کارشناسان از شرایط پوشش رسانهای بحران سیل اخیر میگویند
جای خالی انسجام در پوشش خبری بحران
مهدیه تقوی راد/خبرنگار
پوشش خبری حوادث و بحرانها از سوی رسانهها باید با توجه به مدیریت بحران صورت گیرد تا علاوه بر انسجام رسانهای و دقت در مطالب باعث ایجاد آرامش در میان مردم آسیبدیده و حساسشدن جامعه نسبت به نیازهایشان شود. در شرایطی که بحران سیل مناطق گستردهای از کشورمان را دربرگرفته، شاهد این هستیم که برخی شبکههای مجازی که پایگاهشان عموما در کشورهای همسایه است، اقدام به انتشار شایعاتی میکنند که به اضطراب و استرس بیشتر مردم سیلزده دامن میزند. در این بین روز گذشته رئیس پلیس فتای استان خوزستان از شناسایی و معرفی ۲۴ نفر از کاربران فضای مجازی که با پخش اخبار منحرف و شایعات مربوط به سیل موجب تشویش اذهان عمومی شده بودند، خبر داد. علاوه بر لزوم برخورد با اخلالگران نظم عمومی، کارشناسان روزنامهنگاری معتقدند که حرفهایبودن و مدیریت در پوشش رسانهای بحران، موضوع مهمی است که آموزش آن در ایران مغفول مانده و هماهنگی بین نهادهای امدادگر با رسانهها نیز وجود ندارد. همه اینها باعث شده فضای گلآلود رسانهای بحران در کشور بهوجود بیاید. یادداشتهای فریدون صدیقی و محمد مهدی فرقانی از استادان روزنامهنگاری را در این خصوص بخوانید.
رسانهها باید به مهار بحران کمک کنند
محمدمهدی فرقانی/ استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاری
نقش رسانهها در پوشش بحران بهمثابه بخشی از مدیریت بحران تلقی میشود. درست است که رسانهها وظیفه جمعآوری و انتقال اطلاعات و آگاهکردن مردم از واقعیتهایی که وجود دارد را بهعهده دارند اما این نقش باید با مسئولیت اجتماعی همراه باشد. به این معنا که همانطور که اطلاعرسانی درست و دقیق انجام میدهند، در عین حال مراقب شرایط روانی جامعه و مسائلی از قبیل بروز اضطراب، ناامیدی و سرخوردگی و از دسترفتن هویت اجتماعی باشند و در جهت بازگرداندن امید به زندگی، امیدوار کردن مردم، بالا نگهداشتن روحیه عمومی، ایجاد انگیزه و تحرک برای بازگرداندن زندگی به شرایط عادی و بازسازی را مدنظر داشته باشند. رسانهها باید در حوزه حفظ انسجام، یکپارچگی اجتماعی و همبستگی در شرایط بحران تلاش کنند چراکه اگر این موارد تقویت شود، شاهد ایجاد تشتت، پراکندگی، اختلاف، کینه و بدبینی در جامعه نخواهیم بود؛ به این معنا که باید به نوعی رسانهها نیز در فرایند مدیریت بحران کمک کرده و در این عرصه حضور داشته باشند و به مدیریت بحران برای مهار بحران و رسیدگی به مردم آسیبدیده کمک کنند. وظیفه رسانه فقط بازتابدادن اطلاعات صرف نیست، رسانهها نباید خود را بیرون از مدیریت بحران ببینند چراکه از هر راهی میشود برای بازآفرینی جامعه و برگرداندن مردم به زندگی عادی نقش ایفا کرد. رسانهها باید به عواقب کار خود توجه داشته باشند، این یعنی مسئولیت اجتماعی، یعنی روزنامهنگاران و خبرنگاران در قبال شرایط بحران احساس مسئولیت کرده و فشار روانی، فیزیکی و اقتصادی به مردم را کاهش داده و در عینحال اطلاعرسانی شفاف داشته باشند. در نتیجه این شرایط است که رسانهها میتوانند بخشی از بار مدیریت بحران جامعه را به دوش بکشند و همین مسئله بخشی از مسئولیت اجتماعی است.
در شرایط بحران همیشه شاهد اخبار فراوان و بازتاب مسائل مربوط به آن هستیم که در فضای مجازی این مسائل بازتاب زیادی داشت. در سیل اخیر هم همین موضوع صدق پیدا کرد. فضای مجازی با خبرهایی که در آن بازتاب پیدا کرد، خلأ ستاد خبری در مدیریت بحران را پر کرد. در مدیریت بحران نخستین سازوکارهایی که شکل میگیرد، باید شکلدادن به ستاد خبری مدیریت بحران باشد بهنحوی که بهصورت متمرکز اخبار واقعی و لحظهبهلحظه را از طریق رسانهها به مردم و جامعه منعکس کند اما در سیل اخیر شاهد بودیم که ستاد خبری و کار خبری منسجمی در اینباره وجود نداشت و چنین مسئولیتی از طرف ستاد مدیریت بحران برای اطلاعرسانی دیده نشد. در این شرایط یا مقاماتی که به محل سیلزده رفته بودند در محل حادثه صحبت میکردند و یا روزنامهنگاران بنا به تشخیص خود عمل میکردند و هیچ ستاد خبری که اخبار دقیق و کاملی را در اختیار داشته باشد و بتواند پاسخگوی پرسشهای رسانهها باشد، وجود نداشت. به همین دلیل در فضای مجازی ترکیبی از اخبار واقعی و جعلی منتشر شد و بخشی از انرژی و تلاش مسئولان و مدیریت بحران صرف پاسخگویی و خنثیکردن اخباری میشد که در این فضا به نادرستی منتشر شده بود. این داستان بهطور مشخص نشان داد که جای ستاد خبری کارآمد و تخصصی در این قضیه خالی است. اما رسانهها از یک طرف وظیفه دارند که اخبار نادرست و غیرواقعی فضای مجازی در ارتباط با بحران را بررسی کرده و بهموقع قدرت پاسخگویی داشته باشند و مردم را از نگرانی و اضطراب ناشی از دریافت اخبار نادرست خارج کنند و از طرف دیگر به تولید گزارشها و اخبار مستقل رو بیاورند.
متأسفانه در 2هفته ابتدایی سال که شاهد وقوع سیل در بخش عظیمی از کشورمان بودیم، مطبوعات بهدلیل تعطیلات نوروزی منتشر نمیشدند و این ضایعهای جبرانناپذیر برای کشورمان است. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که در این 2هفته غیبت مطبوعات توجیهشدنی باشد و کسی نگران این نباشد که مطبوعات هم وظیفهای در قبال این قضیه دارند. در این زمان بحرانی مطبوعات باید به هر شکل ممکن از محاق خارج میشدند و به خبرنگاران برای حضور در مناطق سیلزده و تهیه گزارش فراخوان میدادند حتی اگر هزینهای هم که میکردند به لحاظ مادی بازگشتپذیر نبود و مشکلات توزیع وجود داشت، باز هم مطبوعات باید نشان میدادند که حضورشان مثمر و لازم است اما با غیبت خود در این مدت به نوعی این پیام غیرمستقیم را میدهند که نقش چندانی در فضای خبری جامعه ایجاد نمیکنند. این در شرایطی است که در همه جای جهان زمانی که چنین بحران مشابهی پیش میآید، بسیج رسانهای و فراخوان صورت گرفته و ستاد مدیریت بحران در مطبوعات تشکیل میشود چراکه روزنامهنگاری بحران در این شرایط مصداق پیدا میکند. مشخص نیست چه توجیهی برای غفلت از این وضعیت وجود دارد، شاید هم این مسئله به این دلیل است که بخشی از مهار و کنترل خبری در این زمان از بین رفته است.