تکیه بر تولیدات غیرنفتی صادراتمحور
محمد پارسا/ رئیس فدراسیون صادرکنندگان انرژی و صنایع وابسته
بسترسازی برای تولیدات صادراتمحور باید از سالهای گذشته سیاستگذاری میشد که متأسفانه سیاستگذاریهای حداقل قیمتگذاری ارزی دولتهای پیش از انقلاب و بعد از انقلاب در جهت عکس و حمایت از واردات بوده است. این موضوع سبب شده که کالای وارداتی نسبت به کالای تولید داخل برای مصرفکننده داخلی هزینههای کمتری داشته باشد. این درحالی است که از عمر 8ساله هر دولتی فقط 2سال از آن را شاهد واقعی شدن قیمت ارز بودیم که به صادرات نیز بها داده شد. در نهایت اینکه سیاستگذاریها در جهت حمایت از تولیدات صادراتمحور انجام نشده است. موضوع دیگر وابستگی بودجه دولت بهطور مستقیم و غیرمستقیم به درآمدهای نفتی است که دشمنان از این نقطه ضعف استفاده میکنند و صادرات نفتی ما را در تحریم قرار میدهند که سبب میشود قیمت ارز یکباره تغییر چند برابری کند. در این شرایط دولت نمیتواند یکباره حقوقها را همپای نرخ ارز 2 تا 4برابر کند و مشکلاتی برای معیشت مردم و حقوقبگیران بهوجود میآید.
حال آنکه اگر دولت با کارآفرینان بخش خصوصی و اقتصاددانان، کمیسیون مبارزه با تحریمها و قابل پیشبینی بودن اقتصاد را تشکیل دهد، متوجه میشود باید عقبافتادگی صادراتی را در برنامه 20ساله جبران کرد و در 6سال باقیمانده تا سال1404 پیگیر رشد سرمایهگذاری در تولیدات صادراتمحور شد که حداقل به برنامه 20 ساله که یکی از اهدافش رسیدن به مرز صادرات غیرنفتی در حد 200میلیارد دلار بوده است، نزدیک شد و اگر نمیتوان به حدود برنامه 20 ساله رسید حداقل در 1404به 100میلیارد دلار صادرات غیرنفتی (رشد سالانه 20درصد) و در سال1410 با 6 سال تأخیر به صادرات غیرنفتی 200میلیارد دلار برسد (به این ترتیب اقتصادی مقاوم و صادراتمحور خواهیم داشت که کمتر میتواند مورد تهدید دشمنان قرار گیرد).
نکته مثبت این است که بازار ما حوزه فرهنگی ایران قدیم است که با استفاده از این فرهنگ مشترک میتوان صادرات به کشورهای همسایه و حوزه اکو و دیگر کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا را هدف این تولیدات صادراتمحور قرار داد. در این شرایط اگر صادرات غیرنفتی ایران شامل بیش از 1000قلم کالای متنوع باشد بدان معناست که اقتصاد ما مقاومتی شده است و به این ترتیب نهتنها مصارف داخل کشور پوشش داده میشود بلکه بازار حداقل 500میلیونی کشورهای همسایه و همینطور اکو را تحت پوشش قرار میدهد.
انتظار میرود برای یکبار هم که شده سیاستگذاران اقتصادی نظرشان غالب بر سیاستگذاران سیاسی در مسائل اقتصادی باشد و سیاستگذاری در اقتصاد کلان بهجای اینکه وارداتمحور باشد به تولیدات صادرات محور تغییر کند و شرایط برای بهبود صادرات غیرنفتی مهیا شود. میتوان با اطمینان گفت با وجود تعداد دانشگاهیان فارغالتحصیل در کشور که بنا بر آمار، ایران چهارمین کشور تعداد فارغالتحصیل را دارد، میتوان اقتصاد منطقه را متحول کرد.
این گنجینه عظیم و با ارزش فارغالتحصیلان دانشگاهی که متأسفانه بعضی مسئولان کشوری با بیسلیقگی گاهی با عناوینی همچون بلای فارغالتحصیلان و... یاد میکنند درصورت برنامهریزی صحیح ارزشی بسیار فراتر از کل منابع زیرزمینی کشور دارد که درصورت آموزشهای صحیح کارآفرینی با کمک نهادهایی مانند معاونت فناوری ریاستجمهوری و همینطور با مشارکت بخش خصوصی با شرکتهای نوپا و استارتاپها در زمینههای مالی و معنوی میتوان بهترین بهره را برد. بنابراین امید میرود با توجه به پیشنهادهای دلسوزان واقعی کشور، بار دیگر اقتصاد روی ریل صحیح قرار گرفته و ملت با عظمت ایران در اوج افتخار و نقشآفرینی در عرصههای بینالمللی قرار گیرند.