کدام موتورسیکلتها به نیروهای جنگی تبدیل شدند؟
اسبهای آهنین نبرد
سمیرا مصطفینژاد
بشر تا همین یک قرن پیش در میدانهای نبرد بر پشت اسبها لشکرکشی میکرد و بر دشمنان خود میتاخت، سرعت پیشرفتهای فنی و تکنولوژی باعث شده تا تجسم چنین تصویری دشوار بهنظر بیاید، اما واقعیت این است که زمان چندانی از آن سالها نگذشتهاست و از آن زمان تا به امروز جهان 2جنگ بزرگ، صدها درگیری و جنگ کوچک و پیشرفتهای نظامی بهشدت ترسناکی را به چشم دیدهاست.
از میان تمامی فناورهای نظامی که از یک قرن پیش تا به امروز در میدانهای جنگ مورد استفاده قرار گرفتهاند، یک مورد به اندازهای که شایسته است در مرکز توجه قرار نگرفتهاست. موتورسیکلتها در نبردهای مختلفی به کمک نیروهای نظامی کشورهای طرفین جنگ آمدهاند. برای مثال، موتورسیکلتها در دوران دفاعمقدس نقشی کلیدی داشتند: گروه موتورسوارانی که توسط دکتر چمران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تشکیل شد، ابتدا کار پیک پیامرسان را انجام میدادند زیرا اینکار نیازمند عملکرد سریع در جادههایی ناهموار و صعبالعبور بود؛ مسیرهایی که تنها موتورها میتوانستند با سرعت بالایی در میان ناهمواریهای آن حرکت کرده و خود را از یک خط به خط دیگر برسانند. علاوه بر تردد در مسیرهای ناهموار و حمل رزمندگان مسلح به آرپیجی، این موتورسواران در شبهای عملیات نیز به همراه برانکاردهای کوچکی که در پشتشان تعبیه شدهبود، به انتقال زخمیها به خارج از منطقه جنگی میپرداختند.
از سادهسازی شلیک مسلسل در جنگ جهانی دوم گرفته تا ممکن ساختن عملیات مخفیانه در عراق و افغانستان، این اسبهای آهنین در سالهای گذشته در میدانهای نبرد در ماموریتهای مهمی مشارکت داشتهاند. برخی از مدلهای معروف موتورسیکلت در میادین جنگی در زیر میآید.
هارلی دیویدسون مدل 17F/J- در پی استفاده موفقیتآمیز ارتش آمریکا از موتور هارلیدیویدسون برای تعقیب و دستگیری پانچو بییا یکی از برجستهترین ژنرالهای مکزیک در طول انقلاب مکزیک، این کشور 20هزار دستگاه دیگر از این موتور سفارش داد تا ارتش آمریکا را در جنگ جهانی اول در اروپا همراهی کند. این مدل خاص از هارلیدیویدسون دارای موتوری با قدرت 15 اسب بخار بود و از جعبه دنده سه سرعتهای نصب شده روی مخزن سوخت موتوربرخوردار بود. این موتورها به تجهیزات مختلفی مانند برانکارد بیمارستان، اتاقکهای مخصوص مسافر، سایبان و مسلسلهای خودکار مجهز بودند. این موتورها به نسبت زمان خود بسیار پرسرعت و مقاوم بودند و توانایی حرکت روی سطوح ناهموار را داشتند.
ایندین پاورپلاس بیگ توئین- پیش از آغاز جنگ جهانی اول، این وسیله نقلیه دوچرخ در جهان موتورسیکلت حرف اول را میزد. زمانی که آمریکا ورود خود به جنگ جهانی اول را اعلام کرد، شرکت تولیدکننده این موتورسیکلت تقریبا تمامی منابع و تولیدات خود را وقف ارتش آمریکا کرد و این یعنی تخصیص 50هزار دستگاه موتور ایندین که نسبت به هارلی دیویدسون بسیار سریعتر بود و بهخاطر سیستم تعلیق عقب شگفتانگیزش قابلیت مانورپذیری بالاتری داشت.
ترایمف مدل H- در آغاز جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا پی برد برای پیامرسانی سریع میان نیروهایش در خط مقدم به ابزاری تأثیرگذار نیاز دارد. با توجه به ناپایداری و غیرقابل اتکا بودن ارتباطات رادیویی، بریتانیاییها به این نتیجه رسیدند که بهتر است مسیرها را روی دو چرخ طی کنند. پس از برگزاری آزمایشهای فراوان، دولت ترایمف مدل H را انتخاب کرد؛ نقلیهای با موتوری تکسیلندر و 499سیسی با توان 4اسب بخار که بهدلیل کاراییاش در میدانهای نبرد، سربازان بریتانیا آن را تراستی (قابل اعتماد) مینامیدند. این موتور نیز از تجهیزاتی مشابه موتورهای آمریکایی برخوردار بود و تا پایان جنگ، بریتانیا 30هزار دستگاه از این موتور را به خط مقدم خود ارسال کرده بود.
هارلیدیویدسون WLA- شرکت آمریکایی هارلیدیویدسون در جنگ جهانی دوم نیز حضوری فعال یافت، اینبار با نسخهای ارتقایافته از مدلی مشهورتر به نام WLA که از سرعتی بسیار بالا و عملکردی ساده برخوردار بود و سبقت گرفتن از آن در جاده تقریبا محال بود. اگرچه این موتورها تنها برای پیام رسانی میان خطوط نبرد استفاده میشدند، اما از غلافی چرمی برای نگهداری از اسلحه محبوب آن زمان (مسلسل دستی تامسون) برخوردار بود. نزدیک به 70هزار دستگاه از این موتور تولید شد که هزاران دستگاه از آن مستقیما به شوروی رسید.
نورتون WD16H- این موتور تک سیلندر انگلیسی از جعبه دنده چهارسرعته و نسبت سرعت به وزن فوقالعادهای برخوردار بود؛ ویژگیهایی که موتور را برای استفاده در میدانهای جنگ به ابزاری سریع و چالاک تبدیل کرده بود. شرکت نورتون تا پایان جنگ جهانی دوم بیش از 100هزار دستگاه از این موتور را در اختیار ارتش بریتانیا قرار داد. بریتانیا در جنگ جهانی دوم از موتورهایی سبکتر به نام BSAM20 نیز استفاده کرد. ارتش بریتانیا در این جنگ از بیش از 126هزار دستگاه موتور BSA بهره برد؛ موتورهایی کممصرف که وزن کمشان باعث شده بود به خوبی از روی زمینهای ناهموار عبور کنند.
بیام و R71- نمیتوان انکار کرد که تعدادی از فناوریهای جنگی ابداعی نازیها، خیرهکننده بودند و همانطور که تانکهای پنتر و تایگر نازیها در میدانهای نبرد قدرتنمایی میکردند، موتورسیکلت R71 شرکت بیامو با موتوری 750سیسی از تجهیزات متفقین در میدانهای جنگ سبقت گرفت. این موتور در سراسر اروپا عملکردی عالی از خود نشان داد و وقتی نبرد در سال1943 به شمال آفریقا کشیده شد، نشان داد شنهای صحرا نیز نمیتوانند بر قدرت حرکت و سرعتش اثر بگذارند. متفقینی که تحتتأثیر عملکرد این موتور قرار گرفتهبودند، آنچه بهعنوان غنائم جنگی بهدست میآوردند را به کشور خود ارسال کرده و قطعات آن را پیاده میکردند تا بتوانند مدلی شبیه به آن بسازند، نتیجه این کپیبرداری به ساخت موتورهای هارلیدیویدسون XA، سوویِت M72و چانگ جیانگ 750منتهی شد.
هارلی MT500- پیشرفتهای فناورانه در ارتباطات نظامی پس از جنگ جهانی دوم استفاده گسترده از موتورسیکلتها در جنگ را فاقد ضرورت ساخت، اما این نتوانست مانع از خرید حق تولید موتور آرمسترانگ MT500توسط شرکت هارلیدیویدسون شود. این موتور که توانی برابر 32اسببخار داشت، بهخاطر چابکی، انعطافپذیری و قابل اتکا بودنش به شهرت رسیدهبود. از این موتور که تولید محدودی داشت، در عملیات شناسایی و تجسس جنگ خلیجفارس استفاده شد. نیروهای ناتو نیز از این موتورسیکلت در بخشهای مختلف جهان استفاده کردهاند.
کتنکارد- این موتورها که در جنگ جهانی دوم توسط متفقین به خرگوش شهرت یافته بودند، از دیگر سلاحهای ترسناک نازیها بودند؛ نقلیهای که فرمانی شبیه به موتورسیکلتهای عادی داشت اما ادامه آن شبیه به یک تانک نفربر بود و موتوری با قدرت 36 اسب بخار آن را میکشید. نازیها از این موتور برای فرار، حملونقل سربازان و کابلکشی استفاده میکردند از اینرو این موتورها هرگز به سلاح مجهز نبودند.