت‌ها؛ درست مثل قدیم‌.» اینها را می‌گوید و سری به نشانه افسوس تکان می‌دهد. می‌گوید الان کار نمی‌کنم تا ببینم در آینده چه پیش می‌آید و با همین جمله تأیید می‌کند که حال و روز اهالی دوبله و هنرمندان نامی آن خوش نیست. او البته موضوع دوبله برای فیلم‌های ایرانی را هم از یاد نمی‌برد و معتقد است تأثیر دوبله بر درخشش و تأثیرگذاری بعضی نقش‌ها غیرقابل کتمان است.موضوعی که شاید به‌دلیل کاهش هزینه‌های تولید و البته عدم‌تمایل بازیگران به ورطه فراموشی سپرده شده است. منوچهر اسماعیلی از مرحوم علی حاتمی به‌عنوان کارگردانی که به دوبله اعتقاد داشت هم یاد می‌کند و می‌گوید: «شادروان علی حاتمی یکی از ممتازترین کارگردانان ایرانی بود که به‌کار ما اهمیت بسیاری می‌داد و خودش از قبل برای نقش‌های فیلم‌هایش، گوینده‌ را انتخاب می‌کرد. فیلم را به‌دست هر مدیر دوبلاژی که می‌داد توصیه می‌کرد که هر پرسوناژ را چه کسانی صحبت کنند.»

 

 

یاد آر

 

«خیلی جوان بودم و عاشق سینما. در قامت یک تماشاگر حرفه‌ای بیشتر فیلم‌های روی پرده را می‌دیدم و خاطرم هست همان موقع‌ها صدای پرویز بهرام در فیلم اتللو و این جمله که «اول شمع را بکشم بعد شمع وجود تو» مدت‌ها در ذهنم رسوب کرده بود. با این همه اما باز هم وارد کار دوبله نشدم تا اینکه بالاخره بر اثر یک اتفاق سر از یک استودیوی درجه3 درآوردم و کارم را شروع کردم. بعدتر با شادروان علی کسمایی آشنا شدم و ایشان من را پذیرفت و به‌کار دعوتم کرد و بهترین دستمزد آن زمان را ایشان به من دادند. من تا آن موقع برای هر فیلمی صد تومان می‌گرفتم، او برای فیلم‌ها به من هزار تومان داد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید