امروز همه فقط نگران حضور تماشا گر هستند
کورش نریمانی:
منکر نمیشوم که در دوره ما حضور در جشنواره تئاتر فجر و جایزههایی که از آن گرفتیم، در معرفی کارها و خودمان تأثیرگذار بود، اما ما پیش از حضور در جشنواره هم کار میکردیم و نمایشهایمان به شکل معمول اجرا میشد و بردن جایزه از جشنواره تئاتر فجر تنها منجر شد به اینکه توجه بیشتری به نمایشهای ما بشود. در سالهایی که دولت اصلاحات روی کار بود، توجه بیشتری به همه زمینههای فرهنگی و هنری، ازجمله تئاتر شد و تبادلات فرهنگی مؤثری صورت گرفت. دولت اصلاحات مسئولانهتر با این مقولات برخورد میکرد، به همین دلیل تبادل بینالمللی شکلگرفت و گروههای خوب با حمایت دولت به کشورهای اروپایی سفر و با گروههای خارجی ارتباط برقرار میکردند. گروههای بینالمللی نیز مهمان جشنواره تئاتر فجر میشدند. در 3-2 دوره جشنواره فجر شاهد اجرای نمایشهای درخشانی از سوی این گروهها بودیم. بنابراین در جشنواره تئاتر فجر فقط بحث جایزه مطرح نبود و تبادلات حرفهای خوبی میان گروههای تئاتری برقرار میشد اما هماکنون چنین اتفاقی نمیافتد؛ چراکه شاکله و بافت کلی تئاتر ما تغییر کرده است. حتی در بخش غیرهنری کمکم میبینیم که وجهه هنری گویی چندان محلی از اعراب ندارد بلکه عوامل دیگری حتی در معرفی آثار نمایشی و جذب مخاطب تأثیرگذار هستند؛ بهویژه در نسل جوانتر این موضوع بیشتر نمود دارد و بیش از آنکه بهخود مقوله تئاتر و ارزشهای هنری اثر خود بیندیشند، دلنگران حضور تماشاگر هستند و به همین دلیل به ناچار سراغ چهرههای مشهور میروند. این وضعیت در مورد هنرمندان حرفهای هم مصداق دارد و درواقع مشکلی است که عوامل متعددی در ایجاد آن سهیم بودهاند.
در این شرایط بهدلیل حذف یارانه دولتی از تئاتر، اجرای نمایش، بهویژه در سالنهای خصوصی، هم برای هنرمندان حرفهای و هم برای جوانترها و نسل جدید، امر دشواری است و وضعیتی بهوجود آمده که اولویتهای فرهنگی- هنری آثار به جایگاه پایینتری رسیده است. در عوض اولویت اول این است که تماشاگر بیشتری به سالن بیاید و حتی شکل حضور تماشاگر نیز عوض شده است. تماشاگرانی که تا 10سال پیش تئاتر میدیدند، نگاهشان به مقوله تئاتر و طبیعتاً جشنواره تئاتر فجر متفاوت بود،به همین دلیل در دورههای گذشته و بهویژه در دورههای رونق تئاتر، بلیتهای جشنواره فجر حتی بلیت نمایشهای ایرانی به سختی تهیه میشد؛ چراکه تماشاگران جشنواره شناخت خوبی از تئاترها و گروههای تئاتری داشتند اما این روزها کمتر تماشاگر حرفهای تئاتر داریم. از سوی دیگر بهدلیل افزایش بیرویه سالنها و نمایشهای روی صحنه، حتی ذهن تماشاگران حرفهای تئاتر هم مغشوش شده است.
و اما درباره تأثیر جشنواره در جذب مخاطب عام به تئاتر باید این نکته را درنظر داشته باشیم که به هر حال تبلیغات محیطی جشنواره در جلب توجه مخاطبان مؤثر است، ولی شخصا فستیوالی را دوست دارم که مشخصا بتواند به گروههای تئاتری خدمترسانی کند و شاید مهمترین کارکرد جشنواره ایجاد فضایی است برای گردهمایی گروههای مختلف در داخل و خارج از کشور. با این نگاه خوب است که گروههای شهرستانی از اول تا آخر جشنواره حضور داشته باشند نه اینکه بعد از اجرای نمایشهایشان به شهر خود بازگردند.
از سوی دیگر لزومی ندارد جشنواره حتما در تهران برگزار شود و چه بسا برگزاری آن در یکی از شهرهای توریستی- به شرط داشتن امکانات کافی- مؤثرتر هم باشد.
به هرحال جشنواره تئاتر فجر فرصتی است مناسب تا رسانهها بار دیگر به هنر توجه کنند، بهویژه رسانه ملی که مدتهاست با فرهنگ و هنر قهر است، بار دیگر دست نیاز خود را بهسوی فرهنگ دراز کند و این روز چندان دور هم نیست.