از کجای این فوتبال لذت ببریم؟
خشونت در متن و حاشیه مسابقات ورزشی در ایران دوباره اوج گرفته و این روزها همه در حال کتک زدن همدیگر هستند! در فوتسال تماشاگر بازیکن را کتک میزند، در فوتبال بازیکن تماشاگر را مورد نوازش قرار میدهد. در اهواز طبق روال این سالها سنگاندازی و آسیب زدن به بازیکن و هوادار حریف از اولویتهای اصلی تماشاگران است و در ورزشگاههای دیگر هم حاضران از امنیت چندانی برخوردار نیستند. کار به جایی رسیده که حتی یک بازیکن بدون تیم وقتی در خلوت و سکوت در حال تمرینات انفرادی است باز هم یک نفر را در آن اطراف برای درگیری و دعوا پیدا میکند تا با کله وارد صورت طرف شود! اینها نمونههایی از زدوخوردهای هفته اخیر در متن و حاشیه ورزش است. در جامعهای که پتانسیل خشونت در آن بسیار بالاست اما بازوهای قانونی و امنیتی هم هیچ مانع محکمی در مقابل جاری شدن این موج بالقوه خشونت ایجاد نمیکند.
مقدمات بوکس در فینال فوتسال
مس سونگون و گیتیپسند عصر پنجشنبه برگزارکننده فینال لیگ برتر فوتسال بودند.این دو تیم بعد از یک پروسه طولانی از لیگی 14تیمی به فینال رسیدهاند و بازی رفت دو تیم روز پنجشنبه در سالن پورشریفی تبریز به جنجال کشیده شد. در دقیقه19 این مسابقه یک درگیری میان بازیکنان دو تیم رخ داد که دروازهبان ذخیره گیتیپسند هم در متن درگیری حضور داشت. ناگهان یکی از هواداران تیم مس سونگون به راحتی از موانع اطراف میدان عبور کرد و با ورود به زمین، ضربهای بهصورت حسینی دروازهبان ذخیره گیتیپسند وارد کرد که باعث مصدومیت این دروازهبان و توقف بازی شد. پس از این اتفاقات، تیم گیتیپسند دقایقی در اعتراض به نبود امنیت زمین مسابقه را ترک کرد اما پس از لحظاتی با پادرمیانی مسئولان برگزاری دوباره بازی به جریان افتاد. این بازی در فضای ناامن و پرتنش تا پایان با نتیجه بدون گل ادامه یافت و حالا باید در بازی برگشت منتظر دوئل 2تیم بود. جایی که اگر تدابیر امنیتی بهطور کامل لحاظ نشود ممکن است درگیریها و دردسرهای بزرگتری در انتظار برگزارکنندگان باشد.
فعلا یک مشت از منشا
اگر در تبریز هوادار بهصورت بازیکن مشت میزند، در عوض در اهواز این بازیکن است که به هوادار حمله میکند. قضیه به حضور استقلال تهران در ورزشگاه غدیر اهواز و بازی این تیم در مقابل فولاد برمیگردد. در این سفر چه در هتل محل اقامت و چه در هنگام ورود و خروج به ورزشگاه، اطراف تیم استقلال کاملا شلوغ بود و هواداران از نزدیکترین فاصله با بازیکنان در تماس بودند. در ویدئوهایی که از اهواز رسیده و حتما در شبکههای اجتماعی دیدهاید، هیچ نیروی اسکورتی برای تامین امنیت بازیکنان در اطراف اتوبوس استقلال دیده نمیشود و بازیکنان به محض پیاده شدن از اتوبوس در حلقه محاصره هواداران قرار میگیرند. در یکی از همین ویدئوها، فردی که مشخص نیست هوادار کدامیک از تیمهاست در مواجهه با گادوین منشا موهای این بازیکن را میکشد و باعث عصبانیت شدید او میشود. منشا بلافاصله به سمت این هوادار هجوم میبرد و مشتی حواله صورت او میکند. این صحنه عجیب درست در مقابل چشم هواداران پرشمار رخ میدهد اما حتی یک مأمور امنیتی هم در صحنه دیده نمیشود. با توجه به بیخیالی و عدمحضور نیروهای امنیتی باید از اینکه اتفاق تلختر و بزرگتری رخ نداده خوشحال باشیم. وقتی فرهاد مجیدی و دیگر اعضای پرطرفدار استقلال بدون هیچ نیروی گارد و حفاظ و فاصلهای مستقیما وارد حلقه فشرده هواداران میشوند آیا نگرانی برای رخ دادن حوادث این چنینی، نگرانی بیاساسی است؟
خوشوبش کله با دماغ
علیرضا حقیقی هم بعد از مدتها که هیچ خبری از او نبود در دو سه روز اخیر به صدر اخبار برگشت و البته این بازگشت ربطی به درخشش یا حتی حضورش در زمین فوتبال نداشت. او که بهدلیل مصدومیت از میادین دور است، پس از درگیری با معاون باشگاه استقلال خبرساز شد. حقیقی 3روز قبل با مربی اختصاصیاش مشغول تمرین در آکادمی انقلاب بود که با علی خطیر معاون باشگاه استقلال روبهرو شد و ادامه ماجرا را تقریبا همه میدانند. خطیر، از اجاره این زمین توسط استقلال خبر میدهد و میگوید برای بازدید از این زمین و آغاز پروژه بازسازی آن در محل حضور داشته است. خطیر میگوید کاملا با ادب و احترام به حقیقی و مربیاش اطلاع داده که از روزهای بعد باید بهدنبال زمین دیگری برای تمرین باشند. اما حقیقی روایت دیگری از ماجرا دارد و تأکید میکند خطیر به او و خانوادهاش توهین کرده است. حقیقی میگوید «پرسپولیس» و «مادر» خط قرمزهای او هستند و خطیر هم دقیقا همین دو خط قرمز را هدف گرفته است. نتیجه این هدفگیری هم شکسته شدن بینی معاون استقلال از 8 نقطه بوده است. این البته ادعای خود خطیر در گفتوگوهایش با بخشهای مختلف خبری در سیماست.
