چگونه با احترام به طبیعت زندگی کنیم؟
رعایت حال محیطزیست، نشانه شخصیت
راههایی برای تعامل بیشتر با محیطزیست و کمتر آلودهکردن آب و هوا و اطراف
عیسی محمدی
میگویند که انسان یک واحد ارگانیک است؛ نه یک واحد مکانیکی. اینکه نوشتیم، دقیقا به چه منظور است؟ واحدهای مکانیکی، عموماً در کنار هم هستند، ولی مطلقاً ارتباطی به هم نداشته و از هم مستقل هستند. اگر بخشی از یک موتور اتومبیل خراب بشود، آن را برمیدارند و میاندازند دور و به جایش قطعهای جدید میگذارند. نه اتفاقی برای قطعه کهنه میافتد، نه مشکلی برای قطعه جدیدتر پیش میآید. اما ماجرای یک واحد ارگانیک متفاوت است؛ درست مثل یک درخت و یک گیاه و یک ریشه میماند. از آب و زمین و هوا و خاک و مواد مغذی در خاک تغذیه میکند و تبدیل به موجودی جدید میشود و بعد از مدتی نیز، زندگیاش به پایان رسیده و البته تجزیه شده و دوباره به واحدهایی دیگر تبدیل میشود. پس انسان نیز یک واحد جداافتاده طبیعی نیست؛ بلکه یک واحد ارگانیک در دل انبوهی از زمینها و خاکها و آبها و هوا و طبیعت است. طبیعت را، هستی بدون انسان تعریف کردهاند؛ ولی همین تعریف هم باعث نمیشود تا میان این دو تفاوتی دیده شود. انسان، بخشی از اطراف خود است؛ اثر میگیرد و اثر میگذارد. با چنین تعبیری، باید احترامی دوطرفه میان انسان و هستی منهای انسان برقرار باشد که اگر چنین نباشد، هم انسان صدمه میبیند، هم هستی بدون انسان. اما چگونه؟
بیخیالی ممنوع است
اولین نکته، درک اهمیت ماجراست. انسان موجودی رها نیست؛ در هر مسلکی و تفکری که باشد، حقی دارد و همین حق، حقوقی و البته تکالیفی را برایش ایجاد میکند. همین الان هم که دارند از تولید بیرویه گازهای گلخانهای صحبت میکنند، باز هم غربیها به این نتیجه رسیدهاند که باید در جایی، این وضع را خاتمه ببخشند؛ چرا که ادامه این وضع، در نهایت همه سواحل اقتصادی و پربرکت آنها را، به واسطه آب شدن یخهای قطبی، نابود خواهد کرد. پس اینطور نیست که انسان در تولید گازهای گلخانهای تکلیفی نداشته باشد؛ تکلیف او مدیریت این فرایند است. پس در مواجهه با طبیعت و محیطزیست و بهداشت آب و هوا، واژه «به من چه» و «مگر دیگران دارند رعایت میکنند؟» و «مگر با کار من تنها چه اتفاقی میافتد؟» باید به کناری انداخته بشود.
بدرود با ظروف یکبار مصرف پلاستیکی
بزرگترین تکالیف ما در قبال محیطزیست که البته آب و هوا هم میتواند بخشی از آن تلقی شود، کوچکترین رفتارهای روزمره ما را تشکیل میدهند. به همین دلیل است که به راحتی آنها را زیر پا میگذاریم. این رفتارهای جزئی، چون سادهاند، به همان نسبت نیز انجام دادن یا ندادنشان نیز ساده است. مثل همین استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی. غالباً برای گشت وگذار و حتی غیر از آن که میرویم، از این دست ظروف استفاده میکنیم. همچنین وقتی از ظروف پلاستیکی شیر و دوغ و آبلیمو و... استفاده میکنیم، توجهی نداریم که این دست ظروف، 5-4 قرنی طول میکشد تا تجزیه شده و به طبیعت بازگردند. همین الان اگر به جنگلهای شمال تشریف ببرید، سونامی پلاستیکها در ایران را در جنگلهایی چون گیسوم مشاهده خواهید کرد. آلودگی پلاستیکها را به نام آلودگی سفید میشناسند و حتی در سال گذشته نیز شعار روز جهانی محیطزیست را «مبارزه با آلودگی پلاستیکی» نام نهادند. میبینید چقدر مهم است؟ هر چیزی که توسط انسان در محیطزیست رها میشود، نوعی بیشخصیتی رفتاری در قبال طبیعت است و «به من چه» و «به تو چه» بر نمیدارد؛ چرا که موجوداتی ارگانیک بوده و بر اطراف اثر گذاشته و از دنیای اطرافمان اثر میپذیریم.
به پاکسازی محیط کمک کنید
مصطفی ملکیان، روشنفکر و نواندیش ایرانی، معتقد است که انسانها در طول زندگی، 3 حوزه شغلمحور، فراغت و سرگرمیمحور و رایگانبخشی را باید تجربه کنند. در حوزه شغلمحور که شما کار میکنید و پول میگیرید و صرف خانواده و خودتان میکنید. در حوزه فراغتمحور، شما به سمت و سوی سرگرمیها و علائق خودتان میروید تا تعادل برقرار شود. اما در حوزه رایگانبخشی، فلسفهاش این است که شما بهعنوان انسان، آنچه را که از هستی و زندگی گرفتهاید، بدون داشتن هیچ استحقاقی بوده است. همه اینها رایگان به شما رسیده. پس شایسته است که جبران کرده و رایگانبخشی داشته باشید. بخشی از این فرایند، میتواند کمک به پاکسازی محیطزیست در قالب گروههای مردمنهاد یا انجیاوها باشد. جمعآوری پلاستیکها و ظروف یکبار مصرف و دیگر زبالهها و اشیایی که دیر جذب طبیعت میشوند، جزو این فرایند محسوب میشود. این، یک امر جبرانی است؛ امری که به اصلاح و حفظ محیطزیست اطرافتان نیز کمک بسیاری خواهد کرد. یادتان باشد که تنها در ایران، سالانه 185هزار تن پلاستیک تولید میشود. بخش اعظم این پلاستیکهای رها شده، باید یکجوری جمعآوری و مدیریت شود.
