سرودن از نوروز
حسن انوشه/ نویسنده و پژوهشگر زبان فارسی
مهمترین قالبهایی که در آنها بهاریه یا نوروزیه و در کل اشعاری به مناسبت نو شدن سال و رسیدن نوروز که برای ایرانیان و فارسیزبانان بسیار گرامی است، سروده شده است، غزل و قصیده است.
قصیده به فراخور ساختار و شاکلهای که دارد از دیرباز با هدف گفتن درباره موضوع و سرودن به منظوری خاص استفاده میشده است.
طبیعی است که در این زمینه هم به عنوان قالب محبوب کسانی درمیآید که با استفاده از فضای گسترده آن میتوانند از زیباترین فصل سال و زیباییهای طبیعت در آن بسرایند.
غزل که نام آن برگرفته شده از مغازله است نیز قالب بسیار مناسبی برای سرودن از فصل عاشقیهاست. غزلهایی که به مناسبت و با موضوع بهار سروده میشوند، شور دلدادگی و شوق عاشقی را در موسم شکفتن گلها ابراز میکنند. اما جز این هم قوالب شعر کلاسیک میزبان سرودههای بهاری بودهاند.
بهار آمد به صحرا و در دشت مصرعی از دوبیتیهای باباطاهر است. قطعههایی نیز با این مضمون داریم. همچنین رباعی، مثنوی و...
اما علاوه بر اشعاری که به سبک کهن و در قوالب کلاسیک سروده شدهاند، اشعار نیمایی و پس از نیمایی نیز در پرداختن به بهار و وجوه آرمانی آن کم نگذاشتهاند.
ارغوان یکی از نمونههای شعر بهاری و نیمایی است. همچنین اشعار نوی کلاسیک و غزلهای مدرن نیز چنین نگاهی را از دست ندادهاند. در مجموع باید گفت شعر پارسی بیش از همه هنرهای بیانی و بیش از همه زبانها به بهار پرداخته است؛ به زیباییهای آن، به فضای شاعرانهای که میتوان از آن برداشت کرد و به مفاهیم زیبایی که میتوان از آن دریافت. بهار فصل نو شدنها، سرودنها و نوسرودههاست.
از خالق زیباییها برای همه مردم ایران، همه کسانی که فارسی زبان تکلم آنهاست و همه کسانی که دوستدار بهارند، آرزوی خوشبختی دارم.