• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
یکشنبه 19 اسفند 1397
کد مطلب : 50359
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/ALql
+
-

اولین مونولوگ تلفنی جهان چه جمله‌ای بود؟

اسب سالاد خیار نمی‌خورد

سمیرا مصطفی‌نژاد

چند نکته درباره روزی که تلفن اختراع شد

«اسب سالاد خیار نمی‌خورد!»؛ این جمله‌ بی‌محتوا و مضحک به‌نظر می‌آید، اما هراندازه مضحک، نخستین جمله‌ای است که بشر پشت نخستین گوشی تلفن جهان به زبان آورده ‌است. شاید بلافاصله بگویید پس گوینده این جمله باید گراهام ‌بل ‌باشد زیرا مخترع تلفن اوست، اما در 26 اکتبر سال1861، یعنی سال‌ها پیش از آزمایش تلفن توسط الکساندر گراهام بل، این جمله را مخترع و معلم آلمانی، جان فیلیپ ریس پای سیستم تلفنی که ابداع کرده بود، بیان کرد. به هرحال او به اندازه بل خوش‌شانس نبود و ابداعش- اگرچه بعد‌ها به‌عنوان یکی از سنگ‌بناهای صنعت ارتباطات شناخته شد- در زمان خودش به دلیل کیفیت پایین صدا مورد استقبال قرار نگرفت.

شمارش تاریخ رسمی تلفن از روز 10مارس 1876 آغاز شد، روزی که گراهام ‌بل، مخترع اسکاتلند‌ی‌الاصل، در آزمایشگاهش در بوستون از پای گوشی ابداعی‌ خود، دستیارش توماس واتسون را که در اتاقی دیگر حضور داشت صدا زد. واتسون در خاطراتش جمله بل را اینطور بازگو کرده ‌است: «آقای واتسون! بیا اینجا، به کمکت نیاز دارم.» این جملات 3 روز پس از آن بیان شد که بل توانست اختراع تلفنش را به نام خود ثبت کند. واتسون پس از شنیدن جملات با هیجان و شوق فراوان به داخل اتاق دوید و اعلام کرد جملات را شنیده ‌است و تک‌تک جملات را تکرار کرد.

اختراع تلفن مدعیان فراوانی دارد. مخترعان دیگری همزمان با بل ادعای ابداع این سیستم ارتباطی را داشتند و ادعای آنها سال‌ها جنگ و جدل بر سر حق ثبت اختراع را برای بل به ‌دنبال داشت، اما با وجود تمامی اتهاماتی که در تاریخ به بل وارد شده‌ است و رقبایی که ادعا داشتند بل سرقت علمی انجام داده، در نهایت تماس تلفنی او با دستیارش بود که به‌عنوان نخستین تماس تلفنی موفق در جهان ثبت شد. بل، فردی که طبیعت صوت، علاقه‌مندی همیشگی‌اش بود، در خانواده‌ای بزرگ شد که تخصص‌شان فصاحت گفتار و اصلاح بیان بود و مادر و همسرش هردو مشکلات شنوایی داشتند.

اختراع بل، مانند بسیاری از دیگر ابداعات بشر که روندی تکاملی پیموده‌اند، یک روزه اختراع نشد. در سال1875، زمانی که او در حال تحقیق روی دستگاهی ارتقا یافته‌تر از تلگراف بود، صدایی پارازیت ‌مانند به گوش‌اش خورد و از همان‌زمان ایده استفاده جریان برق برای انتقال صدای انسان در ذهنش متولد شد. درواقع بل مسیری که در نهایت به اختراع تلفن منجر شد را با هدف بهبود سیستم پیام‌رسان تلگراف آغاز کرد. در آن زمان تلگراف یکی از جذاب‌ترین ابداعات بشر بود که می‌توانست چندین پیام را همزمان از طریق کابل‌هایی ارسال کند. با این‌همه بل بیشتر جذب یافتن شیوه‌ای شده ‌بود که بتواند صدا را انتقال دهد. او معتقد بود اگر بتواند در جریان برق نوسانی شبیه به نوسان ایجاد شده در هوا توسط صوت ایجاد کند، می‌تواند صدا را منتقل کند.

او درباره روزی که به کمک دستیارش واتسون تلفن را با موفقیت آزمایش کرد، در دفتر خاطراتش اینگونه نوشته است: «...بعد من درون گوشی این جمله را فریاد زدم: آقای واتسون! بیا اینجا، می‌خواهم ببینمت. خوشبختانه او آمد و گفت که صدایم را شنیده و متوجه آنچه گفته‌ام شده ‌است. از او خواستم جملات را تکرار کند، تکرار کرد. بعد جایمان را عوض کردیم و من در بلند‌گو به صدای آقای واتسون که داشت صفحاتی از یک کتاب را در گوشی برایم می‌خواند، گوش دادم. صدا قطعا از درون بلند‌گو می‌آمد اما مبهم و درهم بود...».

اولین جملات بل در پای سیستم تلفن به اندازه‌ای مشهور شدند که او در افتتاحیه رسمی خطوط میان قاره‌ای میان سواحل غربی و شرقی آمریکا، آنها را تکرار کرد: «آقای واتسون! بیا اینجا، به کمک نیاز دارم.» بل این جملات را در نیویورک به زبان آورد در حالی‌که واتسون صدای او را از سن‌فرانسیسکو می‌شنید در نتیجه پاسخ داد که رسیدنش به آنجا یک هفته طول خواهد ‌کشید.

روزی که بل توانست این مکالمه تلفنی را با واتسون برقرار کند، در نامه‌ای پراشتیاق به پدرش درباره موفقیت بزرگش نوشت و پیش‌بینی کرد که روزی خواهد آمد که کابل‌های تلگراف مانند خطوط گاز و برق به خانه‌ها راه خواهند یافت و دوستان بدون اینکه نیاز باشد خانه خود را ترک کنند، با یکدیگر گفت‌وگو خواهند کرد. قطعا او در زمان نوشتن این نامه و پس از آن، وقتی که داشت نخستین تلفن بی‌سیم جهان، فوتوفون را ابداع می‌کرد، تصورش را نیز نمی‌کرد که روزی انسان‌ها تا این اندازه به فناوری‌هایی که سنگ بنایش را او بیش از یک قرن‌ پیش گذاشت، وابسته شوند، درحدی که اختلالی به نام اعتیاد به اینترنت و موبایل گریبانگیرشان شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید