سخنی با خودمان
علیاکبر قاضیزاده/ مترجم و مدرس روزنامهنگاری
اینروزها، بیشتر اوقات در فکر اوضاع فعلی مطبوعات، مشکلات پیشرو و نگرانیهایی که در اینباره وجود دارد هستم. با یک یادآوری مختصر به این نتیجه میرسم در 4، 5 دهه اخیر مطبوعات ما با چنین بحرانی چه از لحاظ مواد اولیه - مخصوصا کاغذ- و چه از نظر گردش مالی روبهرو نبوده است. برای کسانی که دستی بر آتش دارند، مشکلات آنچنان مشخص و آشناست که نیازی به برشمردن و یادآوری آنها نمیبینم. بیشتر دوست دارم درباره چاره کار فکر و صحبت کنم. اگر بخواهیم بیپرده و بدون تعارف صحبت کنیم، باید گفت اگر مطبوعات ایران نتواند این مرحله را پشت سر بگذارد و از این گردنه عبور کند، بعید است دوباره سربلند کند و بهعنوان یک پدیده پرتوان اجتماعی و فرهنگی جایگاه شاخصی داشته باشد. واقعا حیف است که یک هنجار فرهنگی و یک فرهنگ ملی به نام روزنامهنگاری ایرانی از بین برود. یا در وضعی باشد که نتوانیم از او انتظار اثربخشی و جریانسازی داشته باشیم. از همین رو به همه همکاران توصیه میکنم هر ابتکاری دارند به کار ببندند، هر پیشنهادی دارند مطرح کنند و برای عبور از این بحران تلاش کنند. صاحبان امتیاز، مدیران مسئول و ناشران مطبوعات با این تفکر که اگر از تسهیلات و کمکهای دولتی استفاده کردهاند و از عناوین و امتیازات بهره بردهاند، امروز وقت جبران است، پای کار باشند و جامعه خبرنگاران و زحمتکشان این حرفه را در آستانه شبعید دریابند. مطبوعات میتواند دوباره مورد استقبال قرار گیرد و کانون توجه شود، به شرطی که امروز فرصت را غنیمت بدانیم. نکته آخر اینکه فضای مجازی حتی اگر رقیبی برای مطبوعات کاغذی به حساب آید ولی نمیتوان تقصیر همه مشکلات را به گردن آن انداخت. مگر در کشورهای دیگر از چنین فضایی استفاده نمیشود؟ به هر شکل امیدوارم رفتارمان طوری باشد که بعد از این مرحله به آن افتخار کنیم و بابت آن شرمسار نباشیم.