دوره بازگشت به مردم
محمد بقاییماکان/ پژوهشگر و اقبالشناس
شعر هندی پس از یک دوره اعتلا و شکوه، دچار افول شد. مضمونیابی و وفور استعاره، کنایه و مجاز گرچه شعرهای این سبک را جذاب و خواندنی میکرد، اما در عین حال از فضای واقعی زندگی دور میساخت. هرچه این فاصله بیشتر میشد بر دلزدگی مخاطبان و خوانندگان میافزود.
گرچه میگویند شاعران معروف این سبک بهدلیل تنگناهای دوره صفوی رحل اقامت به هند افکندند، ولی حقیقت این است که با وجود این فشارها طالب آملی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و دیگران به طمع زندگی مرفهی که پادشاهان هند برایشان تأمین کرده بودند، راهی آن سرزمین شدند. نظیری نیشابوری در هند به چنان مکنتی رسید که تخلص شاعری دیگر بهنام نظیری مشهدی را به 3هزار روپیه خرید.
در چنین حال و هوایی شاعران این سبک، از واقعیتها دوری میجستند و به مشکلات جاری مردم توجهی نداشتند. حزین لاهیجی در اواخر اعتلای سبک هندی در سده 12هجری میسراید:
کردهام خاک در میکده را بستر خویش
میگذارم چو سبو دست به زیر سر خویش
این بیت گرچه با شیرینی و لطافت، آوارگی و درماندگی سراینده را میرساند، ولی «منِ مشخصِ» آن قابل تعمیم به کل جامعه نیست. ازاینرو شاعران اندیشمند مردمدوست کمکم بهسبک خراسانی روی آوردند. روزگار این مراجعت را دوره بازگشت مینامیم. کسانی که در دنیای شعر پس از دوره بازگشت قد علم میکنند آنهایی هستند که اشعارشان مبین واقعیتهای زندگی، مشکلات مردم، انتقادهای اجتماعی و نگاه جامعهشناسانه است. به این ترتیب شعر وارد زندگی مردم میشود. جریانی که همچنان ادامه مییابد و پرداختن به آن نیاز به فرصت و نوشتاری دیگر دارد.