از گیاهیها استفاده کنید
یکی از راههای جالب برای همیاری با محیطزیست، استفاده از ظروف یکبار مصرف گیاهی است. شکل و ظاهر این ظروف کاملاً مشابهت با ظروف پلاستیکی دارد؛ با این فرق که در ساختار آنها موادی بهکار رفته که به راحتی تجزیهپذیرند. تنها 6ماه زمان برای تجزیه این ظروف کفایت میکند. شاید کمی گرانتر باشند، اما استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی برای همه ما، فوقالعاده گرانتر تمام خواهد شد. این ظروف غالباً از نشاسته ذرت اصلاح شده تهیه میشوند.
سلام به کیسههای پارچهای و کاغذی
تازگیها، یعنی چند سالی نهضتی راه افتاده که طی آن، شهروندان به جای کیسههای نایلونی و پلاستیکی، از کیسههای پارچهای و کاغذی استفاده میکنند. البته استفاده از کیسههای نایلونی و پلاستیکی، به واسطه فراگیر بودن و قیمت ارزان، سادهتر بهنظر میرسد اما استفاده از کیسههای پارچهای و کاغذی، به شخصیت سالم شما در قبال محیطزیست نزدیکتر است.
آب را گل نکنیم
شاید برایتان جالب باشد بدانید که از نظر شرعی، آلودهسازی آبهای جاری که به سدها و مخازن و چاهها و... میریزند، مشکل دارد و کسی که این کار را میکند، در واقع در حال انجام یک عمل غیرانسانی و غیردینی است. در روزگار ما نیز عقلای هر قومی به چنین رویکردی رسیدهاند که آبهای جاری نباید آلوده شده و حتی بیش از حد مصرف شوند. کافی است نگاهی به شمال کشورمان و جنگلها بیندازید. تپههای زبالههای رها شده در حاشیه رودها، منجر به تولید شیرابههای خطرناک شده که این شیرابهها، در نهایت وارد آبهای جاری و سپس وارد آبهای دریا و آبهای ساحلی میشوند. همین فرایند در درازمدت و میانمدت، منجر به نابودی بخش اعظمی از محیطزیست رشکبرانگیز ما شده و میشود. به هر حال بهعنوان یک شهروند و نیز اگر کسب و کاری دارید، بهعنوان یک فعال صنعتی، مراقب آبهای جاری باشید؛ این یک تکلیف شرعی و عقلانی و اجتماعی است و از هر طرف نگاهش کنید، باید انجامش بدهید.
آبهای جاری و خطر گسترش بیماریها
همه ما میدانیم که آب بهداشتی، محدودیت فراوانی دارد و جنگهای آینده را، جنگ برای آب دانستهاند. منابع مورد نیاز آب بهداشتی نیز از طریق آبهای سطحی، منابع آب زیرزمینی و آبهای شور هستند که مورد تصفیه قرار میگیرند. در 2 مورد اول، هرگونه آلایندگی زیستمحیطی و غیربهداشتی کردن آبها میتواند دردسرهای زیادی ایجاد کند. همه این دردسرها هم آلودهسازی عادی نیستند و میتوانند شامل گسترش بیماریهایی چون وبا، حصبه، اسهال خونی باکتریال، هپاتیتهای ویروسی، بیماریهای ناشی از ویرسهای کوکسالی و بیماریهای ناشی از درگیری با سمومی تولیدی از سیانوباکتریها مانند ناراحتی کبدی هم باشند.
تقلب ممنوع!
بخشی از آلودگی محیطزیست و هوا، به وسایل نقلیهای بازمیگردد که مورد استفادهشان قرار میدهیم. مثلاً همین موتورسیکلتهایی که استفاده میکنیم، 4 برابر یک ماشین معمولی، آلودهکننده هوا هستند. البته چارهای جز استفاده نیست؛ اما دستکم اشکالات عمده فنی خودروها و موتورسیکلتهایمان را رفع کنیم که کار سختی نیست. حتیالمقدور نیز از خودروهایی با استانداردهای یورو 4 و یورو 5 که برای محیطزیست مناسبتر هستند، استفاده کنیم. متأسفانه همه روزه دیده میشود که راکبان موتورسیکلت و رانندگان خودروها، مقدار معتنابهی دود راهی محیط اطرافشان میکنند؛ درحالیکه با یک سرویس معمولی، مشکل وسیله نقلیهشان حل خواهد شد. کسی که در چنین موردهای پیش پاافتادهای تقلب کند، به قول این ورزشیها، در دیگر وجوه زندگیاش هم تقلب خواهد کرد.
چند کار کوچک و بزرگ دیگر
در حوزه مشارکت در پاکیزه نگه داشتن هوا نیز البته هم وظایف فردی و شهروندی مطرح است و هم وظایف جمعی و رسمی و دولتی. در این مورد و در هر دو حوزه، میتوان به این دست امورات نیز اشاراتی داشت: کمتر از خودروهای تکسرنشین استفاده کنید، بیشتر از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید، مراجعه منظم به مراکز معاینه فنی داشته باشید تا ببینید که خودرویتان دارد خوب کار میکند یا ایراد زیستمحیطی دارد، تشویق خودروسازان به نصب کاهشدهندگان آلودگی هوا در اگزوز اتومبیلها، بالا بردن استاندارد ساخت اتومبیلها و... .