• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 3 بهمن 1396
کد مطلب : 4959
+
-

هپی‌برث‌دی ابوالقاسم!

یادداشت
هپی‌برث‌دی ابوالقاسم!

 

احسان رضایی| نویسنده و کارشناس کتاب:

روز اول بهمن را بعضی از اهالی ادبیات در شبکه‌های مجازی به‌عنوان زادروز فردوسی ـ شاعر بزرگ کشورمان ـ گرامی داشتند و تبریک گفتند و طرح و عکس و تفصیلات به ‌کار بردند. طبیعتا هرگونه یادکردی از مفاخر ادبی و فرهنگی‌مان ارزشمند است اما چرا باید با چنین مناسبت‌های غیردقیقی این کار را انجام بدهیم؟

در سنت قدیم ما، تاریخ وفات افراد را روی سنگ مزار و در کتاب‌ها یادداشت می‌کردند و جشن‌تولدگرفتن، سنتی جدید و امروزی‌است. البته همان تاریخ وفات هم همیشه دقیق ثبت نشده است؛ مثلا در مورد فردوسی، قدیمی‌ترین منابع، تاریخ فوتش را به 2 شکل نوشته‌اند؛ سال ۴۱۱ و سال ۴۱۶هجری قمری؛ حالا دیگر چه رسد به تاریخ تولد فردوسی در ایران!

زمانی از روی یک مقاله خارجی، سال324ه.ق را به‌عنوان سال تولد فردوسی پذیرفتند که معادلش می‌شود 313هجری شمسی و برای همین در سال1313 هزاره فردوسی گرفتند؛ بعدا معلوم شد که اساس آن مقاله اشتباه بوده و اشعاری که به آن استناد کرده بوده‌اند، یادداشت کسی بوده که از روی «شاهنامه» نسخه‌ای برای پادشاهی نوشته بوده و چون تاریخ نگارش را بدون نقطه گذاشته بوده، عبارت «ششسد» را «سیسد» خوانده‌اند و تصور کرده‌اند که این را فردوسی گفته است.

در مورد محاسبه سال تولد فردوسی، چند اشاره از خود فردوسی در متن «شاهنامه» داریم. اول، جایی که در انتهای کتاب و ضمن شرح رنج‌هایش در مدت کار روی شاهنامه «در این سال‌سی» می‌گوید:

چو سال اندر آمد به هفتادویک

همی زیر بیت اندر آرم فلک

... ز هجرت شده پنج هشتاد بار

به نام جهان‌داور کردگار

و با کم‌کردن ۷۱سال از ۴۰۰ه.ق، سال۳۲۹ ه.ق به دست می‌آید. جای دیگری که فردوسی به سن خودش اشاره کرده، این چند بیت در ابتدای داستان جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب است که در آنها شاعر ۵۸سالگی خودش را مقارن با آغاز فرمانروایی محمود دانسته:

بدانگه که بُد سال، پنجاه‌وهشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

خروشی شنیدم ز گیتی بلند

که اندیشه شد تیز و تن بی‌گزند:

... فریدون بیداردل زنده شد

زمان و زمین پیش او بنده شد

می‌گویند چون شروع سلطنت محمود غزنوی سال۳۸۷ه.ق بوده و فردوسی هم در این زمان ۵۸سال داشته پس در ۳۲۹ه.ق متولد شده که البته همین هم جای شبهه است؛ چون ۳۸۷ه.ق سال مرگ سبکتگین ـ پدر محمود ـ است و بعد از آن یک‌سالی محمود با برادرش اسماعیل درگیر بود تا توانست تخت سلطنت را به دست بیاورد. باز اینجا می‌شود گفت که فردوسی نخواسته ریسک کند و گفته دولت محمود را از همان تاریخ به رسمیت می‌شناخته اما باز هم با یک معمای دیگر در «شاهنامه» مواجهیم. در بخش ساسانیان، در پایان داستان شاپور دوم، شاعر به ۶۳سالگی خودش اشاره می‌کند:

چو آدینه هرمزدِ بهمن بود

بر این کاخ فرخ نشیمن بود

می لعل پیش آور‌ ای هاشمی

ز خمّی که هرگز نگیرد کمی

چو شصت‌وسه شد سال و شد گوش، کر

ز گیتی چرا جویم آیین و فر؟

در ایران قدیم، هر روز از ‌ماه، اسمی داشته و «هرمزد» روز اول ماه بوده است. طبق گاهنامه تطبیقی مرحوم استاد بیرشک، در دوران زندگی فردوسی فقط در سال۳۸۷ ه.ق روز اول بهمن جمعه بوده و حالا اگر ۶۳ را از این رقم کم کنیم، می‌شود سال ۳۲۴ه.ق که بر ابهام ماجرا اضافه می‌کند.

این از ماجرای سال تولد فردوسی اما روز اول بهمن از کجا آمده است؟ از همین سه بیت بالا. بعضی‌ها گفته‌اند که چون فردوسی خواسته در روز اول بهمن ۶۳سالگی‌اش را جشن بگیرد، پس روز تولدش است. هرچند فردوسی در اینجا بیشتر، از کم‌شدن شنوایی‌اش در این سن گله دارد اما در همین بخش ساسانیان، یک بار دیگر هم در مقدمه داستان بهرام دوم به ۶۳سالگی خودش اشاره کرده و در چند بیت قبل‌ترش هم روز دیگری را برای جشن‌گرفتن مشخص کرده:

شب اورمزد آمد از‌ ماه دی

ز گفتن بیاسای و بردار می

... می‌ لعل پیش آور ‌ای روزبه

چو شد سالِ گوینده بر شصت‌وسه

«اورمزد»، اسم روز 30‌ماه است و اینجا هم فردوسی به شب قبلش اشاره کرده است؛ یعنی با این منطق می‌شود همان 30دی را به‌عنوان روز تولد در نظر گرفت. یا محقق دیگری (دکتر شاپور شهبازی) با محاسبه تعداد ابیات بین این دو تاریخ، سرعت شعرگفتن فردوسی را حساب کرده و نتیجه گرفته که این بیت دومی، برای 3دی است؛ منتها 3دی آن‌زمان که تقویم، یزدگردی بوده و تبدیلش به تقویم امروزی، می‌شود 13دی؛ بنابراین روز اول بهمن را هم نمی‌شود چندان جدی گرفت.

تبریک زادروز و بزرگداشت شاعر خیلی خوب است اما بهترین کار برای احترام به یک شاعر، توجه به اثرش است. واقعا چه فایده‌ای دارد که روز تولدی نه‌چندان مطمئن را برای فردوسی در نظر بگیریم و به هم تبریک بگوییم اما کتابش را نخوانیم؟ کاش در روز اول بهمن یا هر روز دیگری با هم قرار بگذاریم که حداقل یک داستان از این استاد همه شاعران را بخوانیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید