• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 27 فروردین 1398
کد مطلب : 52596
+
-

گفتن حقیقت؛ تنها راه نجات زن محکوم به قصاص

گفتن حقیقت؛ تنها راه نجات زن محکوم به قصاص


زن جوانی که متهم بود همسر و پسر 16ساله‌اش را به قتل رسانده، در حالی از سوی دادگاه به 2 بار قصاص محکوم شد که خانواده مقتول می‌گویند تنها خواسته‌شان از او، گفتن حقیقت درباره قتل عزیزانشان است.

به گزارش همشهری، رسیدگی به این پرونده از اواسط سال 94با مرگ مرموز مردی 45ساله و پسر 16ساله‌اش در خانه‌شان در طبقه چهارم آپارتمانی در تنکابن آغاز شد. صبح آن روز و با پیدا شدن اجساد بی‌جان قربانیان، مأموران به نخستین کسی که مشکوک شدند، مادر خانواده بود. این زن در تحقیقات مدعی شد که صبح زود، وقتی از خواب بیدار شده با اجساد شوهر و پسرش روبه‌رو شده و ماجرا را به یکی از دوستان خانوادگی‌شان خبر داده و درخواست کمک کرده است.

این در حالی بود که وقتی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شد، متخصصان نتوانستند علت اصلی مرگ قربانیان را مشخص کنند و در گزارش پزشکی قانونی فقط اعلام شد که مرگ آنها بر اثر مسمومیت بوده است.

در این شرایط، اجساد قربانیان به خاک سپرده و زن جوان(مادر خانواده) آزاد شد و این در حالی بود که اولیای دم قربانیان معتقد بودند که این زن در این ماجرا دست داشته و حادثه جنایت است.

یکی از اعضای خانواده قربانیان در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: قربانیان عمو و پسر عمویم بودند و ما از همان ابتدا به زن‌عمویم مشکوک بودیم؛ چون شواهد زیادی وجود داشت که نشان می‌‌داد او در قتل عمو و پسرعمویم نقش داشته است. وی ادامه می‌دهد: زن عمویم در تحقیقات مدعی شده که صبح روز حادثه با دیدن اجساد پسر و همسرش با یکی از دوستان خانوادگی‌شان تماس گرفته و ماجرا را به او اطلاع داده و از او کمک خواسته است؛ درحالی‌که می‌بایست به اورژانس زنگ می‌زد و حتی همسایه‌ها صدای گریه او را نشنیده بودند. از طرفی وقتی دوست خانوادگی‌شان به آنجا رفت و با اجساد روبه‌رو شد، متوجه شد که لباس‌ پسرعمویم و فرش داخل پذیرایی شسته شده بود. این در حالی بود که بعدا زن عمویم مدعی شد که وقتی دیده پسرعمویم لباسش و فرش را کثیف کرده، آنها را شسته است. حال آنکه وقتی مادری با جسد فرزند و شوهرش روبه‌رو می‌شود، حتما از بقیه کمک می‌خواهد و اورژانس را خبر می‌کند نه اینکه لباس و فرش را بشوید. دلیل دیگر ما هم این بود که متوجه شدیم زن عمویم تنها چند روز بعد از حادثه، در شبکه‌های اجتماعی با افراد غریبه چت می‌کرد و آخرین دلیل هم این بود که چند‌ماه قبل از این حادثه، حادثه‌ای مشابه برای عمو و پسرعمویم رخ داده بود.

او ادامه می‌دهد: صبح یکی از روزهای بهمن 93، یعنی چند‌ماه قبل از مرگ عمو و پسرعمویم، یکی از دوستان عمویم طبق قراری که با او داشت به مقابل خانه‌شان رفت و چندبار زنگ زد تااینکه پسرعمویم بی‌حال و رنگ‌پریده، در را باز کرد. دوست عمویم با دیدن وضعیت او، نگران وارد خانه شد و دید که عمویم هم بی‌حال در پذیرایی افتاده است. این در حالی بود که شلنگ گاز رومیزی بریده شده و گاز همه خانه را پر کرده بود اما زن‌عمویم که در اتاق دیگری حضور داشت، کاملا سالم بود. بعدا زن عمویم مدعی شد که پسرش به‌خاطر بازیگوشی شلنگ گاز را پاره کرده اما پسرعمویم قسم می‌خورد که کار او نبوده است. به همین دلیل ما مطمئن هستیم که او قبلا هم قصد داشته همسر و پسرش را به قتل برساند اما موفق نشده بود.

محاکمه
با این استدلال بود که اولیای دم، اصرار بر گناهکار بودن زن جوان داشتند و همین اصرار و اعتراض آنها بود که باعث شد پرونده پس از 3سال رکود، در شعبه دیگری از دادگاه به جریان بیفتد. این بار قاضی پرونده دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد. او تحت بازجویی قرار گرفت اما همچنان مدعی بود که بی‌گناه است. او می‌گفت که شب حادثه، مثل شب‌های قبل همراه همسر و فرزندش به خواب رفته و صبح که بیدار شده، متوجه شده که همسر و فرزندش نفس نمی‌کشند و جان باخته‌اند.

این زن اما هیچ دفاعی برای ارتباط پیامکی‌اش با چند مرد غریبه نداشت و همین موضوع او را گرفتار کرد و در ادامه پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان مازندران فرستاده شد. قضات شعبه چهارم دادگاه در جریان بررسی‌های اولیه‌شان این پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و تصمیم گرفتند با برگزاری مراسم قسامه در این‌باره تصمیم‌گیری کنند.

برادرزاده مقتول(پدر خانواده) می‌گوید: وقتی قرار شد مراسم قسامه برگزار شود، به ما گفتند که باید 50نفر از بستگان قربانیان در دادگاه حاضر شوند و قسم بخورند که زن عمویم قاتل است. از طرفی همه اقوام ما در جریان این پرونده بودند و اطمینان داشتند که این زن قاتل است. به این ترتیب 50نفر ازجمله همسرم نیز در دادگاه حاضر شدند و قسم خوردند و در نهایت قضات دادگاه حکم 2بار قصاص برای زن‌عمویم صادر کردند. حالا هم این پرونده به دیوانعالی کشور رفته و منتظریم تا قضات دیوان درباره رأی دادگاه نظر دهند.

او ادامه می‌دهد: می‌دانیم که با قصاص زن عمویم، قربانیان زنده نخواهند شد اما حق ماست که از جزئیات مرگ آنها باخبر باشیم. به همین دلیل تنها خواسته ما از زن‌‌عمویم، گفتن حقیقت است. اگر او حاضر شود حقیقت را بگوید و توضیح دهد که آن شب چه اتفاقی برای عمو و پسرعمویم رخ داد، ممکن است ولی دم که مادربزرگم است و همچنین پدرم و عمو و عمه‌هایم از قصاص او بگذرند. براساس این گزارش، قسامه براساس مواد 313، 314، 336و 337قانون مجازات اسلامی و در زمانی برگزار می‌شود که هیچ ادله محکمه‌پسندی برای اثبات گناهکار یا بی‌گناه بودن متهم جنایت عمدی یا غیرعمدی وجود ندارد و تنها راه آن ادای سوگند است. در پرونده‌های جنایت عمدی، مدعی (در این پرونده ولی‌دم) باید 50نفر از بستگان مرد را به دادگاه معرفی کند و آنها سوگند یاد کنند که متهم گناهکار است.

این خبر را به اشتراک بگذارید