ماشینش تند رفت، خودش تندتر
اما در میان تمام این درگیریها و خشونتها، درگیری فرهاد مجیدی با یک مأمور انتظامی بازتاب بیشتری در رسانهها داشت. مربی استقلال در بازگشت از اهواز با خودروی شخصیاش از فرودگاه راهی منزل بوده که ظاهرا بهدلیل سرعت غیرمجاز توسط پلیس راهور متوقف میشود. مأمور پلیس راهور در برخورد با فرهاد مجیدی از او میخواهد تست الکل بدهد که این موضوع با واکنش تند مجیدی مواجه میشود. ادامه ماجرا کمی عجیب و غریب است. مجیدی با گوشی همراهش از مأمور موردنظر فیلم گرفته و در اینستاگرام منتشر میکند. او مدعی است سرعت غیرمجاز نداشته و از مسئولان ناجا هم خواسته با این مأمور برخورد کنند. اما واکنش رئیس پلیس راهور تهران به این اتفاقات جالبتوجه است. سردار محمدرضا مهماندار صبح روز بعد به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «بنده فیلم استوری فرهاد مجیدی را در اینستاگرام دیدم و برخورد مأمور ما کاملا درست بوده است. برای پلیس تفاوتی نمیکند فرد متخلف چهکسی باشد تمام افراد در برابر قانون یکسان هستند؛ اینکه کسی تصور کند چون چهره یا بازیکن فوتبال و یا هنرپیشه است و یا مقامی دارد با بقیه افراد جامعه تفاوت دارد و نباید مقررات را اجرا کند ایراد بسیار بزرگی است.» رئیس پلیس راهور تهران در این مصاحبه خبر داد خودروی فرهاد مجیدی با سرعت 140کیلومتر بر ساعت در حرکت بوده و همچنین گفت: «پلیس اگر از فردی تست میگیرد؛ آن فرد اگر مشکلی ندارد چرا باید در برابر تست دادن مقاومت کند؟!» او البته اعلام کرد بررسیهای بیشتر در حال انجام است. نکته دیگر این است که مجیدی در جواب پلیس از ارائه مدارک رانندگی هم امتناع کرده و در ویدئوی خودش هم بهطور مشخص به مأمور پلیس میگوید: «مدارک ندارم!» همراه نداشتن مدارک و رانندگی با سرعت غیرمجاز تخلفاتی هستند که مجیدی باید درباره آنها به مأموران قانون پاسخگو باشد و جالب اینجاست که این بار بسیاری از مردم و هواداران فوتبال هم در مقابل این رفتار مربی استقلال موضع منفی گرفتهاند. حتی در اروپا هم خیلی از بازیکنان سرشناس فوتبال با جرایم رانندگی مواجه شده و به راحتی آن را پذیرفتهاند. سسک فابرگاس به خاطر سرعت غیرمجاز در حدود ۲۵۰۰یورو جریمه و ٦ماه از داشتن گواهینامه محروم شد. گواهینامه میشائیل بالاک یک سال و ۶ماه و کریم بنزما ۸ماه ضبط شد. حتی خامس رودریگز و دیوید بکام هم برای رانندگی جریمه شدند ولی هیچیک از آنها فیلم نگرفتند و نام افسر پلیس را پخش نکردند. چنان که رئیس پلیس راهور هم میگوید: «آقای مجیدی اگر با سرعت غیرمجاز رانندگی کرده باید به واکنش پلیس احترام بگذارد، چراکه این موضوع در تمام دنیا متداول است و حتی در کشورهای آلمان و انگلیس با رانندگان متخلف برخورد قاطع میشود.»
خود فوتبال کجاست؟
این صفحه، بهجای گزارش خشونتها و دعواها میتوانست با یک نوشته فنی درباره اتفاقات واقعا فوتبالی پر شود. یا با مصاحبهای خواندنی از یک ستاره که با حرفهایش تکمیلکننده لذتی باشد که با درخشش در میدان فوتبال به هوادارانش بخشیده است. اصلا مگر قرار نبود فوتبال وسیلهای برای لذت توامان بازیکنان و هواداران باشد؟ پس چرا مهمترین اتفاقات فوتبال ما اتفاقات تلخی هستند که در هتلها و بزرگراهها و کلانتریها رخ میدهند؟ ما دقیقا از کجای این فوتبال باید لذت ببریم؟ از کیفیت زمین ورزشگاه جم یا از کیفیت فیلمبرداری بازیهای لیگ؟ به این سؤال پاسخ بدهید لطفا، اگر کتکمان نمیزنید!