• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 23 اسفند 1397
کد مطلب : 50849
+
-

رقص ماهی فقط قصه بود

رقص ماهی فقط قصه بود

دانیال معمار/دبیر تحریریه روز هفتم

عقربه‌ها سنگین شده‌اند و رمقی ندارند که این ساعت‌های آخر سال را تیک‌تاک کنند. ماهی‌قرمزها دوباره میهمان خیابان‌ها شده‌اند. تابه‌حال به سرنوشت این ماهی‌ها فکر کرده‌اید؟ ماهی سیاه‌ها همیشه روی دست دستفروش می‌مانند تا بمیرند. همیشه می‌خواستم یکی از آن سیاه‌ها روی سفره شب عیدمان باشد. مادرم می‌گفت: «نحس‌اند این ماهی‌ها!» مهر سرنوشت بود روی تن ماهی‌های سیاه شب عید؛ اینکه بمیرند. بچه که بودم، مادربزرگم می‌گفت که ماهی قرمزها، درست لحظه تحویل سال عاشق می‌شوند و شروع می‌کنند به رقصیدن. هنوز هم دم ‌سال تحویل، هر ثانیه چشم به تنگ می‌دوزم تا با صدای توپ عید، ماهی‌مان عاشق شود و برقصد. هیچ وقت نرقصید. رقص ماهی فقط قصه بود، مثل همه قصه‌های دیگر نوروز. گرچه امسال هم چشم به تنگ می‌دوزم تا دوباره فریب بخورم و بچه شوم. قصه‌های عید قشنگ‌اند، هرچند می‌دانم این ماهی‌ها عاشق نمی‌شوند.

 در کتاب «وسایل الشیعه» از امام‌صادق(ع) روایت شده که «معلی‌بن‌خنیس» در روز نوروز خدمت امام رسید، امام فرمودند: «آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟». عرض کرد فدایت شوم، این روزی است که ایرانیان آن را گرامی می‌دارند و در آن به یکدیگر هدیه و عیدی می‌دهند. حضرت فرمودند: «سوگند به آن خانه کهن که در مکه است، این روز یک ریشه کهن دارد که من برایت توضیح می‌دهم تا بدانی...‌ای معلی! روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت که او را بپرستند و هیچ انبازی برایش نیاورند و به فرستادگان و حجت‌های او و به امامان(ع) ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد... هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست، ایرانیان آن را حفظ کرده‌اند...».

 از نام‌هایی که برای حضرت حجت(عج) برشمرده‌اند یکی «ربیع‌الانام» است؛ بهاری است که پس از زمستان طاقت‌فرسا و پس از کرختی و سیاهی و سرمایی که بر ذوق و طبع ما مستولی شده خواهد آمد و ما اگر زنده باشیم دمیدن روح حیات را در کالبد جهان خواهیم دید... ان‌شاءالله.

این خبر را به اشتراک بگذارید