آزادگی؛ میراث ابوسعید
گفتوگو با مهدی محبتی به مناسبت هزاره ابوسعید ابوالخیر
مرتضی کاردر/روزنامه نگار
امروز هزارمین سالروز درگذشت ابوسعید ابوالخیر است. شاعر و عارف نامی قرن چهارم که یکی از بزرگترین عارفان و صوفیان تاریخ ایران است و ذکرش در بسیاری از متون کهن فارسی رفته است.
مرکز فرهنگی شهر کتاب عصر امروز برنامهای با عنوان «هزاره ابوسعید» برگزار میکند. دکتر نصرالله پورجوادی، دکتر مهدی محبتی، سیدعلی میرافضلی، دکتر مریم مشرف و دکتر غلامرضا خاکی از جمله سخنرانان همایش امروز هستند. همچنین بزرگداشت فریتس مایر ایرانشناس و ابوسعید شناس برجسته سوئیسی نیز در همایش هزاره ابوسعید برگزار میشود. با دکتر مهدی محبتی کرمانی که قرار است در نشست امروز با عنوان «رهایی یا بندگی، نگاهی به ابوسعید و میراث او» سخنرانی کند گفتوگو کردهایم. مهدی محبتی استاد دانشگاه در رشته ادبیات است که در سال های اخیر بیشتر همت خود را صرف معرفی میراث کهن ادبیات فارسی کرده است. «سیمرغ در جست وجوی قاف» و مجموعه «از معنا تا صورت» ، از جمله کتابهایی است که او از میراث گذشتگان برای مخاطبان امروز فراهم آورده است. «آینههای خندان» آخرین اثر اوست که به تازگی منتشر شده است.
شاید یکی از دلایل آشنایی کمتر نسل امروز با میراث گذشته فقدان کتابهای عمومی درباره شخصیتهای بزرگ ما باشد. کتابهایی که بتوانند در حکم مقدمههایی برای آَشنایی با جهان بزرگانی مثل مولوی یا خیام یا ابوسعید باشند و نحوه مطالعه آثار آنها را به مخاطبان بیاموزند. فکر میکنید چرا دانشگاهیان ما کمتر سراغ چنین آثاری رفتهاند؟
در 50،40 سال گذشته میراث گذشتگان را سادهسازی نکردهایم و خیلی از کتابهایی که وجود دارند تخصصی است و به کار عموم مخاطبان نمیآید که به قول شما بتوانند با جهان شخصیتهای بزرگ آشنا شوند و چگونگی مطالعه آثارشان را بدانند. اما در عین حال محدودیتهایی هم بوده است که سبب شده میراث صوفیه کمتر مورد پژوهش قرار گیرد. هر چه در سالهای اخیر نگاه فقهی و شریعتمدارانه غلبه پیدا میکند، به مرور میبینیم که پژوهش در میراث صوفیه ارزش و اهمیتی را که باید از دست میدهد و کمتر مورد توجه و تشویق قرار میگیرد که به نظر من این مسائل هم در کمتوجهی به میراث گذشتگان تأثیرگذار بوده است.
به جز عموم مخاطبان، داستاننویسان و حتی شاعران ما نیز بسیار کمتر با میراث گذشتگان آشنا هستند و کمتر اثری میبینیم که با الهام از قصههای کهن فارسی خلق شده باشد. در حالی که مثلاً در میان نویسندگان همین منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه مثل ترکیه، عراق، افغانستان کسانی را میبینیم که میزان آشناییشان با میراث گذشته ادبیات فارسی بیشتر از ماست.
شکلگیری داستان، نیازمند بسترهایی مثل عقلانیت، دموکراسی و فردیت است. بعضی از کشورهای همسایه مثل ترکیه در این زمینهها از ما جلوترند و تجربههای بیشتری دارند. سنت داستاننویسی و پرورش داستاننویس در آنجا قویتر است.
نویسندگان ما یا آنقدر ذیل سنت و منکوب سنت هستند که نمیتوانند از آن فاصله بگیرند یا آنقدر از سنت بریدهاند که نمیتوانند آن را بفهمند. با این حال نویسندگان ایرانی آثاری خلق کردهاند که به نظرم به آنها چندان توجه نکردهایم؛ مثل رمان «شهر هشتم» از محمد قاسمزاده.
اگر بخواهید کتابهایی را برای عموم مخاطبان معرفی کنید که بتوانند با جهان ابوسعید ابوالخیر آشنا شوند در میان آثار موجود چه کتاب هایی را پیشنهاد میکنید.
کتاب «ابوسعید افسانه یا حقیقت» از فریتس مایر، نوشتههای زندهیاد سعید نفیسی درباره ابوسعید، «چشیدن طعم وقت» از دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی و کتابی که نشر میراث مکتوب درباره ابوسعید منتشر کرده است به عنوان کتابهای مقدماتی میتواند به کار مخاطبان بیاید.
بعد از این کتابها مخاطبان میتوانند سراغ شعرها و متنهای خود ابوسعید یا متنهای کهنی که درباره اوست بروند؛ مثل اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابیسعید ابیالخیر که محمد بن منور یکی از نوادگان ابوسعید نگاشته و «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر» که آن هم نوشته لطفالله ابن ابیسعید یکی دیگر از نوادگان اوست. همچنین کتابهای دیگر کهن عرفانی ما مثل «تذکرهالاولیاء» یا «نفحات الانس» که در آن ذکر ابوسعید رفته است یا کتابهای امروزیتری مثل «دریای جان» از هلموت ریتر که درباره عطار است اما بسیار از ابوسعید سخن گفته است.
پرسش آخر شاید قدری کلیشهای باشد و پاسخ به آن به طور خلاصه چندان ممکن نباشد اما بفرمایید که میراث ابوسعید برای امروز ما چیست؟
بله، شاید کلیشهای به نظر برسد اما پرسش مهمی درباره ابوسعید است که چنانکه گفتید پاسخ دادن به آن راحت نیست. بزرگترین میراث ابوسعید ابوالخیر آزادگی است. ابوسعید شخصیتی است که هیچ چیز نمیتواند وجود او را به بند بکشد. ویژگی دیگرش مبارزه با خودخواهیهایی است که همواره آدمی را دربرمیگیرد. ابوسعید هیچگاه در طول زندگی اش از کلمه من استفاده نکرد، حتی وقتی میخواست درباره خودش حرف بزند میگفت «ایشان». میراث دیگر ابوسعید زیباییهای هنری، معنوی و ذوقی اوست که تا امروز مانده است و برای تنهایی انسان امروز بسیار به کار میآید.