• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 22 اسفند 1397
کد مطلب : 50793
+
-

دستگیری ٧٧٠ متهم در آخرین رعد 97

داخلی
دستگیری ٧٧٠ متهم در آخرین رعد 97


آخرین مرحله از طرح رعد در سال 97که توسط پلیس پیشگیری پایتخت در محله‌های مختلف تهران به اجرا درآمد، 770متهم که در میان آنها سارق میلیاردی برس و دزدی که با پا کیف زنان را سرقت می‌کرد تا اعضای باندی که فقط به‌خاطر شرط‌بندی سارق شدند به دام پلیس افتادند.

به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران در جمع خبرنگاران درباره جزئیات این طرح گفت: در آخرین مرحله از طرح امسال، 289حکم قضایی اجرا شد و پلیس با ورود به مخفیگاه مجرمان موفق به دستگیری 770نفر شدند. با دستگیری این افراد، در مجموع 36باند که در زمینه سرقت از منازل، خودروها، اماکن خصوصی و مغازه‌ها فعال بودند، منهدم شدند و بیش از 9میلیارد تومان اموال مسروقه از آنها کشف شد.

وی ادامه داد: ٣٧٠ نفر از متهمان دستگیر شده سابقه‌دار هستند و 8 قبضه سلاح گرم و ۱۹۸ قبضه سلاح سرد که بیشتر در خفت‌گیری و زورگیری استفاده می‌شد، کشف شد.

رئیس پلیس پایتخت همچنین درباره تمهیدات پلیس در شب چهارشنبه‌سوری گفت: تاکنون بیش از ٩٠٠ هزار عدد مواد محترقه غیرمجاز و آسیب‌زا و ۶۴۰ کیلوگرم اکلیل سرنج کشف شده و ۱۸ نفر در این رابطه دستگیر شدند. علاوه بر این ۵۸ نفر از افرادی که اقدام به تهیه و توزیع مواد محترقه می‌کردند نیز دستگیر و تعداد زیادی از مراکز فروش این مواد پلمب شدند.

سردار رحیمی با اشاره به اینکه تهران از نظر وقوع جرم در کشور در رتبه سی‌ام قرار دارد، اظهار داشت: امسال با افزایش ۱۲ درصدی دستگیری مجرمان روبه‌رو بودیم تا جایی که پلیس در اقدامات پیش‌دستانه نیز توانست 5باند را که قصد سرقت از بانک، طلافروشی و صرافی داشتند دستگیر کند.

شرط بندی برای سرقت
2 زن و یک مرد جوان شرط بسته بودند که در مدت یک هفته دست به سرقت خودروی 206بزنند و هرکس خودروهای بیشتری سرقت کرد برنده این شرط بندی باشد. این بازی عجیب آنها اما در روز نخست نافرجام ماند و همگی دستگیر شدند. گفت‌وگوی همشهری با یکی از زنان عضو این باند را می‌خوانید.

ماجرای شرط‌بندی‌تان چه بود؟
اشتباه کردیم و تصورش را نمی‌کردیم که گیر بیفتیم. ماجرا یک شوخی و تفریح بود. یک روز که به همراه دوستم و نامزد خواهرم بودیم قرار گذاشتیم تا در مدت یک هفته دست به سرقت بزنیم، آن هم پژو 206.قرار شد هرکس که تعداد بیشتری سرقت کند برنده مسابقه شود و بقیه هزینه سفر خارجی‌اش را برای نوروز بپردازند.

چند خودرو سرقت کردید؟
درست در همان روز نخست گیر افتادیم. من و دوستم با هم راهی سرقت شدیم و نامزد خواهرم به تنهایی رفت. او در حال پرسه زنی در خیابان بود که متوجه شد راننده یک خودروی 206درحالی‌که سوئیچ روی آن بود، از ماشین پیاده شد تا از دکه چیزی بخرد. او هم از فرصت استفاده کرد و آن را دزدید. من و دوستم هم در خیابان، کمین کردیم و وقتی یک خودروی 206مقابلمان توقف کرد، سوار شدیم. در بین راه از راننده خواستیم تا برای ما آبمیوه بخرد. او از ماشین پیاده شد و در این فرصت من پشت فرمان نشستم و خودرو را سرقت کردیم.

چه شد که دستگیر شدید؟
از بخت بد ما همان لحظه راننده از مغازه بیرون آمد و با داد و فریاد مردم راخبر کرد. چون خیابان شلوغ و ترافیک بود گیر افتادیم. کمی جلوتر هم چراغ قرمز بود و به این ترتیب در روز نخست و در سرقت اول گیر افتادیم. ما که دستگیر شدیم، نفر سوم را هم لو دادیم و او هم دستگیر شد.

جدال تاجر 92ساله با سارق 22ساله
مریم دختری 22ساله بود که تصمیم گرفت در نقش پرستار وارد خانه پیرمرد 92ساله شود تا با بیهوش کردن او دست به سرقت بزند اما نقشه‌اش نگرفت و گیر افتاد. گفت‌وگو با او را بخوانید.

چرا دختری در این سن و سال تصمیم به سرقت گرفت؟
به خاطر پول. پدرم بیمار است و هزینه درمانش بالاست. ضمن اینکه دفترچه بیمه هم نداریم. من هم در یک فروشگاه قنادی فروشنده بودم که بیکارشدم. این شد که فکر سرقت به سرم زد.

پیرمرد را می‌شناختی؟
نه. اما دوستم او را می‌شناخت. برای نظافت به خانه‌اش می‌رفت. پیرمرد به تنهایی زندگی می‌کرد و تاجر بود. وضع مالیش خیلی خوب بود. میلیون برایش پول خرد بود. با خودم گفتم اگر 20میلیون تومان از او سرقت کنم هیچ اتفاقی برای او نمی‌افتد اما این پول زندگی مرا تکان می‌دهد.

از روز سرقت بگو؟
به همراه دوستم به خانه پیرمرد رفتیم. او در جست و جوی یک پرستار می‌گشت که از او مراقبت کند. من هم به‌عنوان پرستار به خانه‌اش رفتم. از قبل یک دستمال خریدم که می‌گفتند آغشته به داروی بیهوشی است. به من گفتند او را مقابل دهانش بگذار و او بیهوش می‌شود. نقشه‌ام این بود که او را بیهوش کرده و بعد دست به سرقت بزنم اما اومتوجه نیت من شده و با من درگیر شد. کتکم زد و به زور دستمال را از دستم بیرون کشید. بعد آن را به‌صورتم زد که تمام صورتم زخمی شد. بعد با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کرد و به این ترتیب‌ آش نخورده و دهن سوخته شد. گیر افتادیم بی‌آنکه دست به سرقت بزنیم.

سرقت برس‌هایی که 2میلیارد تومان ارزش داشت
در میان مجرمانی که در عملیات رعد 23بازداشت شده‌اند، جوان سابقه داری حضور دارد که به اتهام سرقتی عجیب و غریب بازداشت شده است. او تعداد زیادی برس آرایشگری را که بیش از 2میلیارد تومان ارزش دارد سرقت کرده و آنها را به کمتر از 100میلیون تومان فروخته است. او در گفت‌وگو با همشهری جزئیات بیشتری از این سرقت عجیب را توضیح داد.


چطور شد که نقشه سرقت کشیدی؟
چند روز بود که به‌عنوان کارگر ساختمانی در یک نمایشگاه ماشین ‌کار می‌کردم. صاحب نمایشگاه می‌خواست آنجا را بازسازی کند. در این ملک علاوه بر نمایشگاه چند مغازه و انبار دیگر هم وجود دارد که به نمایشگاه راه دارد. یک روز به دور از چشم بقیه وارد یکی از مغازه‌ها شدم و دیدم در آنجا پر از کارتن است  که داخلش پر از برس آرایشگری است. همان زمان نقشه سرقت را کشیدم.

نقشه ات را چطور عملی کردی؟
چون هیچ‌کس به آنجا سر نمی‌زد در چند مرحله چند کارتن برس از آنجا خارج کردم. وقتی دیدم هیچ‌کس متوجه نشده باز هم به سرقت هایم ادامه دادم تا اینکه یک شب وقتی داشتم باز هم کارتن‌ها را بار می‌زدم صاحب نمایشگاه من را دید.

با اموال مسروقه چه کردی؟
آنطور که بعد فهمیدم ارزش اموالی که سرقت کردم بیشتر از 2میلیارد تومان بود اما من آنها را به چند مالخر فروختم و حدود 100میلیون تومان گیرم آمد که بیشتر این پول را خرج عیاشی هایم کردم.

سابقه داری؟
بله، چند مرتبه به اتهام سرقت دستگیر شده‌ام. آخرین بار با بیهوش کردن صاحبکارم کارت‌های بانکی‌اش را سرقت کردم. بعد از یک‌سال و نیم زندان تازه 2 روز بود که آزاد شده بودم که در این نمایشگاه مشغول به‌کار شدم و 2 روز بعد نخستین سرقت را انجام دادم.

سرقت کیف زنان با پا
«می‌خواستم یک ایده جدید در سرقت اختراع کنم که مختص خودم باشد.» این گفته‌های مردی ورزشکار است که در تازه‌ترین طرح پلیس دستگیر شده است. او دست به سرقت کیف زنان و دختران می‌زد.


شگردت برای سرقت چه بود؟
من اوایل سال 94دزدی را شروع کردم. وقتی 26ساله بودم. می‌خواستم متفاوت باشم. شگردی ابداع کردم که مختص خودم باشد. سرقت کیف زنان با پا.

(او با بازسازی صحنه سرقت‌هایش توضیح می‌دهد) به محض شناسایی طعمه‌ام در خیابان به سمتش می‌رفتم و مسیری کوتاه تعقیبش می‌کردم. طعمه‌هایم زنانی بودند که دسته کیف‌شان را به‌دست می‌گرفتند و در خیابان می‌رفتند. یعنی درحالی‌که کیفشان کنارپایشان بود راه می‌رفتند. خودم را به آنها می‌رساندم و پایم را زیر دسته کیف گذاشته و با یک حرکت سریع آن را به سمت خود می‌کشیدم. به همین راحتی کیف را صاحب می‌شدم و فرار می‌کردم.

با اموال سرقتی چه می‌کردی؟
پول و موبایل را برمی‌داشتم وتمام مدارکی که داخل کیف بود را درون صندوق پستی می‌انداختم. چون دوست نداشتم کسی را برای گرفتن مدارکش درگیر سازمان‌های مختلف کنم.

چند سرقت با این شگرد انجام دادی؟
3یا 4مورد.

این ایده چطور به ذهنت رسید؟
من هنرمندم. گرافیک می‌خواندم. استعداد خاصی در نقاشی دارم و کلی تابلوی نقاشی کشیده‌ام. همیشه به‌دنبال نوآوری هستم و وقتی تصمیم به سرقت گرفتم، کلی فکر کردم و چون ورزشکار هستم، این ایده به ذهنم رسید.

توصیه‌ات به‌عنوان سارق کیف‌قاپ برای مردم چیست که گرفتار دزدانی مثل خودت نشوند؟
از کیفی استفاده کنند که بند آن بلند باشد و به‌صورت کج روی شانه هایشان بیندازند. طوری که کیفشان سمت دیوار باشد. اینجوری سرقت آن سخت است و کمتر سارقی سراغ آنها می‌رود.

همه سرقت‌هایت کیف‌قاپی بود؟
نه. من سابقه‌دارم. 6‌ماه پیش از زندان آزاد شدم اما باز وسوسه سرقت به جانم افتاد. در زندان یاد گرفتم که چطور با یک میله در ماشین‌ها را باز کنم. به همین دلیل احساس کردم این کار راحت‌تر از سرقت کیف زنان با پاست. چون خطر گیر افتادن در سرقت کیف زیاد است اما سرقت لوازم خودرو کمتر. شگردم این بود که صورتم را می‌پوشاندم. کلاه به سرم می‌گذاشتم و یک چاقو برمی‌داشتم برای مواقعی که ممکن بود سربزنگاه کسی برسد. با میله در ماشین‌ها را باز می‌کردم و بعد از آن اموالی را که داخل ماشین بود سرقت می‌کردم. لوازم قیمتی را برمی‌داشتم و به مدارک دست نمی‌زدم. این را هم بگویم که کلا خلاف، آخر و عاقبت ندارد. هیچ پولی ارزش دستگیری و زندان را ندارد. این‌بار واقعا می‌خواهم توبه کنم و دیگر سمت خلاف نروم.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید